در این درس به یکی از پرسشهای مطرح شده با دن اریلی در نشریهی وال استریت ژورنال میپردازیم که در کتاب Irrationally Yours بازنشر شده است.
از آنجا که هدف ما از طرح این مطلب، شرحِ یک مثال از نظریه دورنما (یا نظریه پراسپکت) است، مطالعهی درس نظریه پراسپکت میتواند برای درک بهتر این مطلب، مفید باشد.
با این حال، مطالعهی مستقل این پرسش و پاسخ نیز، همچنان مفید و آموزنده خواهد بود.£
سوالی که در اینجا از دن اریلی پرسیده شده، به سایت Netflix مربوط میشود. منبع اصلی درآمد نتفلیکس، حق اشتراکی است که از کاربران خود دریافت میکند و به ازاء آن، حق دسترسی به آرشیو بزرگی از فیلمها و سریالها را در اختیار آنها قرار میدهد (نتفلیکس حق پخش بخشی از این فیلمها را خریده و بخشی دیگر را نیز، خود تولید کرده است).
با وجودی که نتفلیکس در ایران فعال نیست، به علت فعالیت سرویسهای مشابه (مانند فیلیمو و نماوا و لنز) در ایران، درکِ صورت مسئله و احساسی که مطرحکنندهی پرسش به آن اشاره کرده است، دشوار نیست. ضمن اینکه اگر در آنالوژی قوی باشید، میتوانید مصداقهای متنوع دیگری هم برای این مسئله بیابید:
دن عزیز،
من کاربر قدیمی نتفلیکس هستم.
اخیراً آنها حدود ۱۸۰۰ عنوان فیلم را از آرشیو خود حذف کردهاند و البته تعدادی فیلم خوب هم اضافه کردهاند.
میدانم که احتمالاً هیچوقت هیچیک از آن ۱۸۰۰ عنوان را نمیدیدم، اما هنوز حس خوبی ندارم و به صورت جدی دارم به ترکِ نتفلیکس [تمدید نکردن اشتراک آن] فکر میکنم.
چرا چنین حسی دارم؟
پاسخ دن اریلی
دن اریلی در پاسخ این سوال، آن را به درد از دست دادن (که در نظریه پراسپکت با جزئیات به آن پرداخته شده) ربط میدهد و البته در پایان، پیشنهادی هم برای کاهش درد در این مورد خاص دارد:
تمرین و مشارکت در بحث
این جنس از احساس بد را که در سوال مطرح شده، در چه جاهای دیگری تجربه کردهاید؟
جدا از سرویس پخش فیلم، چه شرایط دیگری به ذهنتان میرسد که با توصیف موزهی دن اریلی بتوان به آن نگاه کرد؟
سری مطالب حوزه تصمیم گیری پیشرفته
The post درد از دست دادن | مثالی از دن اریلی برای نظریه دورنما appeared first on متمم.