تسلط کلامی

Read more
  • مارس 3, 2019
  • 0

واژه‌ها و اصطلاحات فراوانی از زبان عربی با زبان فارسی آمیخته شده‌اند. برخی از آن‌ها آن‌قدر به‌کار رفته‌اند که امروز کمتر به عربی بودن آن‌ها توجه می‌کنیم (از جمله همین توجه و نیز جمله).
اما برخی دیگر، هنوز هم فاصله‌ی خود را با ذهن و زبان ما تا حدی حفظ کرده‌اند و گاهی ظرافت‌ها و پیام‌های پنهان در آن‌ها را نمی‌دانیم یا فراموش می‌کنیم.
شاید بتوان تلویحی و ضمنی را در دسته‌ی اخیر گنجاند. بسیار پیش می‌آید که ما این دو واژه را به جای یکدیگر به‌کار می‌بریم و حتی هم‌معنا می‌دانیم.
البته در گفتگوهای روزمره یا نوشته‌های غیررسمی، بعید است هم‌معنا فرض کردن آن‌ها مشکلی جدی ایجاد کند؛ اما برای متن‌های دقیق‌تر و رسمی‌تر یا سخنرانی‌های علمی و دقیق، بهتر است تفاوت این دو اصطلاح را مد نظر قرار دهیم.
هم‌چنین اگر درک بهتری از پیام دو واژه‌ی تلویحی و ضمنی داشته باشیم، انتخاب کلمات یا عبارت‌های مشابه یا جایگزین برای آن‌ها هم، آسان‌تر خواهد بود.
محدودیت در دسترسی به این درس دوست عزیز.
نمایش کامل این درس برای کاربران آزاد فعال و کاربران ویژه متمم انجام می‌شود. در صورتی که تفاوت بین کاربرهای آزاد و آزاد فع..

Read more
  • مارس 1, 2019
  • 0

چه جملاتی را برای شروع سخنرانی خود یا برای آغاز متن مقاله و جستارهایتان به‌کار می‌گیرید؟
آیا بلافاصله به سراغ اصل مطلب می‌روید یا از حاشیه‌ها شروع می‌کنید؟
آیا مستقیم می‌گویید که حرف‌ و پیام‌تان چیست؟ یا نتیجه‌گیری و درک نهایی پیام را بر عهده‌ی مخاطب می‌گذارید؟
در این درس می‌خواهیم درباره‌ی چهار سبک شروع نوشته یا سخنرانی، صحبت کنیم.
شیوه‌ای که برای این دسته‌بندی به‌کار می‌گیریم، توسط توماس کین برای تحلیل روشی شروع جستارها مطرح شده است (+)؛ و ما هم، مثا‌ل‌های خود را در این درس از جنس کتاب، مقاله و جستار انتخاب کرده‌ایم. اما با مرور و مطالعه‌ی آن خواهید دید که از همین شیوه می‌توان برای تحلیل شروع سخنرانی و حتی تصمیم گیری برای طراحی و چیدمان اسلایدها در اسلایدسازی استفاده کرد.
منظور از شروع نوشته یا سخنرانی دقیقاً چیست؟ این‌که چه حجمی از نوشته یا سخنرانی را به عنوان شروع آن در نظر بگیریم، تا حد زیادی به طول نوشته و مدت زمان سخنرانی بستگی دارد.
در یک نوشته‌ی هزار یا دوهزار کلمه‌ای، چند جمله‌ی اول (و حداکثر یک پاراگراف اول) را می‌توان به عنوان شروع متن در نظر گرفت.
اما در یک کتاب با ..

Read more
  • فوریه 27, 2019
  • 0

جستار و جستارنویسی از جمله واژه‌ها و اصطلاحاتی هستند که این روزها زیاد به‌چشم می‌خورند و درباره‌شان می‌خوانیم و می‌شنویم (در تلفظ کلمه جستار دقت داشته باشید که آن را به صورت جُستار مانند جست‌و‌جو بخوانید و به‌کار ببرید).
بعضی کتابها مانند جستارهایی در باب عشق (نوشته‌ی آلن دو باتن) این واژه را در عنوان اصلی خود به‌کار برده‌اند.
کتابهای فراوانی را هم می‌توانید بیابید که در عنوان فرعی خود از اصطلاح جستار استفاده کرده‌اند. مثلاً‌ کتابِ «این هم مثالی دیگر» از دیوید فاستر والاس که در عنوان فرعی آن در نسخه‌ی فارسی و انگلیسی، این کتاب به عنوان مجموعه‌ای از جستارها معرفی شده است.
علاوه بر این،‌ با رواج‌یافتن دو اصطلاح جستار و جستارنویسی، بسیاری از فعالانِ فضای دیجیتال نیز امروز، نوشته‌های کوتاه دیروز خود را جستار می‌نامند و به جای اصطلاحاتی مانند وبلاگ نویسی یا نویسندگی آنلاین، از اصطلاح جستارنویس برای توصیف فعالیت خود استفاده می‌کنند.
در این درس به مفهوم جستار و جستارنویسی و حاشیه‌های آن می‌پردازیم.
جستار معادل کدام واژه انگلیسی است؟ جستار را به عنوان معادل واژه‌ی Essay به‌کار می‌برند.
د..

Read more
  • دسامبر 9, 2018
  • 0

«کدام ویرانگری را می‌شناسیم که خود ویران نشده باشد؟»
این جمله یکی از صدها جمله‌ی تفکربرانگیزی است که محمود دولت آبادی، در میانه‌ی روایت زندگی دوستان و آشنایانِ اهلِ ادب و هنر خود، بر کاغذ آورده است.
میم و آن دیگران مجموعه‌ روایت‌های ساده و صمیمی دولت آبادی از نام‌آشنایان هنر و ادبیات است. روایت‌هایی که از جلال و جمال زاده تا بیضایی و براهنی را در برمی‌گیرد و کسانی مانند ناصر تقوایی و آرتور میلر را در کنار محمدرضا لطفی و جیمز جویس، در یک مجلد در کنار یکدیگر می‌نشاند.
برای کسانی که شوق نوشتن دارند و می‌خواهند بازی با کلمات را تمرین کنند، کتاب میم و آن دیگران می‌تواند غنیمتی ارزشمند باشد.
چرا که آن را یکی از نویسندگان بزرگ معاصر ما نوشته است و چون قید داستان و رعایت خط داستانی در آن نبوده، قلم کامل به اختیار نویسنده بر کاغذ راه رفته است. پس فرصتی دست می‌دهد تا جمله‌ها را نه از زبان شخصیت‌های داستان‌هایش، بلکه یک‌راست از ذهن و زبانِ او دریابیم و بخوانیم.

علت دیگری که این کتاب را در فهرست #کتاب‌های پیشنهادی برای مطالعه قرار داده‌ایم این است که در آن، به نویسندگان و شاعران متعددی اشاره..

Read more
  • اکتبر 21, 2018
  • 0

تعریف مفاهیم و اصطلاحات نقش مهمی در تألیف و تدوین یک نوشته‌ی حرفه‌ای و تحلیلی دارد.
حتماً شما هم مقاله‌ها، نوشته‌ها و حتی سخنرانی‌های بسیاری را دیده‌اید که به علت بی‌توجهی به اهمیت تعریف، نتوانسته‌اند پیام مد نظر خود را به شکلی شفاف و اثرگذار به مخاطب منتقل کنند.
مثلاً مطلبی درباره‌ی فرصت‌ها و تهدیدهای تجارت الکترونیک می‌نویسیم و در تمام نوشته، حتی یک بار هم مشخص نمی‌کنیم که منظورمان از تجارت الکترونیک چیست.
یا این‌که یک مقاله‌ی چندهزار کلمه‌ای درباره‌ی مطالعه می‌نویسیم و مخاطب پس از خواندن کامل مقاله، هنوز نمی‌داند که آیا خواندن خبر در سایت‌های خبری نیز در ذهن شما از مصداق‌های مطالعه بوده است یا نه.
مسئله‌ی دیگر این است که بسیاری از ما، تعریف مفاهیم و اصطلاحات را یک مهارت در نظر نمی‌گیریم. اگر بگویند که این یا آن واژه را در نوشته‌ات تعریف کن، دو یا سه جمله‌ی توضیحی به متن خود اضافه می‌کنیم و به گمان‌مان مسئله حل می‌شود.
پیش از این‌که درس را ادامه بدهیم، باید بر نکته‌ی مهم دیگری هم تأکید کنیم:
ما در درس مفهوم پردازی (زیرمجموعه‌ی بحث مدل ذهنی) هم بحث مشابهی را مطرح کرده‌ایم. اما ت..

Read more
  • اکتبر 17, 2018
  • 0

حتی اگر ست گادین را یک متفکر یا لااقل یک معلم بازاریابی ندانیم، همچنان باید او را یکی از نویسندگان موفق در نظر بگیریم.
کتاب‌های متعدد و متنوع ست گادین، همواره در گروه کتاب‌های پرفروش بوده‌اند و حتی وقتی نوشته‌های وبلاگش را – که به رایگان در دسترس است – دوباره گردآوری و منتشر می‌کند، آن کتاب هم بلافاصله به فهرست پرفروش‌های صنعت نشر راه‌ پیدا می‌کند (ما در متمم، کتاب قبایل را به عنوان نمونه‌ای از کارهای او معرفی کرده‌ایم).
او در بخش‌های مختلف وبلاگ خود، گاه به صورت مستقیم و گاه به شکلِ پراکنده و در قالب موضوعات دیگر، نکات و پیشنهادهایی را نویسندگی و چاپ و انتشار کتاب مطرح کرده که می‌تواند برای علاقه‌مندان به نویسندگی و نشر، جذاب و آموزنده باشد.
در این درس برخی از نکات مطرح شده توسط ست گادین را مرور می‌کنیم.
انتظارات خود را کاهش دهید انتظارات عجیب نداشته باشید: نه در مورد تیراژ و تعداد چاپ؛ نه در مورد درآمد حاصل از فروش؛ و نه در زمینه‌ی انواع جایزه‌ها و تقدیرنامه‌هایی که فکر می‌کنید باید دریافت‌ کنید.
انتظار نقدهای مثبت در رسانه‌ها را هم فراموش کنید.

حرف‌هایتان را برای آینده پس‌اند..

Read more
  • اکتبر 17, 2018
  • 0

قاعدتاً فضای مجموعه‌ی دعوت به گفتگو را در متمم به خوبی می‌شناسید.
هر چند روز یک‌بار، یکی از جمله‌های روزانه‌ی پیام اختصاصی را انتخاب می‌کنیم و به بحث می‌گذاریم.
بر خلاف سایر بخش‌های متمم که معمولاً به رابطه‌ی بین گفته‌ها و گویندگان توجه فراوان داریم، در دعوت به گفتگو جمله‌های بزرگان را صرفاً بهانه‌ای می‌کنیم تا به موضوعاتی بپردازیم که در بخش‌های دیگر متمم، فرصت و فضایی برای پرداختن به آن‌ها وجود ندارد.
به قول انگلیسی‌زبان‌ها، این جمله‌ها را در حد Discussion prompt و به تعبیر خودمان، جرقه‌ی آغاز گفتگو در نظر می‌گیریم.
جمله‌هایی که قرار است تلنگری برای اندیشیدن و فرصتی برای ساماندهی بهتر به دانسته‌ها و تجربه‌ها و نیز بهانه‌ای برای حرف زدن و تبادل نظر با دوستان‌مان هستند.
این بار جمله‌ای از الکساندر پوشین، نویسنده و شاعر نامدار روسی را درباره‌ی ترجمه انتخاب کرده‌ایم:

بحث درباره‌ی این جمله، می‌تواند فرصتی ارزشمند برای صحبت درباره‌ی نکاتی باشد که همه کمابیش در ذهن خود داشته و داریم، اما کمتر در گفتگوها به آن‌ها می‌پردازیم:
تا چه حد با این جایگاه ویژه‌ای که پوشکین به مترجمان داده همف..

Read more
  • اکتبر 16, 2018
  • 0

اصطلاح هوش کلامی یا هوش زبانی را نخستین بار، هوارد گاردنر مطرح کرد.
او در مدل هوش چندگانه‌ی خود، هوش‌های متنوعی را مطرح کرد که هوش کلامی یا Linguistic Intelligence یکی از آن‌هاست (فهرست هوش‌های چندگانه‌ی گاردنر را در معرفی گاردنر آورده‌ایم).
شاید به عنوان کسی که به پرورش تسلط کلامی علاقه‌مند است، بخواهید بدانید که تعریف هوش کلامی چه بوده و ابتدا چگونه مطرح شده است. چون مانند هر مفهوم دیگری، با دانستن تعریف این اصطلاح بهتر می‌توانیم قلمرو این بحث و مصداق‌هایش را بشناسیم و درک کنیم.
فن بیان را با هوش کلامی اشتباه نگیریم همان‌طور که در درس فن بیان تأکید کرده‌ایم، نباید هوش کلامی را با فن بیان اشتباه بگیریم.
بیان به ارائه‌ی شفاهی اشاره دارد و هوش کلامی، به تسلط بر سخن و سخن‌وری.
به همین علت، بارها بر این نکته تأکید کرده‌ایم که:
تا حرف زدن کسی را ندیده باشید، نمی‌توانید بگویید که توانایی او در فن بیان چگونه است و در چه سطحی است.
اما از روی نوشته‌های کسی مثل سعدی که حتی یک بار حرف زدنش را ندیده‌ایم، می‌گوییم که او استاد سخن و دارای هوش کلامی بالا بوده است.
مولفه های هوش کلامی چه هستن..

Read more
  • اکتبر 16, 2018
  • 0

بازخوانی متن، عادت بسیاری از ما نیست.
کافی است نگاهی به دیدگاه‌های منتشر شده در متمم یا پست‌های وبلاگ‌ها و نوشته‌های منتشر شده در شبکه های اجتماعی بیندازید، تا بیش از پیش مطمئن شوید که بازخوانی، هنوز جایگاه شایسته‌ی خود را در ذهن بسیاری از ما به دست نیاورده است.
البته علت‌ها و بهانه‌های بسیاری هم برای این وضعیت، قابل تصور است.
وبلاگ‌نویس‌ها می‌دانند که نوشتن، کار فکری بسیار خسته‌کننده‌ای است و وقتی نقطه‌ی آخرین جمله را می‌نویسند، نمی‌توانند لحظه‌ای در کلیک کردن روی دکمه‌ی انتشار، درنگ کنند.
هم‌چنین بسیاری از نوشته‌های ما در فضای دیجیتال، در پاسخ نوشته‌های دیگران است و می‌شود انتظار داشت که در آن‌جا، آن‌قدر درگیر محتوای پیام می‌شویم، که ایرادهای شکلی و ساختاری آن، از چشم‌مان دور می‌ماند.
اما اگر قصد داشته باشیم نوشته‌هایمان در بلندمدت خوانده شوند، چاره‌ای نداریم جز این‌که بازخوانی – و احتمالاً بازنویسی – را به عنوان بخشی از فرایند نوشتن، جدی بگیریم.
در این درس نمی‌خواهیم وارد جزئیات بازنویسی و ویرایش متن بشویم. بلکه صرفاً به چند نکته در روش‌های اجرایی بازخوانی متن اشاره می‌کنیم.
..

Read more
  • اکتبر 9, 2018
  • 0

پیش از این هم بارها در متمم تأکید کرده‌ایم که از جمله عوامل رشد و موفقیت در مسیر نوشتن، وقت گذاشتن برای خواندن است.
دیدن و بررسی شیوه‌ی نگارش سایر نویسندگان، می‌تواند نقش مهمی در بهبود کیفیت نوشته‌های ما داشته باشد.
پیشنهاد کتاب ابوالمشاغل نادر ابراهیمی هم، در همین راستا بود.
این بار می‌خواهیم به عنوان یک گزینه‌ی دیگر، پیشنهاد مطالعه‌ی کتاب خودم و مسائل مهم‌تر (نوشته‌ی چارلز هندی) را مطرح کنیم.
ممکن است با خود بگویید خواندن ترجمه فارسی یک کتاب انگلیسی – که ترجمه‌اش هم یک شاهکار ادبی به حساب نمی‌آید – چگونه می‌تواند به من کند تا بهتر بنویسم و در چالش نوشتن یک گام به پیش بروم؟

مسئله در این‌جا، تمرکز بر روی کلمات و شیوه‌ی چیدن آن‌ها در کنار هم و سایر جنبه‌های تکنیکی نگارش نیست؛ بلکه با استفاده از کتاب چارلز هندی (و کتاب‌هایی مانند آن) می‌توانید تسلط خود را بر جنبه‌ی محتواییِ نگارش افزایش دهید.
پیش از این در معرفی سبک های نگارش، توضیح دادیم که یکی از سبک های اصلی در نوشتن، سبک توصیفی است.
اما شاید بتوان گفت یکی از پیچیده‌ترین مصداق‌های سبک توصیفی، این است که قلم بردارید و بکوشیم دا..