کسب و کار

Read more
  • آوریل 15, 2019
  • 0

شاید در این سالها، با گسترش کتابهای الکترونیک و مطالعه دیجیتال و با مجهز شدن بسیاری از شهرهای کشورمان به کتابفروشی‌های خوب، نمایشگاه بین المللی کتاب تهران به اندازه سالهای دور، رویدادی کلیدی و تاثیرگذار محسوب نشود.
ضمن اینکه با روندی که از آینده کتاب و بازار کتابهای کاغذی می‌دانیم و حدس می‌زنیم، کم و بیش می‌دانیم که احتمالاً آخرین دهه‌ای است که نمایشگاه های کتاب کاغذی در جهان برگزار می‌شوند و به زودی باید این نوع رویدادها را صرفاً در خاطرات خود مرور کنیم.
اما به هر حال هنوز هم نمایشگاه بین المللی کتاب تهران رویدادی است که دغدغه کتاب و کتابخوانی را در ذهن بسیاری از ما زنده می‌کند و زیاد می‌بینیم و می‌شنویم که هر کس از کتابهای پیشنهادی خود می‌گوید و یا فهرست کتابهای پیشنهادی برای خرید از نمایشگاه کتاب را جستجو می‌کند.
با توجه به اینکه کتاب و کتابخوانی سهم مهمی از زندگی بسیاری از دوستان متممی را به خود اختصاص می‌دهد، طی سال‌های اخیر این‌ مطلب را به عنوان محلی برای طرح کتاب‌های پیشنهادی شما در نظر گرفته‌ایم.
پیشنهاد می‌کنیم نکات زیر را در تنظیم و ارائه‌ی فهرست پیشنهادی به خاطر داشته با..

Read more
  • آوریل 15, 2019
  • 0

ارلینگ کاگه (Erling Kagge) نویسنده‌ی نروژی در رزومه‌اش، بسیاری از افتخارات و دستاوردهای متعارف را – که اغلب انسان‌ها آن‌ها را بزرگ می‌شمارند – دارد.
او حقوق‌دان است و برای شرکت‌های بزرگی کار کرده است. چند ترم فلسفه خوانده و رها کرده و این هم به جذابیت او – در دورانی که رها کردن دانشگاه جزو افتخارات مدیران بزرگ است – می‌افزاید.
همچنین یک شرکت انتشاراتی موفق دارد و می‌تواند با افتخار خودش را کارآفرین بنامد.
اما او خود را کاوش‌گر و جهان‌گرد می‌داند. کاگه معتقد است که انسان‌ها همگی کاوش‌گر به دنیا می‌آیند و سپس، با تضعیف تدریجی این میل، به سراغ بقیه‌ی گزینه‌های موجود برای زندگی می‌روند (+).
او درباره‌ی سکوت و پیاده روی و موضوعاتی از این دست حرف می‌زند؛ مخاطبان خود را به تمرین سکوت و دانستن قدر لحظات ساکت تشویق می‌کند و تأکید دارد که «در سکوت، ذهن شما ‌و آن‌چه در درون‌تان می‌گذرد، از آن‌چه در آسمان می‌بینید و در جهان بیرونی‌ شما جریان دارد، بزرگ‌تر است» (+).
حرف زدن از کشف جهان درون، تازه نیست. اندیشمندان بسیاری از قرن‌ها پیش، در ستایش سکوت و کشف درون نوشته‌اند و هر روز هم، در شبکه های..

Read more
  • آوریل 14, 2019
  • 0

فعلی که این‌بار برای بررسی در مجموعه‌ی افعال پرکاربرد انگلیسی در محیط کار انتخاب کرده‌ایم، retain است.
کاربرد این فعل در گفتگوهای روزمره، در حدی زیاد نیست که بشود آن را در یک فهرست نسبتاً کوتاه از افعال پرکاربرد گنجاند. اما retain و کلمات هم‌خانواده‌اش در فضای کسب و کار (جلسات سازمانی و مذاکره‌ها، قراردادها، گزارش‌های مدیریتی و مانند این‌ها)، کاربرد فراوان دارند و آشنایی با آن، مهم و مفید است.
با وجودی که عنوان درس ما، افعال پرکاربرد است، اما در این درس به دو کلمه‌ی دیگر از خانواده‌ی retain (یعنی retaining و retention) نیز توجه کرده‌ایم.
retain و سایر کلمات هم‌خانواده‌اش، همگی به حفظ کردن و از دست ندادن اشاره دارند. این حفظ کردن می‌تواند به حفظ مشتریان، حفظ پست سازمانی، حفظ قدرت در یک مجموعه، حفظ کنترل بر یک شرکت یا سازمان یا کشور، حفظ منابع انسانی یا هر داشته‌ی دیگری از این دست اشاره داشته باشد.
retain
retention
برخی از کالوکیشن‌های Retain [ درس مرتبط: کالوکیشن چیست؟ ]
allowed to retain try to retain easy/hard to retain retaining a title retaining talent/staff retaining a posit..

Read more
  • آوریل 12, 2019
  • 0

هدف گذاری و برنامه ریزی، در ذهن و زندگی بسیاری از ما، نقش و جایگاه مشابهی دارد.
به این صورت که در ابتدای هفته، ماه، فصل یا سال، هدف‌هایی را تعیین می‌کنیم و برای رسیدن به آن‌ها، برنامه ریزی می‌کنیم.
اقدام‌هایی را هم در نظر می‌گیریم و بخش‌هایی از آن‌ها هم، عملی می‌شوند.
هفته، ماه، فصل یا سال، به پایان می‌رسند و ما هم به بخش‌هایی از هدف‌هایمان نرسیده‌ایم؛ بعضی از هدف‌ها هم در همان اوایل یا میانه‌ی راه رها شده‌اند.
معمولاً این وضعیت را به ضعف در انضباط شخصی یا رویدادهای پیش‌بینی‌نشده ربط می‌دهیم و در مقطع جدید، می‌کوشیم این بار، هدف گذاری بهتر و برنامه ریزی موفق‌تری داشته باشیم.
فرایند برنامه ریزی و هدف گذاری و تعقیب اهداف برای بسیاری از ما، چیزی شبیه نمودار زیر است:

این رویه، بسیار آشناست و شاید کمتر پیش آمده باشد که در درستی آن تردید کنیم. اما یک بخش مهم در آن نادیده گرفته شده که می‌تواند منشاء بسیاری از مشکلات و دردسرها و شکست‌های ما در برنامه‌ریزی و هدف‌گذاری باشد: تحلیل علت دست نیافتن به اهداف.
چرا به بخشی از اهداف خود نرسیدید؟ شاید اصطلاح AAR یا After Action Review را شنیده ب..

Read more
  • آوریل 12, 2019
  • 0

اصطلاح Stakeholder یا ذی نفع یک اصطلاح تازه نیست و قرن‌هاست که در رشته‌های مختلف (از جمله حقوق، استراتژی و اخلاق کسب و کار) به‌کار می‌رود.
البته با توجه به این‌که کسب و کارها، معمولاً ذی‌نفعان متعدد و متنوع دارند، در استراتژی معمولاً به جای ذی‌نفع، اصطلاحِ گروه های ذی‌نفع (Stakeholder Groups) را می‌خوانیم و می‌شنویم.
در دوران معاصر، زمانی به صورت جدی به مفهوم ذی نفع و گروه های ذی نفع در بحث استراتژی توجه شد‌ که ادوارد فریمن در سال ۱۹۸۴ کتاب خود را با عنوان مدیریت استراتژیک با نگاه به ذی نفعان منتشر کرد (+).
او بعدها با همکاری افراد هم‌فکر خود، مقالات و کتاب‌های متعدد دیگری نیز در این زمینه منتشر کرد که تئوری ذی‌نفعان (Stakeholder Theory) یکی از آن‌هاست.
فریمن ادعا نکرده که نخستین کسی است که مفهوم ذی نفع و مدیریت ذی نفعان را مطرح می‌کند. اتفاقاً او در بخش‌های مختلف کتابش، همواره کوشیده است که به کارهای قبل از خودش ارجاع داده و آن‌ها را معرفی کند.
اما به هر حال، به علت این‌که او زحمت زیادی برای گردآوری مباحث مطرح شده‌ی قبلی در این زمینه کشیده، و خودش نیز، نکات و دیدگاه‌های بسیاری را..

Read more
  • آوریل 10, 2019
  • 0

پیش نیاز مطالعه درس تعریف برون سپاری
مطالعه‌ درس خریدن یا ساختن (حتماً ابتدا آن را بخوانید) از دوستان عزیز متممی انتظار می‌رود پس از مطالعه این درس
بتوانند برونسپاری را تعریف کرده و مصداق‌های برونسپاری را در کسب و کارهایی که در اطراف خود می‌بینند تشخیص دهند. بتوانند برخی از مزایا و معایب برونسپاری را شرح دهند. هنگامی که بحث برون سپاری فرایندهای کسب و کار یا برونسپاری واحدهای مختلف یک سازمان مطرح می‌شود، فرصت‌ها و تهدیدهای بالقوه‌ی آن را تشخیص داده و این نوع تصمیم‌ها را در سطح پایه، تحلیل کنند. فشار ذهنی هنگام مطالعه نیاز به مشارکت شما کسب و کار زندگی£ هنگام صحبت از سوال کلیدیِ خریدن یا ساختن، به این نکته اشاره کردیم که این پرسش، قلمرو گسترده‌ای از مسائل زندگی فردی و سازمانی ما انسان‌ها را در بر می‌گیرد.
از مسائل کوچکی مانند کاشت گل و گیاه در باغچه‌ تا فعالیت‌های بزرگی مانند پروژه تعمیرات اساسی و بازسازی خط تولید یک کارخانه، این سوال مطرح است که بهتر است کار را با توانایی‌ها و امکانات خود انجام دهیم یا این‌که از افراد و مجموعه‌های تخصصی مستقل، بهره بگیریم؟
در این میان، یکی از زیرمجم..

Read more
  • آوریل 6, 2019
  • 0

ما در متمم به بهانه‌های مختلف به سراغ آموزش زبان انگلیسی رفته‌ایم و درس‌های مختلفی را به آن اختصاص داده‌ایم.
بخشی از این درس‌ها، زیرمجموعه‌ی درس‌های رسمی آموزش زبان انگلیسی بوده‌اند و برخی دیگر – مانند همین مطلب – به بهانه‌های دیگری به موضوع یادگیری زبان پرداخته‌اند.
از جمله‌ی درس‌هایی که به آموزش و یاد گرفتن زبان انگلیسی اختصاصی داشته‌اند می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
روش جان برین در یادگیری زبان انگلیسی
افعال پرکاربرد زبان انگلیسی
تقویت مهارت خواندن انگلیسی
صفت های پرکاربرد انگلیسی در محیط کسب و کار
صفت های پرکاربرد انگلیسی در زندگی روزمره
پادکست هایی برای یادگیری بهتر زبان انگلیسی
مطالب پراکنده‌ی دیگری هم بوده که مورد استقبال دوستان قرار گرفته است. از آن جمله می‌توان به دو نوشته‌ی محمدرضا شعبانعلی با عنوان‌ تجربه من در یادگیری زبان انگلیسی (قسمت اول و قسمت دوم) اشاره کرد.
هم‌چنین نوشته‌های یاور مشیرفر در زیر درس سیلوگرام (زیرمجموعه‌ی درس استعدادیابی متمم) نیز مورد استقبال دوستان متممی قرار گرفته است (قسمت اول، قسمت دوم، قسمت سوم، قسمت چهارم، قسمت پنجم و قسمت ششم).
با ای..

Read more
  • آوریل 6, 2019
  • 0

شخصیت شناسی و شناخت صفات شخصیتی از سرفصل‌های مهم آموزشی ما در متمم محسوب می‌شوند.
حتی مروری گذرا به درس‌های دوره MBA و اساساً هر نوع دوره آموزش مدیریتی نشان می‌دهد که به سختی می‌توان مباحث رفتارشناسی و شخصیت شناسی را از آموزش‌های مدیریتی تفکیک کرد.
از جمله درس‌ها و بحث‌های مدیریتی که عمیقاً با بحث شخصیت شناسی گره خورده‌اند می‌توان به مدیریت رفتار سازمانی، مدیریت منابع انسانی، اصول و فنون مذاکره، مهارت ارتباطی و مهارت فروش اشاره کرد. اما در سایر زمینه‌های مدیریتی هم دانش شخصیت شناسی نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند.
در ادامه‌ی این مطلب به پاسخ پرسش‌های زیر می‌پردازیم:
در درس شخصیت شناسی چه هدفی دنبال می‌شود؟ یادگیری شخصیت شناسی به چه کسانی توصیه می‌شود؟ آیا مطالعه درس های شخصیت شناسی پیش‌نیاز دارد؟ چه دام‌هایی در مسیر یادگیری شخصیت شناسی افراد وجود دارد؟ فهرست درس‌های شخصیت شناسی متمم برخی از منابع کتابهای مورد استفاده در تدوین درس شخصیت شناسی متمم در بحث‌های شخصیت شناسی چه هدفی را دنبال می‌کند؟ اگر کمی در وب جستجو کنید، احتمالاً به نتیجه می‌رسید که محتوای آموزشی فراوان و مطالب متنوعی در ..

Read more
  • آوریل 5, 2019
  • 0

امروز اگر کتابی با عنوانِ شدن (Becoming) به‌ گوش‌تان بخورد، قریب به یقین می‌توانید فرض کنید که منظور گوینده، کتاب خاطرات میشل اوباما است که از کتابهای پرفروش سال‌های اخیر نیز بوده است (Becoming).
اما اگر چند دهه قبل در دانشگاه هاروارد، به کتابی با عنوان Becoming اشاره می‌شد، بیشتر دانشجویان علوم انسانی می‌دانستند که موضوع بحث، کتاب گوردون آلپورت است:
Becoming – Basic Considerations for a Psychology of Personality
گوردون آلپورت را یکی از بنیان‌گذاران روانشناسی انسان گرا می‌دانند. حتی گفته می‌شود او نخستین کسی است که اصطلاح روانشناسی انسان گرا را درست کرد و به‌کار برد (+).

برای این‌که اهمیت اصطلاح روانشناسی انسان گرا و جایگاه اندیشه‌ی آلپورت را در میانه‌ی قرن بیستم بدانید، کافی است به مفهومِ شدن توجه کنید:
در میانه‌ی قرن بیستم، مکتب فکری روانکاوهایی مانند یونگ و فروید، طرفداران فراوان داشت و آن‌ها، انسان را حاصل تعامل نیروها و انرژی‌های درونی متنوعی می‌دانستند که اغلب، خود فرد از آن‌ها آگاهی ندارد. ضمن این‌که روانکاوان از روش علمی استفاده نمی‌کردند و قضاوت‌ها، تحلیل‌ها و مداخله‌های..

Read more
  • آوریل 4, 2019
  • 0

ما در مطلبی مستقل، کتاب واقع نگری (Factfulness) نوشته‌ی هنس روسلینگ را معرفی کرده‌ایم.
در آن‌جا توضیح دادیم که روسلینگ، غریزه‌ (یا خطای شناختی) مقصریابی را به عنوان یکی از خطاهای مهم تحلیلی انسان معرفی می‌کند.
با توجه به این‌که اصرار بر مقصریابی به معنای تلاش برای یافتن یک علت مشخص و نزدیک یکی از موانع جدی در توسعه‌ی نگرش سیستمی است، مطالعه‌ی چند جمله از توضیحات روسلینگ را در این زمینه، به عنوان بخشی از درس تفکر سیستمی، می‌تواند مفید باشد.
بخش غالبِ این چند پاراگراف (جز چند اصلاح جزئی) از کتاب واقع نگری با ترجمه‌ی عاطفه هاشمی و حسن رضوی (نشر میلکان) نقل می‌شود:
غریزه‌ی مقصر دانستن، غریزه‌ی پیدا کردن دلیلی ساده و روشن برای اتفاقی بد است. من این غریزه را همین چند وقت پیش در خودم حس کردم؛ وقتی در حمام هتل دوش می‌گرفتم و شیر آب داغ را تا آخر باز کرده‌ بودم. ابتدا هیچ اتفاقی نیفتاد؛ اما چند ثانیه بعد، داشتم زیر آب جوش می‌سوختم.
در آن لحظات، از دست لوله‌کش، و بعد از دست مدیر هتل، و بعد از دست کسی که احتمالاً در اتاق بغلی آب سرد را باز کرده بود عصبانی شدم. هیچ‌کس عمداً به من صدمه نرسانده..