بسیاری از ما دو واژهی مشکل و مسئله را بهجای یکدیگر و در حد واژههایی مترادف بهکار میبریم.
این در حالی است که در مدیریت و برخی دیگر از شاخههای علوم انسانی، تفاوت مشکل و مسئله در نگاه کارشناسان و متخصصان، بسیار جدی است و مراقب هستند که این دو واژه را به جای یکدیگر بهکار نبرند.
البته ماجرا در حد یک حساسیت از جنس ادبیات نیست؛ بلکه توجه به فرق مشکل و مسئله باعث میشود که مهارت ما در تصمیم گیری و حل مسئله افزایش پیدا کند.
مشکل با مسئله چه تفاوتی دارد؟ پیش از هر چیز، اجازه بدهید بر این نکته تأکید کنیم که مشکل را تقریباً میتوان با واژهی انگلیسی trouble همارز گرفت. در مقابل، مسئله بیشتر به واژهی انگلیسی Problem نزدیک است.
چند نکتهی زیر میتوانند تعریف مشکل و نیز تفاوت مشکل و مسئله را بهتر بیان کنند (+/+/+):
تفاوت مشکل و مسئله مشکل یک قضاوتِ حسی است؛ اینکه یک جای کار میلنگد و چیزی در جایی آنچنانکه باید باشد نیست (اما چه چیزی؟ در کجا؟ چرا؟ اینها را نمیدانیم).
مشکل میتواند یک نارضایتی، ناراحتی، نگرانی و یک وضعیت نامطلوب باشد؛ اما آنقدر مبهم که نمیتوان آن را توضیح داد و ت..
تصمیم گیری
نخستین ویرایش کتاب مهارت حل مسئله نوشتهی اس. یان رابرتسون (S. Ian Robertson) در سال ۲۰۰۱ منتشر شد.
ویرایش دوم این کتاب – که ساختار متن آن بهتر و محتوای آن بهروز شده بود – پانزده سال بعد با عنوان حل مسئله از منظر عصبشناسی و دانش شناختی به بازار عرضه شد و هماکنون یکی از منابع معتبر و ارزشمند در بحث جنبههای ذهنی و شناختی مهارت تصمیم گیری محسوب میشود (Problem Solving: Perspectives from Cognition and Neuroscience).
البته کتاب رابرتسون، کتاب نسبتاً پیچیدهای است و احتمالاً برای خوانندهای که صرفاً قصد دارد مهارت حل مسئله خود را بهبود دهد، گزینهی مناسبی محسوب نمیشود.
اما نکات و اشارههای مهمی در این کتاب درباره مهارت حل مسئله وجود دارد که گهگاه در درسهای تصمیم گیری و حل مسئله متمم، ناگزیریم به آن ارجاع دهیم و به همین علت، این معرفی کوتاه را برای آن تنظیم کردهایم.
همچنین اگر دوستی قصد داشته باشد یک دورهی معتبر و قوی در زمینهی آموزش مهارت حل مسئله طراحی کند، پیشنهاد ما این است که کتاب مهارت حل مسئله نوشتهی رابرتسون را حتماً در ردیف منابع مورد بررسی خود قرار دهد.
موضوعات مطرح..
میدانید که در پیام اختصاصی متمم، هر روز جملهی کوتاهی را برای شما نمایش میدهیم.
اغلب این جملهها، میتوانند یک تلنگر و نقطهی شروع برای فکر کردن باشند.
به همین علت، معمولاً برخی از این جملهها را در قالب دعوت به گفتگو به بحث میگذاریم تا فرصت بیشتری برای تبادلنظر دربارهی آنها فراهم شود.
جملهای که این بار انتخاب کردهایم، به نوعی به مسئله و مهارت حل مسئله مربوط است.
این جمله از ریچارد سال ورمن (Richard Saul Wurman) انتخاب شده که دو کتابِ اضطراب اطلاعاتی (Information Anxiety) و فهمِ فهمیدن (UnderstandingUnderstanding) او – با توجه به مباحث یادگیری و رسانه در متمم – میتوانند برای دوستان متممی بسیار جذاب باشند (فهمِ فهمیدن، در سال ۲۰۱۷ نوشته شده، اما اضطراب اطلاعاتی، کتابی قدیمی و کلاسیک و البته همچنان سرشار از ایدههای مفید و ارزشمند است).
با وجود توضیحاتی که دربارهی سال وُرمن مطرح کردیم، جملهی مورد نظرمان را میتوان مستقل از گوینده به بحث گذاشت:
گزارهای که سال ورمن مطرح کرده، مخالفان کمی دارد. در واقع حرف او، از آن جملههای زیباست که بسیاری از ما ممکن است در جای دیگری ..
دن اریلی در مقایسه با بسیاری از دانشمندان و نویسندگان اقتصاد رفتاری، شهرت بیشتری دارد و بخشی از این شهرت را – در کنار مطالعات و تحقیقات ارزشمند دانشگاهیاش – میتوان به توانایی سادهنویسی و سادهسازی مفاهیم پیچیده نسبت داد.
او جدا از کتابهای جدیتر خود (مثل نابخردیهای پیشبینیپذیر، دستاورد (پاداش)، دلارها و منطق ما و نیز جنبهی مثبت بیمنطق بودن)، در یک ستون روزنامهی وال استریت ژورنال به سوالات خوانندگان پاسخ میدهد و میکوشد سوالها را به بهانهای برای طرح مفاهیم اقتصاد رفتاری تبدیل کند.
کتاب بدون توجیه برای شما (که در اروپا با عنوان اقتصاد رفتاری به کمک سگ من آمد منتشر شده) حاصل گردآوری این پرسش و پاسخهاست.
این بار یک پرسش دربارهی انتخاب توالت و پاسخ دن اریلی را میخوانیم.
پرسشی که در ظاهر، به یک مسئلهی کاملاً روزمره اشاره میکند؛ اما مصداقهای آن را میتوان در بسیاری از تصمیمهای کلان و مهم در حوزهی زندگی و کسب و کار نیز پیدا کرد:
دن عزیز
من هر وقت میخواهم به توالتهای عمومی بروم، مشغول این فکر میشوم که از میان توالتهای آزاد، کدام را انتخاب کنم؟ پیشنهادی داری؟
پا..
یکی از مباحث مهم در تصمیم گیری، موضوع سلسله مراتب ارزشهاست.
ما علاوه بر درسی که مستقیماً به سلسله مراتب ارزشها در کار و زندگی پرداختهایم، یک بار هم به شکل غیرمستقیم در فایل صوتی تصمیم گیری در قالب مسئلهی قطار و سوزنبان به آن اشاره کردیم.
همچنین به این نکته هم اشاره کردهایم که تعیین ارزشها چندان دشوار نیست؛ بلکه دشواری واقعی در تعیین سلسله مراتب ارزشهاست.
بسیاری از ما معتقدیم که در هر شرایطی باید از دروغگویی اجتناب کرد. اما وقتی میخواهیم بین دروغگفتن به اعضای خانواده و دروغگفتن به همکار یکی را انتخاب کنیم، دیگر اصل مسئله از بین میرود و سوال، به انتخاب میان بد و بدتر تبدیل میشود.
مشابه همین مسئله قتل انسانها است که هر انسان سالمی، نسبت به آن موضع مخالف میگیرد. اما میبینیم که در تمام نبردهای تاریخ، وقتی انتخاب به یکی از دو گزینهی کشتن و کشتهشدن میرسد، اصل مسئله رنگ میبازد.
به همین علت است که مسئلهی واگن به یک مسئلهی کلاسیک در تصمیمگیری تبدیل شده است: این مسئله، به جای اینکه از شما بخواهد ارزشهای خود را اعلام کنید، شما را وادار میکند جایگاه ارزشها را نسبت..
پیش نیاز مطالعه درس هزینه فرصت
مطالعه درس مبادله (Trade-off) از دوستان عزیز متممی انتظار میرود پس از مطالعه این درس بتوانند:
مفهوم هزینه فرصت (Opportunity Cost) را تعریف کنند. هزینه فرصت انتخابها و تصمیمهای خود را برآورد کنند. تفاوت هزینه فرصت و Trade-off را شرح دهند. فشار ذهنی هنگام مطالعه نیاز به مشارکت شما کسب و کار زندگی£ با وجودی که مفاهیم هزینه فرصت (Opportunity Cost) و مبادله (Trade-off) بسیار به یکدیگر نزدیک هستند، ماهیت آنها متفاوت است و لازم است هر یک از آنها را به خوبی بشناسیم و تفاوتشان با یکدیگر را نیز درک کنیم.
پیش از اینکه وارد بحثهای دقیقتر دربارهی هزینه فرصت بشویم، اجازه بدهید چند مثال فرضی را با هم مرور کنیم:
فردی را در نظر بگیرید که میخواهد صد میلیون تومان از دارایی خود را به سکهی طلا تبدیل کند. اگر به هر علت، از خریدن سکهی طلا منصرف شود یا نتواند این کار را انجام دهد، دومین گزینهی او برای استفاده از این صد میلیون تومان چه خواهد بود؟ یکی از دوستانتان که سالها در خارج از کشور زندگی میکند، برای مدت کوتاهی به ایران آمده و صرفاً یک مرتبه فرصت دارید..
آیا تا به حال پیش آمده است که همزمان با انجام یک کار، به خاطراینکه مجبور شدهاید آن کار را انجام دهید، حس دلگیری و ناراحتی و نارضایتی را تجربه کنید؟
بسیاری از ما در طول زندگی خود، بارها چنین وضعیتی را تجربه میکنیم و در میان دوستان و آشنایان نیز، نمونههای فراوان آن را میبینیم:
دوست دارید در کشور بمانید، اما همزمان در حال پیگیری برنامهی مهاجرت خود هستید. از بیفایده بودن تحصیلات تکمیلی میگویید و در همان زمان، در جستجوی یک کلاس خوب و موثر هستید تا احتمال قبولی شما را در آزمون کارشناسی ارشد افزایش دهد. از فساد گلهمندید؛ اما خود در حال اجرای یک تصمیم غیراخلاقی یا یک رفتار نادرست هستید. از بدیهای سیگار میگویید و با مطالعات متعددی که دربارهی زیانهای جبرانناپذیر آن وجود دارد، آشنایید؛ اما همچنان به سیگار کشیدن ادامه میدهید. بسیار خوشبینانه است که فرض کنیم انسانها دقیقاً به همان شکلی که دوست دارند، زندگی میکنند.
معمولاً واقعیت بیرونی در اطراف ما، ناهماهنگیهای فراوانی با دنیای ذهنی ما دارد. ضمن اینکه در همان دنیای ذهنیمان هم، معمولاً هماهنگی مطلق برقرار نیست.
سوالهایی..
اگر لازم شد جایی محقق یا نویسندهای را معرفی کنید که در هر دو حوزهی تصمیم گیری و مذاکره فعالیت میکند و در هر دوی آنها هم، بزرگ و صاحبنام است، بهتر است به سراغ ماکس بیزرمن (Max H. Bazerman) بروید؛ چون هیچکس با انتخاب شما مخالفت نخواهد کرد.
ماکس اچ بیزرمن در رشتهی مدیریت و کسب و کار در دانشگاه هاروارد تدریس میکند و بسیاری از مدیران کسب و کارها و مقامات ارشد سیاسی و اجتماعی از مشورتهای او استفاده میکنند.
مقالهها و کتابهای او، مرجع مهمی در آموزش تصمیم گیری و مذاکره و اخلاق کسب و کار محسوب میشوند و دیدگاهها و مطالعاتش، به طور گسترده در میان صاحبنظران و تحلیلگران، مورد اشاره و استناد قرار میگیرد.
خطاها و چالش های تصمیم گیری بیزرمن ابتدا با انتشار کتاب قضاوت در تصمیم گیریهای مدیریتی (Judgement In Managerial Decision Making)در سال ۱۹۸۷، جایگاه خود را در جامعهی علمی جهانی باز کرد.
این کتاب با عنوان مدیران و چالش های تصمیم گیری به زبان فارسی نیز ترجمه شده و از جمله کتابهای مدیریتی معتبر در آموزش تصمیم گیری محسوب میشود.
خودش معتقد است که چون کارهای دنیل کانمن و همکار او آم..
در این درس قرار است با سیستم یک و سیستم دو در تصمیم گیری آشنا شویم.
این تقسیم بندی را نخستین بار دنیل کانمن در کتاب تفکر کند و سریع مطرح کرد و پس از آن، توسط نویسندگان و صاحبنظران متعددی بهکار گرفته شد.
امروز بحثِ سیستم یک و دو در اغلب دورههای آموزشی تصمیم گیری در سراسر جهان تدریس میشود و میتوان گفت بدون آشنایی با آن، نمیتوانید ادعا کنید که مبانی علمی دانش تصمیم گیری را به اندازهی کافی میشناسید.
سیستم یک و دو، یک مدل برای شناخت بهتر فرایند تصمیم گیری است پیش از اینکه وارد اصل بحث بشویم، لازم است بر روی یک نکتهی مهم تأکید کنیم و آن این است که سیستم یک و دو، صرفاً یک مدل است.
دنیل کانمن در حرفها و مقالات خود، بارها عباراتی نظیر اینها را بهکار میبرد:
در آن تصمیم، سیستم یک مغز شما فعال شده است. سیستم دو مغز شما در این نوع تصمیم گیری، دخالت میکند. مغز ترجیح میدهد مسئلهها را تا حد امکان با سیستم یک حل کند. نباید فراموش کنیم که کانمن دربارهی آناتومی مغز انسان صحبت نمیکند.
او ادعا نمیکند که اگر مغز انسان را بررسی کنید، بخشی به نام سیستم یک یا سیستم دو خواهید دید؛ بلکه..
پیش نیاز مطالعه درس ریلکس کردن مسئله
مطالعهی درس تعریف مسئله از دوستان عزیز متممی انتظار میرود پس از مطالعه این درس:
بتوانند مفهوم ریلکس کردن یک مسئله را توضیح دهند. بهخاطر بسپارند که یکی از عوامل محدود شدن خلاقیت این است که ما به سراغ ریلکس کردن مسئله نمیرویم. در حل مسائل خود، بین قیدهای واقعی و قیدهای فرضی تفاوت قائل شوند و بتوانند این دو را از یکدیگر تفکیک کنند. فشار ذهنی هنگام مطالعه نیاز به مشارکت شما کسب و کار زندگی£ تا لحظهی آخرِ انتشار این درس، هنوز تردید داشتیم که آیا ریلکس کردن عبارت است و بهتر نیست از عبارتهای رایج مانند حذف و تسهیل قیود استفاده کنیم؟
اما در نهایت چون دیدیم هر دو عبارت به هر حال، فارسی نیستند و ریلکس شدن و ریلکس بودن و ریلکس کردن در زبان فارسی نیز رایج است؛ همچنین به خاطر اینکه اصل موضوع و اطمینان از محقق شدن اهداف درس بسیار مهمتر از بازی بر سر واژهها بود، تصمیم گرفتیم این عنوان را برای درس در نظر بگیریم.
اصطلاح ریلکس کردن معادله و مسئله پس از سایر علوم، در ریاضیات رواج داشته است.
هوش مصنوعی، دانش دیگری بود که به صورت گسترده از این تعبیر استفا..