در درس گذشته به تعریف رفتار انفعالی تهاجمی و ویژگیهای آن پرداختیم.
دیدیم که این نوع رفتار، مصداقهای فراوانی دارد و بسیاری از ما برخوردهای انفعالی تهاجمی را در محیط کار و زندگی خود تجربه کردهایم.
آن درس، صرفاً به معرفی این رفتار اختصاص پیدا کرد و توضیح دادیم که تا حد امکان، به سراغ این استراتژی در تعامل با دیگران نروید.
این بار در درس حاضر به چند پیشنهاد برای مواجهه با رفتارهای انفعالی تهاجمی میپردازیم و میگوییم که اگر دیگران از این الگوی رفتاری استفاده کردند، بهتر است به سراغ چه راهکارهایی برویم.
لازم به تأکید است که در این زمینه نیز مانند سایر مسائل رفتاری، هرگز نمیتوان توصیهای را به شکل قطعی مطرح کرد. حتی اختلافنظرهایی هم بین برخی منابع وجود دارد (به عنوان نمونه، مثالی که در مقالهی HBR به عنوان راهکار مطرح شده، کاملاً مشابه نکتهای است که در کتاب دیگر به عنوان یک اشتباه مورد اشاره قرار گرفته است).
با این حال موارد زیر بین منابع مختلف، مشترک بودهاند و میتوانید آنها را به عنوان چند پیشنهاد مورد توجه قرار دهید و در صورتی که مناسب دیدید، بر اساس آنها عمل کنید (+/+/+):
..
کسب و کار
مدیر فروشی را در نظر بگیرید که با مدیرعامل شرکت خود مشکل دارد.
این مشکل ممکن است در مسائل متعدد و متنوع، از جمله تأخیر در پرداخت حقوق، برخورد ناعادلانه با مدیران، رفتار مستبدانهی مدیرعامل یا حتی انتظارهای نابجای مدیر فروش، ریشه داشته باشد.
اما در ظاهر، همه چیز خوب است و مدیر فروش به اندازهی ضرورت (و گاهی بیشتر) به مدیرعامل احترام میگذارد.
قرار است جلسهی مهمی در شرکت با برای عقد یک قرارداد همکاری بزرگ امضا شود و حضور مدیر فروش نیز ضروری است. همه منتظر حضور او هستند و مدیرعامل هم به خاطر تأخیر در شروع جلسه در مقابل مهمانها شرمنده شده است.
در این لحظه مدیر فروش با دستان کثیف از راه میرسد و میگوید که لاستیک ماشینش پنجر شده بود.
با توجه به سوابق رابطهی مدیرفروش و مدیرعامل، همه کمابیش میتوانند حدس بزنند ماجرا چیست: مدیر فروش فقط میخواسته مدیرعامل در مقابل مهمانان خجالت بکشد. اگر چه ممکن است نتوانند به شکل رسمی، چنین چیزی را اثبات کنند.
کسانی که در مدیریت تعارض ضعیف هستند، هنگام روبرو شدن با تعارض، برای تخلیهی خشم و نارضایتی خود، به سراغ راهکارهای ناکارآمد مختلفی میروند.
بخ..
میدانید که مجموعهی دعوت به گفتگو در متمم، به عنوان فضایی برای بحث بیشتر دربارهی جملههای روزانه در پیام اختصاصی در نظر گرفته شده است.
در #دعوت به گفتگو جملههای کوتاه را بهانه میکنیم تا دربارهی موضوعات مختلف، فارغ از چارچوب رسمیِ درس و تمرین، به بحث و گفتگو بنشینیم.
این بار جملهای از گری لینگ (Gary Ling) را انتخاب کردهایم. او در حد سایر نویسندگان و متفکرانی که معمولاً در متمم به آنها ارجاع میدهیم، سرشناس نیست. بلکه یک مشاور در زمینهی دیجیتال و فناوری اطلاعات است که البته سابقهی همکاری با شرکتهای مشاورهی بزرگ مانند آرتور اندرسن (که این روزها به نام Accenture فعالیت میکند) را داشته است.
اما مستقل از گوینده، اصل جمله و دیدگاهی که مطرح کرده، نکتهی مهمی است که فرصت ارزشمندی را برای بحث و گفتگو فراهم میکند:
چالش از بین رفتن بستر برای برخی از انواع سبکهای زندگی، از زوایای مختلفی قابل بحث است. بنابراین موارد زیر، تنها نمونههایی از موضوعات قابل بحث در این زمینه محسوب میشوند:
همهی ما مثالهایی از سبکهای زندگی که امروز غیرممکن شدهاند در ذهن داریم (شما نمیتوانید از خان..
پیش نیاز مطالعه درس تعریف کاریزما:
درک بحثِ یکپارچگی و Integration مطالعهی درسِ رابطه افراد کاریزماتیک با ترس و قدرت از دوستان عزیز متممی انتظار میرود پس از مطالعه این درس:
بتوانند رابطهی دو فاکتور یکپارچگی و اعتماد به نفس در تقویت اعتماد دیگران به فرد را شرح دهند. سه عامل از مجموعه عواملی که میتوانند اعتماد به نفس منتهی به کاریزما را شکل دهند، نام ببرند و برای هر کدام مثال بزنند. بتوانند برای افزایش کاریزمای خود در ذهن گروه هدفی که مد نظر دارند چند گام عملی تعیین کنند. فشار ذهنی هنگام مطالعه نیاز به مشارکت شما کسب و کار زندگی£ اجازه بدهید چند نکته در مورد کاریزما را که در درسهای اخیر مطرح شد با هم مرور کنیم تا برای این درس آمادهتر شویم.
ابتدا چند درس ابتدایی در مورد تعریف کاریزما و ویژگی های افراد کاریزماتیک (کلامی / ذهنی و رفتاری) را مطالعه کردیم.
سپس درباره شوق و اشتیاق حرف زدیم و اشاره کردیم که اگر حرف و نگاه و باورهای کسی نتواند شوق را در خود او برانگیزد، منطقی نیست انتظار داشته باشیم بتواند دیگران را به حرکت، فعالیت، متابعت و کرنش وادار کند.
در ادامه در مورد Integrity..
دو اصطلاح سفارشی سازی (Customization) و شخصی سازی (Personalization) معمولاً به جای یکدیگر به کار میروند.
واقعیت این است که جز در شرایطی که در پی #طراحی محصول یا تحلیل سرویسها و پلتفرمها باشید، استفادهی این دو واژه به جای یکدیگر، مشکل و بحران خاصی را هم بهوجود نخواهد آورد.
با این حال، شناخت این دو مفهوم و به طور خاص، مفهوم شخصی سازی به ما کمک میکند تا یکی از فرصتها و قابلیتهای بزرگ دنیای دیجیتال را بیشتر و بهتر ببینیم و جدی بگیریم.
در مورد اصطلاح سفارشی سازی (Customization) در درس تولید انبوه به اندازهی کافی صحبت کردهایم و آن درس، میتواند این مفهوم و جزئیات مربوط به آن را برای شما شفاف کند. بنابراین درس حاضر بیشتر بر مفهوم شخصی سازی تأکید دارد.
تفاوت سفارشی سازی و شخصی سازی سفارشی سازی و شخصی سازی از یک نظر به هم شباهت دارند. هر دوی آنها به این نکته اشاره دارند که محصول ارائه شده به مشتری دارای مشخصات کاملاً ثابت نیست و بخشی از ویژگیهای آن، قابل تغییر است. اما:
تفاوت سفارشی سازی و شخصی سازی در این است که تغییر در محصول با تصمیم و تشخیص چه کسی انجام میشود:
وقتی تغییر ..
پیش نیاز مطالعه درس تقویت هوش هیجانی
مطالعه درس تعریف هوش هیجانی مطالعه درس نشانه های هوش هیجانی بالا از دوستان عزیز متممی انتظار میرود پس از مطالعه این درس:
بتوانند توضیح دهند که مدل ECI یا مجموعه شایستگی های هیجانی چگونه و توسط چه کسانی به وجود آمده است. بتوانند تفاوت مدل ECI را با مدل مطرح شده توسط سالووی و مایر شرح دهند. با هر ۲۰ المان زیرمجموعهی هوش هیجانی آشنا شوند. فشار ذهنی هنگام مطالعه نیاز به مشارکت شما کسب و کار زندگی£ پس از اینکه کتاب هوش هیجانی گلمن باعث شد تب و تاب هوش هیجانی و EQ در محیطهای دانشگاهی و کسب و کارها فراگیر شود، به تدریج این دغدغه مطرح شد که هوش هیجانی را باید چگونه سنجید و ارزیابی کرد؟
به عبارتی دقیقتر، لازم بود مفهوم پردازی شفاف و مشخصی از هوش هیجانی ارائه شود.
در این میان، ابعاد چهارگانه هوش هیجانی که سالووی و مایر از مدتها قبل (و حتی پیش از گلمن) ارائه کرده بودند، برای دانشگاهیان جذابیت داشت. اما استفاده از آن در فضای کسب و کار، چندان ساده نبود.
تصور کنید که میخواهید فردی را برای یک موقعیت شغلی استخدام کنید و برایتان مهم است که از هوش هیجانی..
پیش نیاز مطالعه درس شاخصهای پوچ
مطالعه درسِ شاخص چیست از دوستان عزیز متممی انتظار میرود پس از مطالعه این درس:
بتوانند معنای اصطلاح Vanity Metric یا شاخص پوچ را توضیح دهند. بتوانند در فضای کسب و کار خود، مصداقهای شاخصهای پوچ را بیابند و تشخیص دهند. به خاطر داشته باشند که پوچ بودن یا نبودن شاخصها یک مفهوم مطلق نیست؛ بلکه بر اساس نیازها و اهداف و استراتژیهای ما مشخص میشود. فشار ذهنی هنگام مطالعه نیاز به مشارکت شما کسب و کار زندگی£ دنیای امروز ما، بیش از هر زمان دیگری در گذشته در اعداد و ارقام غرق شده است.
هر کس را ببینید، از تعداد فالوئرهایش در اینستاگرام و تعداد اعضای کانالش در تلگرام صحبت میکند.
وبلاگدارها از تعداد بازدید پستهایشان میگویند و تولیدکنندگان پادکست درباره تعداد دانلود پادکستهایشان صحبت میکنند.
البته توجه به این نوع شاخصها، صرفاً به فضای دیجیتال و آنلاین محدود نیست.
بهتر است بگوییم ما این عادت را با خود از فضای فیزیکی به فضای دیجیتال آوردهایم.
در گذشته هم در مورد تعداد کارمندهای شرکتهایمان، در مورد ابعاد فروشگاه و مغازهمان و دربارهی تعداد تماسهای ..
دانیل گلمن بعد از موفقیت کتاب هوش هیجانی، به سراغ تألیف کتاب هوش اجتماعی (Social Intelligence) رفت تا وجه دیگری از هوش انسانی را مورد بررسی قرار دهد.
او در کتاب هوش هیجانی خود، تأکید دارد که نباید هوش را به بهره هوشی یا همان IQ محدود کنیم. به همین علت در مقابل IQ اصطلاح EQ یا Emotional Quotient را در برابر IQ قرار میدهد.
در کتاب هوش هیجانی، گلمن چهار مولفه برای EQ مطرح میکند:
آگاه بودن بر خود مدیریت بر خود توجه به محیط مدیریت رابطهها اما با وجود طرح این چهار نکته، جنبههای شخصی هوش هیجانی (خودآگاهی و مدیریت بر خود) به شکل محسوسی بر فضای کتاب سایه انداخته است. به همین علت، گلمن در کتاب هوش اجتماعی (به عنوان مکمل کتاب هوش هیجانی)، دو مولفهی باقیمانده از هوش هیجانی، یعنی توجه به محیط و مدیریت رابطهها را مورد بحث قرار داده است.
مغز ما برای زندگی اجتماعی ساخته شده است اگر بخواهیم مهمترین نکتهی مطرح شده در کتاب هوش اجتماعی گلمن را انتخاب کنیم، باید به تأکید او بر مغز اجتماعی بپردازیم.
گلمن اصطلاحات عصبشناسی (Neuroscience) و عصبشناسی اجتماعی (Social Neuroscience) را بارها بهکا..
پیش نیاز مطالعه این درس:
مطالعه درس نظریه مقایسه اجتماعی از دوستان عزیز متممی انتظار میرود پس از مطالعه این درس:
بتوانند مفهوم Schadenfreude را شرح دهند. مصداقهای خوشحال شدن از شکست و ناراحتی دیگران را در زندگی شخصی خود تشخیص دهند (و انکار نکنند). بدانند که ما انسانها، متناسب با ضعفها و نابسامانیهای وضعیت خود، بیشتر از نابسامانیهای زندگی دیگران لذت میبریم. فشار ذهنی هنگام مطالعه نیاز به مشارکت شما کسب و کار زندگی£ یکی از آشنایان شما – که چندان هم مورد علاقهتان نیست – تصمیم میگیرد به کشور دیگری مهاجرت کند.
پس از گذشتن دو سال از زمان مهاجرت، متوجه میشوید که یک واحد بسیار کوچک سی متری در زیرزمین یک خانه در حومهی یک شهر اجاره کرده و هنوز هم کاری پیدا نکرده است.
فرض کنید میخواهید لحظهای با خودتان صادق و راحت باشید و نمیخواهید حستان را پنهان کنید، آیا ممکن است کمی شادمانی در عمق ذهن شما به وجود آمده باشد؟
هنگام عبور از کنار دکهی روزنامهفروشی، با دیدن طرح جلد یکی از مجلات، میبینید دو نفر از بازیگران مشهور سینما از یکدیگر جدا شدهاند. نخستین جملهای که در دلتان میگویی..
چند سالی از انتشار کتاب با چرا شروع کنید (Start with Why) میگذرد و هنوز این کتاب سایمون سینک (Simon Sinek) را – که نخستین نوشتهی او نیز هست – میتوانید در بخش کتابهای پرفروش بسیاری از کتابفروشیها ببینید.
اینکه بیش از ۲۰۰۰ نفر در سایت آمازون امتیاز Review مربوط به این کتاب را ثبت کردهاند، نشانهی دیگری از پرطرفدار بودن این کتاب است.
سایمون سینک در این کتاب، نکتهای را مطرح میکند که در جمع آشنایان با استراتژی، یک اصل بنیادی است: تا ندانید چرا میخواهید کاری را انجام دهید، بهتر است دست به انجام آن کار نزنید.
نکتهای که پانزده سال قبل از سایمون سینک، کالینز و پوراس در کتاب ساختن برای ماندن مطرح کردند. آنها گفته بودند که Core Purpose و چرایی کسب و کار مهمترین سوال هر کسب و کار است و اگر پاسخ مناسبی برای آن نداشته باشیم، کسب و کار هرگز نمیتواند پایدار و ماندگار باشد (عنوان کتاب یعنی ساختن برای ماندن هم به همین ماندگاری اشاره دارد).
اما علت مطرح شدن و موفقیت کتاب با چرا شروع کنید شاید در سادگی متن، مثال از شرکتهای شناخته شده (مثل اپل) و نیز تمرکز آن روی یک کلمه (چرا) باشد.
ضم..