نخستین ویرایش کتاب مهارت حل مسئله نوشتهی اس. یان رابرتسون (S. Ian Robertson) در سال ۲۰۰۱ منتشر شد.
ویرایش دوم این کتاب – که ساختار متن آن بهتر و محتوای آن بهروز شده بود – پانزده سال بعد با عنوان حل مسئله از منظر عصبشناسی و دانش شناختی به بازار عرضه شد و هماکنون یکی از منابع معتبر و ارزشمند در بحث جنبههای ذهنی و شناختی مهارت تصمیم گیری محسوب میشود (Problem Solving: Perspectives from Cognition and Neuroscience).
البته کتاب رابرتسون، کتاب نسبتاً پیچیدهای است و احتمالاً برای خوانندهای که صرفاً قصد دارد مهارت حل مسئله خود را بهبود دهد، گزینهی مناسبی محسوب نمیشود.
اما نکات و اشارههای مهمی در این کتاب درباره مهارت حل مسئله وجود دارد که گهگاه در درسهای تصمیم گیری و حل مسئله متمم، ناگزیریم به آن ارجاع دهیم و به همین علت، این معرفی کوتاه را برای آن تنظیم کردهایم.
همچنین اگر دوستی قصد داشته باشد یک دورهی معتبر و قوی در زمینهی آموزش مهارت حل مسئله طراحی کند، پیشنهاد ما این است که کتاب مهارت حل مسئله نوشتهی رابرتسون را حتماً در ردیف منابع مورد بررسی خود قرار دهد.
موضوعات مطرح شده در کتاب حل مسئله رابرتسون
رابرتسون کتاب خود را با تعریف مسئله آغاز کرده و سپس بحث دربارهی فرایند حل مسئله ادامه میدهد.
نگاه او به حل مسئله، نگاهی سیستمی است. به این معنا که فرایند حل کردن یک مسئله را خطی نمیبیند و معتقد است که در طول حل مسئله، بارها باید به نقطهی اول بازگشته و راهکارهای خود را بازنگری کنیم؛ همچنین چه بسا روش ما در حل یک مسئله، مسئلهی تازه و متفاوتی را پیش روی ما قرار دهد.
پس از عبور از بخشهای اول که بیشتر به تعریف و صورتبندیِ موضوع اختصاص دارد، بقیهی بخشهای کتاب به مهارت حل مسئله و چالشهای آن پرداخته است.
چنانکه خودش در اوایل کتاب میگوید، برای او مهم است که ما درک کنیم چرا حل مسئله دشوار است و دشواریهای حل مسئله از چه نوعی است.
برخی از سوالهایی که رابرتسون در کتاب خود به آنها پرداخته به شرح زیر هستند:
- یک مسئله را به چه شکلهایی میتوان بیان کرد و نمایش داد؟
- مهارت، تا چه حد از کاری به کار دیگر منتقل میشود؟ آیا تجربهی حل یک مسئله در یک حوزه، توانایی ما را در حل مسئلهای متفاوت در حوزهای دیگر افزایش میدهد؟
- آیا تجربهها در حل یک مسئله همیشه ما را در حل مسائل مشابه بعدی توانمندتر میکند؟ یا میتواند به نقطه ضعفی برای ما هم تبدیل بشود؟
- تفاوت یک فرد معمولی و یک فرد خبره در یک مهارت (از جمله مهارت حل مسئله) چیست؟
- شهود و خلاقیت در حل مسئله چه جایگاهی دارند؟
- استفاده از دانش عصبشناسی چگونه توانسته به ما در درک بهتر روش مغز در حل مسئله کمک کند؟
نکتهی جالب دربارهی کتاب رابرتسون این است که با وجودی که محور اصلی بحث او، مهارت حل مسئله است، اما به مهارت و مهارت آموزی هم توجه ویژهای داشته است؛ در حدی که بسیاری از حرفها و نکات مطرح شده در کتابش را میتوان در مورد یادگیری مهارتهای دیگر نیز بهکار برد.
برای اینکه معرفی کتاب مهارت حل مسئله به نکات عمومی و کلی خلاصه نشود، دو نکتهی آموزنده از کتاب را – که به درسهای متمم نیز ربط دارد – در اینجا نقل میکنیم.
تفاوت فرد خبره و تازهکار
فصل ششم کتاب مهارت حل مسئله، به خبره شدن اختصاص دارد و به این سوال میپردازد که فرد خبره (Expert) با تازهکار (Novice) چه تفاوتهایی دارد.
یکی از نکات مهمی که در این بخش مطرح شده، توانایی دیدن الگوهاست که با افزایش تجربه، این توانایی هم افزایش مییابد و فرد خبره در مقایسه با فرد تازهکار میتواند الگوی بیشتر و بزرگتری را ببیند.
او در اینجا به مطالعهای که روی شطرنجبازهای بسیار خبره و شطرنجبازهای معمولی انجام شده اشاره میکند. از دو دسته شطرنجباز معمولی و حرفهای خواسته شده که چیدمانهای مختلف مهرهها را – در یکی از وضعیتهای میانی بازی شطرنج – حفظ کرده و آن را روی صفحهی شطرنج دیگری، پیادهسازی کنند.
مشارکت در بحث
آیا برای شما هم پیش آمده که هنگام یادگیری و مهارتآموزی در یک حوزهی مشخص، این دوران افت موقت در میانهی راه را تجربه کرده باشید؟
سری مطالب حوزه مهارت حل مسئله
The post کتاب مهارت حل مسئله appeared first on متمم.