یکی از اصطلاحاتی که طی سالهای اخیر بسیار رایج شده و پیوسته در رسانهها و مقالهها به آن اشاره میشود، پول مجازی (Virtual Money) است.
همچنین گاهی اصطلاح ارز مجازی (Virtual Currency) را میخوانیم و میشنویم.
با شنیدن صفتِ مجازی برای پول و ارز، سوالهای مختلفی در ذهنمان شکل میگیرد. از جمله اینکه:
آیا میتوان پول یا ارز را به حقیقی و مجازی تقسیم کرد؟ اگر از صفت مجازی برای پول استفاده میکنیم، باید بتوانیم پول واقعی را تعریف کنیم. آیا پول واقعی تعریف شفاف و مشخصی دارد؟ اصطلاح پول مجازی دقیقتر است یا پول دیجیتال؟ درست نیست که بگوییم همهی پولها به هر حال حقیقی هستند؟ یا برعکس، نمیتوانیم بگوییم همهی پولها را به نوعی میتوان مجازی در نظر گرفت؟ آیا باید پولهای رمزنگاریشده مانند بیت کوین و را از سایر پولهای دیجیتال (که مثلاً در بازیهای آنلاین رد و بدل میشود) جدا کرد؟ یا همهی اینها از یک جنس هستند؟ نظر اقتصاددانان کلاسیک را دربارهی ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین و اتریوم و ریپل، کمابیش مشخص است. آنها هنوز این ارزها را چندان جدی نمیگیرند و نهادهای اقتصادی کشورها هم، استقبال ..
فعل Consider به معنای در نظر گرفتن و لحاظ کردن، برای بسیاری از ما شناخته شده است و نیازی به معرفی آن نیست.
اما شاید اگر نمونههای استفاده از آن را در جملهها و عبارتهای مختلف ببینیم، جایگاهی بهتر از گذشته در دایره لغات ما پیدا کند.
به همین علت، این درس از سلسله درسهای افعال پرکاربرد انگلیسی در محیط کسب و کار را به فعل Consider اختصاص دادهایم و امیدواریم مثالهایی که در قالب این درس مطرح شده مفید باشند.
Consider
برخی از کالوکیشنهای Consider [ درس مرتبط: کالوکیشن چیست؟ ]
consider X versus Y consider the following it’s good to consider… considering factors considering alternatives / options considering an approach one thing to consider here… a lot / nothing else to consider considering an opportunity considering a fact محدودیت در دسترسی کامل به این مطلب نمایش کامل این مطلب برای کاربران آزاد متمم انجام میشود.
ثبت نام به عنوان کاربر آزاد متمم، سریع و رایگان است و کافی است برای خودتان نام کاربری و رمز عبور تعریف کنید.
شما با ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، به درسهای مختلفی (از جمله..
میتوان انتظار داشت که عشق به کتاب و کتابخوانی، ویژگی مشترک نویسندگان باشد.
و اگر این رابطهی عاشقانهی میان نویسنده و کتاب نبود، هرگز کتابهای تازه زاده نمیشد.
اما در این میان برخی نویسندگان، حکایت عشق خود به کتاب و کتابخوانی را از خلوت خانهشان به کوچه و بازار کشیدهاند و کتابهایی را در وصف عیش و لذت کتابخوانی، منتشر کردهاند.
آنه فدیمن (Anne Fadiman) از جملهی این نویسندگان است و موضوع مشهورترین کتابش، کتابخوانی است: اعترافات یک کتابخوان معمولی (Confessions of a Common Reader).
کتاب اعترافات فدیمن، مجموعهای از مقالات اوست که طی چند سال منتشر شدهاند و هر یک، ماجرای خود را دارند. خصوصاً اینکه نه با ترتیب موضوعی، که با ترتیب تاریخی مرتب و منتشر شدهاند.
البته این تنها کتاب او در زمینهی کتابخوانی نیست و مجموعهای نیز از مقالات خود و نویسندگان دیگر دربارهی ارزش بازخوانی کتابهای خوانده شده (Rereadings) منتشر کرده است.
فدیمن با استفاده از اصطلاح کتابخوان معمولی – که از ویرجینیا وولف وام گرفته – نوعی کنایه را نسبت به کتابخوانهای حرفهای بهکار میگیرد.
حرفهای نه به معنای عا..
قاعدتاً فضای مجموعهی دعوت به گفتگو را در متمم به خوبی میشناسید.
هر چند روز یکبار، یکی از جملههای روزانهی پیام اختصاصی را انتخاب میکنیم و به بحث میگذاریم.
بر خلاف سایر بخشهای متمم که معمولاً به رابطهی بین گفتهها و گویندگان توجه فراوان داریم، در دعوت به گفتگو جملههای بزرگان را صرفاً بهانهای میکنیم تا به موضوعاتی بپردازیم که در بخشهای دیگر متمم، فرصت و فضایی برای پرداختن به آنها وجود ندارد.
به قول انگلیسیزبانها، این جملهها را در حد Discussion prompt و به تعبیر خودمان، جرقهی آغاز گفتگو در نظر میگیریم.
جملههایی که قرار است تلنگری برای اندیشیدن و فرصتی برای ساماندهی بهتر به دانستهها و تجربهها و نیز بهانهای برای حرف زدن و تبادل نظر با دوستانمان هستند.
این بار جملهای از الکساندر پوشین، نویسنده و شاعر نامدار روسی را دربارهی ترجمه انتخاب کردهایم:
بحث دربارهی این جمله، میتواند فرصتی ارزشمند برای صحبت دربارهی نکاتی باشد که همه کمابیش در ذهن خود داشته و داریم، اما کمتر در گفتگوها به آنها میپردازیم:
تا چه حد با این جایگاه ویژهای که پوشکین به مترجمان داده همف..
حتی اگر ست گادین را یک متفکر یا لااقل یک معلم بازاریابی ندانیم، همچنان باید او را یکی از نویسندگان موفق در نظر بگیریم.
کتابهای متعدد و متنوع ست گادین، همواره در گروه کتابهای پرفروش بودهاند و حتی وقتی نوشتههای وبلاگش را – که به رایگان در دسترس است – دوباره گردآوری و منتشر میکند، آن کتاب هم بلافاصله به فهرست پرفروشهای صنعت نشر راه پیدا میکند (ما در متمم، کتاب قبایل را به عنوان نمونهای از کارهای او معرفی کردهایم).
او در بخشهای مختلف وبلاگ خود، گاه به صورت مستقیم و گاه به شکلِ پراکنده و در قالب موضوعات دیگر، نکات و پیشنهادهایی را نویسندگی و چاپ و انتشار کتاب مطرح کرده که میتواند برای علاقهمندان به نویسندگی و نشر، جذاب و آموزنده باشد.
در این درس برخی از نکات مطرح شده توسط ست گادین را مرور میکنیم.
انتظارات خود را کاهش دهید انتظارات عجیب نداشته باشید: نه در مورد تیراژ و تعداد چاپ؛ نه در مورد درآمد حاصل از فروش؛ و نه در زمینهی انواع جایزهها و تقدیرنامههایی که فکر میکنید باید دریافت کنید.
انتظار نقدهای مثبت در رسانهها را هم فراموش کنید.
حرفهایتان را برای آینده پساند..
در جهت پیشرفت فرهنگ کمیک و کمیک خوانی، همانند ماه گذشته به معرفی و بررسی برترین کمیک های انتشارات دی سی در ماه های گذشته می پردازیم. در ماه آگوست، کمیک های بسیاری از جمله مستر میراکل و جهان سندمن منتشر شدند که با کسب نمرهی خوب منتقدین و فروش بالای خود به عنوان برترین های این ماه شناخته شده اند؛ با ما همراه باشید.
The Sandman Universe نویسندگان: سی اسپاری یور، نالو هاپکینسون، کت هاوارد و دن واترس (به سرپرستی نیل گیمن)
طراحان: بیلکوئیس ایگِلی، دومینیکی استانتون، تام فاولر، مکس فیومارا و سباستین فیومارا
تاریخ انتشار: ۸ آگوست ۲۰۱۸ – ۱۷ مرداد ۱۳۹۷
امتیاز از (Comic Book Round Up): ۸.۷/۱۰ از ۳۳ نقد
امتیاز از (Good Reads): ۳.۸/۵ از ۲۶۲ رای
منتقد اسکواد: ارشیا بشیری
شاید گفتنش جالب نباشد اما به سختی می توان این کمیک را کمیکی در وصفِ ارباب رویاها یا همان سندمن نامید. البته این موضوع دور از ذهن نیست، زیرا این کمیک متعلق به شخصیت سندمن نیست، بلکه مرتبط با دنیای اوست. در کمیک جهان سندمن، رویا سرزمین خود یعنی Dreaming را ترک کرده و به دنبال یافتن پاسخ هایی است که هیچگاه در جهان رویا نمی توان..
فیلمنامه تونل وحشت ، داستان کوتاهی از دو دختر نوجوان است که توسط راننده ی تاکسی دیوانه ای ربوده می شوند. نویسنده این اثر نوید ایزدیار، نمایشنامه نویس و فیلمنامه نویس ،خالق آثار ارزشمند دیگری همچون:
نمایشنامه خوابگرد ، فیلمنامه رنگهای خاطره ، فیلمنامه خمره ، نمایشنامه عکس ، نمایشنامه بریده ها ، نمایشنامه پرده ، لانگ شات و تحویل سال نام برد.
بخش هایی از فیلمنامه تونل وحشت نرگس و آیدا روی صندلی عقب لم داده اند. راننده (کریم) که مردی حدودا چهل ساله است، شلوار جین گشاد و رنگ و رو رفته ای پوشیده و روی پیراهنش لکه های سیاه روغن ماشین دیده می شود. چند تار موی شقیقه هایش سپید شده و ریش بلند و نامرتبی دارد. روی کفپوش ماشین پر از ارزن و دانه های خوراکی پرندگان است. کریم در سکوت از آینه بچه ها را ورانداز می کند. صدای ضبط ماشین را کم می کند.
کریم(با شوخی به آیدا): به مقنعه تم که بستنی دادی؟
نرگس: چی؟
(آیدا با نگاه راننده متوجه مقنعه اش که به آن کمی بستنی مالیده می شود.)
آیدا: ای وای … (پارچه مقنعه را به هم می مالد تا لک بستنی پاک شود.)
کریم: (دستمالی به آیدا می دهد) بیا
کریم: دختر منم همسن ..
اصطلاح هوش کلامی یا هوش زبانی را نخستین بار، هوارد گاردنر مطرح کرد.
او در مدل هوش چندگانهی خود، هوشهای متنوعی را مطرح کرد که هوش کلامی یا Linguistic Intelligence یکی از آنهاست (فهرست هوشهای چندگانهی گاردنر را در معرفی گاردنر آوردهایم).
شاید به عنوان کسی که به پرورش تسلط کلامی علاقهمند است، بخواهید بدانید که تعریف هوش کلامی چه بوده و ابتدا چگونه مطرح شده است. چون مانند هر مفهوم دیگری، با دانستن تعریف این اصطلاح بهتر میتوانیم قلمرو این بحث و مصداقهایش را بشناسیم و درک کنیم.
فن بیان را با هوش کلامی اشتباه نگیریم همانطور که در درس فن بیان تأکید کردهایم، نباید هوش کلامی را با فن بیان اشتباه بگیریم.
بیان به ارائهی شفاهی اشاره دارد و هوش کلامی، به تسلط بر سخن و سخنوری.
به همین علت، بارها بر این نکته تأکید کردهایم که:
تا حرف زدن کسی را ندیده باشید، نمیتوانید بگویید که توانایی او در فن بیان چگونه است و در چه سطحی است.
اما از روی نوشتههای کسی مثل سعدی که حتی یک بار حرف زدنش را ندیدهایم، میگوییم که او استاد سخن و دارای هوش کلامی بالا بوده است.
مولفه های هوش کلامی چه هستن..
ما هر از چند گاهی در متمم، به بهانهی زنگ تفریح به سراغ #عکسهای ماکرو از حشرات و جانوران مختلف میرویم.
هنگام اشاره به این عکسها و نمایش آنها نیز، همواره بر یک نکته تأکید کردهایم: اینکه ما انسانها چقدر در دیدن چیزهایی که مقیاسشان از ما بسیار کوچکتر یا بسیار بزرگتر است، ضعیفیم.
نگاهی کوتاه به این نوع تصاویر و دیدن تنوع بافت و پیچیدگی اندامها و طیف گستردهی رنگهای آنها، به یادمان میآورد که چه دنیای بزرگی را نمیبینیم و کماهمیت میپنداریم.
چشمهای زنبور و کهکشانهای دور، هر دو به این علت که از مقیاس نگاه ما خارج است، برایمان اهمیت کمتری پیدا میکند.
شاید بتوان گفت ما گرفتار یک بیماری به نام نابینایی مقیاسی هستیم:
در طیف نور در طیف فرکانسی صداها در ابعاد اشیاء و موجودات در افق زمانی و مکانی تحلیل مشکلات در حوزهی اثر رفتارها و تصمیمهایمان بسیاری از درسهایی که در متمم میخوانیم و میآموزیم، تلاشی برای افزایش حوزهی بینایی و غلبه بر بخشهایی از این نابینایی مقیاسی است.
از این منظر، شاید بین درسهایی مثل تفکر سیستمی و تفکر استراتژیک و زنگ تفریحی از این دست، فاصلهی چندان..
بازخوانی متن، عادت بسیاری از ما نیست.
کافی است نگاهی به دیدگاههای منتشر شده در متمم یا پستهای وبلاگها و نوشتههای منتشر شده در شبکه های اجتماعی بیندازید، تا بیش از پیش مطمئن شوید که بازخوانی، هنوز جایگاه شایستهی خود را در ذهن بسیاری از ما به دست نیاورده است.
البته علتها و بهانههای بسیاری هم برای این وضعیت، قابل تصور است.
وبلاگنویسها میدانند که نوشتن، کار فکری بسیار خستهکنندهای است و وقتی نقطهی آخرین جمله را مینویسند، نمیتوانند لحظهای در کلیک کردن روی دکمهی انتشار، درنگ کنند.
همچنین بسیاری از نوشتههای ما در فضای دیجیتال، در پاسخ نوشتههای دیگران است و میشود انتظار داشت که در آنجا، آنقدر درگیر محتوای پیام میشویم، که ایرادهای شکلی و ساختاری آن، از چشممان دور میماند.
اما اگر قصد داشته باشیم نوشتههایمان در بلندمدت خوانده شوند، چارهای نداریم جز اینکه بازخوانی – و احتمالاً بازنویسی – را به عنوان بخشی از فرایند نوشتن، جدی بگیریم.
در این درس نمیخواهیم وارد جزئیات بازنویسی و ویرایش متن بشویم. بلکه صرفاً به چند نکته در روشهای اجرایی بازخوانی متن اشاره میکنیم.
..