ما در متمم به بهانههای مختلف به سراغ آموزش زبان انگلیسی رفتهایم و درسهای مختلفی را به آن اختصاص دادهایم.
بخشی از این درسها، زیرمجموعهی درسهای رسمی آموزش زبان انگلیسی بودهاند و برخی دیگر – مانند همین مطلب – به بهانههای دیگری به موضوع یادگیری زبان پرداختهاند.
از جملهی درسهایی که به آموزش و یاد گرفتن زبان انگلیسی اختصاصی داشتهاند میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
روش جان برین در یادگیری زبان انگلیسی
افعال پرکاربرد زبان انگلیسی
تقویت مهارت خواندن انگلیسی
صفت های پرکاربرد انگلیسی در محیط کسب و کار
صفت های پرکاربرد انگلیسی در زندگی روزمره
پادکست هایی برای یادگیری بهتر زبان انگلیسی
مطالب پراکندهی دیگری هم بوده که مورد استقبال دوستان قرار گرفته است. از آن جمله میتوان به دو نوشتهی محمدرضا شعبانعلی با عنوان تجربه من در یادگیری زبان انگلیسی (قسمت اول و قسمت دوم) اشاره کرد.
همچنین نوشتههای یاور مشیرفر در زیر درس سیلوگرام (زیرمجموعهی درس استعدادیابی متمم) نیز مورد استقبال دوستان متممی قرار گرفته است (قسمت اول، قسمت دوم، قسمت سوم، قسمت چهارم، قسمت پنجم و قسمت ششم).
با ای..
عادتهای کوچک زندگی
میدانید که ما در پیام اختصاصی متمم هر روز جملهی کوتاهی را برای شما نمایش میدهیم.
اما با توجه به اینکه در پیام اختصاصی، فضایی برای بحث و گفتگو وجود ندارد، هر از چند گاهی، یکی از جملهها را در قالب دعوت به گفتگو مطرح میکنیم و دربارهی آن، به بحث و تبادلنظر میپردازیم.
جملهای که این بار انتخاب کردهایم از والتر بنیامین (Walter Benjamin) نویسندهی آلمانی است که هنوز به خاطر جستارهای متنوعی که در موضوعات مختلف نوشته، مورد توجه نویسندگان و متفکران است.
یکی از دغدغههای بنیامین – در کنار دغدغههای چپِ اقتصادی و سیاسیاش – جنبههای مدرن زندگی انسان امروزی بود.
نوشتههای او در کتاب کار هنری در دوران بازتولید مکانیکی هنر نمونهای از این نوع دغدغههاست. او در آنجا توضیح میدهد که در هیچ مقطعی از تاریخ، تکثیر و بازتولید آثار هنری به سادگی امروز امکانپذیر نبوده است و سعی میکند این وضعیت جدید را درک و تحلیل کند.
او در مقدمهی کتابش، پیشبینیهای پل والری را نقل میکند و از دورانی میگوید که در آن، «صدا و تصویر هم درست مثل آب و برق و گاز، به اشارهی انگشتی در خانه به دست انسانها می..
ما در مجموعه بحثهای عادتهای کوچک زندگی به سراغ بسیاری از عادتها و تجربههای دوستان خود رفتهایم و آنها را با یکدیگر به اشتراک گذاشتهایم.
از خوابیدن و پیاده روی تا انتخاب شغل و خریدهای ارزان خوشحالکننده.
در این میان، به یکی از موضوعات مهم نپرداختهایم و آن، حفظ محیط زیست است.
به نظر میرسد جنس دغدغهها و مصداقهایی که در زمینه حفظ محیط زیست در کشور ما وجود دارد، کمی از دغدغههای رایج دنیا فاصله گرفته است.
در بسیاری از رسانهها، حفظ محیط زیست به رعایت حال برخی گونههای کمیاب (مثلاً یوزپلنگ ایرانی) یا مصرف کمتر پلاستیک محدود شده است.
بیتردید، رعایت حال گونههای کمیاب و نیز کاهش مصرف محصولات تجزیهناپذیر (یا دارای سرعت بسیار پایین در تجزیه) مهم هستند. اما حفظ محیط زیست نمیتواند به اینها محدود شود.
ضمن اینکه در همین حوزهها هم، نگاهمان محدود است و مثلاً در مورد مصرف پلاستیک، صرفاً چند محصول محدود (از جمله کیسه پلاستیکی و ظروف یکبار مصرف) بیشتر به چشم آمدهاند و تهدیدشان جدی گرفته شده است.
با این مقدمه، مناسب دیدیم فضایی را در نظر بگیریم و دیدگاهها، تجربهها و عادتهای شما..
ما در متمم، هر از چندگاهی به بهانههای مختلف، به سراغ سیر و سفر میرویم.
گاهی این بحث را در قالب سفرهای تصویری تعقیب کردهایم و گاهی، در قالب دعوت به گفتگو (چه چیزی انگیزه سفر را ایجاد کرده است).
در عادتهای کوچک زندگی هم، یک مرتبه دربارهی عادتها و تجربه های مربوط به سفر کردن حرف زدهایم.
این بار نیز میخواهیم در قالب دعوت به گفتگو از زاویهی دیگری به سفر و مسافرت بپردازیم.
نقطهی آغاز بحث را اینبار، جملهای از آلدوس هاکسلی انتخاب کردهایم. یکی از جملاتی که در پیام اختصاصی متمم در قالب جملات روزانه برای شما نمایش داده میشود:
در میان افرادِ سفرکرده و دنیادیده، انسانهای فراوانی را میتوانید بیابید که با هاکسلی همعقیده باشند.
بسیاری از ما بر اساس پیشفرضهایی که از رسانهها، خانواده و محیط خود کسب کردهایم، تصویری از کشورهای دیگر در ذهن خود ترسیم میکنیم و هنگام حضور در آن کشورها، از اینکه تا این حد با واقعیت بیگانه بودهایم، شگفتزده میشویم.
به همین خاطر، چه بسا تا مدتها پس از سفر، بخشی از وقت ما به حرف زدن و توضیح دادن تجربیاتمان برای دیگران بگذرد؛ تا شاید بتوانیم تصویر..
میدانید که مجموعهی دعوت به گفتگو در متمم، به عنوان فضایی برای بحث بیشتر دربارهی جملههای روزانه در پیام اختصاصی در نظر گرفته شده است.
در #دعوت به گفتگو جملههای کوتاه را بهانه میکنیم تا دربارهی موضوعات مختلف، فارغ از چارچوب رسمیِ درس و تمرین، به بحث و گفتگو بنشینیم.
این بار جملهای از گری لینگ (Gary Ling) را انتخاب کردهایم. او در حد سایر نویسندگان و متفکرانی که معمولاً در متمم به آنها ارجاع میدهیم، سرشناس نیست. بلکه یک مشاور در زمینهی دیجیتال و فناوری اطلاعات است که البته سابقهی همکاری با شرکتهای مشاورهی بزرگ مانند آرتور اندرسن (که این روزها به نام Accenture فعالیت میکند) را داشته است.
اما مستقل از گوینده، اصل جمله و دیدگاهی که مطرح کرده، نکتهی مهمی است که فرصت ارزشمندی را برای بحث و گفتگو فراهم میکند:
چالش از بین رفتن بستر برای برخی از انواع سبکهای زندگی، از زوایای مختلفی قابل بحث است. بنابراین موارد زیر، تنها نمونههایی از موضوعات قابل بحث در این زمینه محسوب میشوند:
همهی ما مثالهایی از سبکهای زندگی که امروز غیرممکن شدهاند در ذهن داریم (شما نمیتوانید از خان..