مایکل فریزه (Michale Frese) دانشمند و محققی آلمانی است که تحصیلات خود را تا مقطع دکترا، در رشتهی روانشناسی و در برلین گذرانده است.
فریزه متولد سال ۱۹۴۹ است و طی نزدیک به نیم قرن فعالیت حرفهای خود، مطالعات و تحقیقات ارزشمندی در مرز مشترک روانشناسی و کارآفرینی انجام داده است. حوزهای که در مقالات و ژورنالها از آن با عنوان روانشناسی کارآفرینی (Psychology of Entrepreneurship) یاد میشود.
او طی نزدیک به نیم قرن فعالیت حرفهای، در دانشگاههای مختلفی در سراسر جهان، از پنسیلوانیا تا مدرسهی کسب و کار لندن و از زیمبابوه تا چین و فلیپین تدریس کرده است (+).
چرا کارهای مایکل فریزه میتواند برای ما در ایران مفید باشد؟ بسیاری از دانشمندان، محققان و نویسندگان کارآفرینی، بیشتر روی اقتصادهای توسعهیافته کار کردهاند و طبیعتاً تحقیقات، توصیهها و تجویزهایشان هم، بیشتر مناسب فضای اقتصادی همان کشورهاست.
البته این بدان معنا نیست که نمیتوان از کارهای این نویسندگان استفاده کرد، اما همواره باید هنگام مرور تحقیقات و توصیههای آنها، با ذهنی فعال و نقاد، در پی غربالگری مطالب، گزینش توصیهها و یافتن مص..
کارآفرینی
دربارهی ویژگی های رفتاری و شخصیتی کارآفرینان بسیار گفته و نوشتهاند.
اما این موضوع، جنبههای مختلفی دارد و تا صورت مسئله را به شکل دقیقی مشخص نکنیم، نباید انتظار داشته باشیم که به یک پاسخ دقیق و قابلاتکا دست پیدا کنیم.
مثلاً آیا باید کارآفرین را با یک کارمند در ردههای معمولی یک سازمان مقایسه کنیم؟ یا وقتی از کارآفرینی و ویژگی های شخصیتی کارآفرینها حرف میزنیم، باید آنها را در مقایسه با مدیران عاملی که کارآفرین نیستند بسنجیم؟
با توجه به اینکه بسیاری از کارآفرینان، لااقل در ابتدای راهاندازی کسب و کار، خود در جایگاه مدیریت مجموعهشان هم قرار میگیرند، مخلوط شدن نقش مدیر و کارآفرین، تفکیک ویژگیهای شخصیتی را دشوار میکند.
فرض کنیم کسی میگوید کارآفرینها، اهل تصمیم گیری شهودی هستند. به فرض که چنین باشد، آیا این مسئله را باید به کارآفرین بودن این افراد ربط بدهیم؟ یا ناشی از جایگاه مدیریتیشان بدانیم؟
شاید حتی یک مدیرعامل هم که صرفاً حقوق میگیرد و نقشی در خلق کسب و کار نداشته، به علت جایگاه شغلیاش به سراغ تصمیمگیری شهودی برود.
به همین علت، محققانی که میخواهند دستاورد تحقیق..
ای کاش وقتی ۲۰ ساله بودم می دانستم.
این جمله، عنوانِ یکی از کتابهای معروف و شناختهشده در زمینهی خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی است که توسط تینا سیلیگ (Tina Seelig) استاد دانشگاه استنفورد نوشته شده است.
تینا سیلیگ هم یکی دیگر از افرادی است که به ما یادآوری میکنند زمینهی تحصیلی و زمینهی تخصصی، قرار نیست حتماً با یکدیگر منطبق و حتی نزدیک باشند.
او عصبشناسی (Neuroscience) خوانده و مطالعات و تحقیقات دوران تحصیلاتش بیشتر حول و حوش نوروپلاستیسیته (Neuroplasticity) متمرکز بوده است؛ اما امروز او را به عنوان متخصص مدیریت، کارآفرینی و سرمایهگذاری جسورانه در استارت آپ های حوزهی تکنولوژی میشناسند (+).
سیلیگ پس از کتاب ای کاش وقتی ۲۰ ساله بودم می دانستم (What I Wish I Knew When I Was 20) کتابهای دیگری هم نوشته است که محتوای آنها اغلب به نوآوری، خلاقیت و شهود میپردازد. اما بهنظر میرسد مشهورترین کتابش با فاصلهی زیاد، همچنان نخستین کتابِ او، یعنی همین کتاب است.
کتاب ای کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم دربارهی چیست؟ تینا سیلیگ سالهاست که به عنوان سخنران، مدرس و مربی، در سمینارها و کا..
ما در درس طرح توجیهی و مطالعات امکان سنجی توضیح دادیم که تهیه و تنظیم Feasibility Study، چارچوب و قواعد خود را دارد و مهمترین کاربرد Feasibility Study این است که خودِ کارآفرین (یا کارآفرینان) بتوانند در حد یک برآورد اولیه، امکانپذیر بودن پیادهسازی ایدهی خود را بسنجند و بررسی کنند.
در همان درس، توضیح دادیم که اصطلاح گزارش توجیهی که در زبان فارسی رایج شده، بیش از اینکه بر متقاعد شدن کارآفرینان متمرکز باشد، به متقاعد کردن سرمایه گذاران و ذینفعان بیرونی اشاره دارد.
همچنین اشاره کردیم که گزارش توجیهی، معمولاً به چارچوب رسمی و علمی FS محدود نیست و کارآفرینان، معمولاً هر نکته و موضوعی را که حس کنند میتواند به متقاعد کردن سرمایهگذاران (یا مدیران، تصمیم گیران و تصمیم سازان) کمک کند، در آن میگنجانند.
در درس پیشین، یک چارچوب شناختهشده و پذیرفتهشده برای تنظیم طرح امکان سنجی ارائه کردیم؛ اما ممکن است این سوال برایتان ایجاد شود که اگر خواستید یک گزارش توجیهی (به معنای رایجِ ترکیبِ همهی اطلاعات در دسترس با هدف قانع کردن دیگران) تهیه کنید، بهتر است چه مطالبی را در آن بگنجانید؟
برخلاف..
دو اصطلاح طرح توجیهی و مطالعات امکان سنجی از اصطلاحات رایج در فضای کارآفرینی و ایجاد کسب و کار جدید هستند و تهیه طرح توجیهی و انجام مطالعات امکان سنجی، در اغلب مدارس کسب و کار، به عنوان بخش مهمی از فرایند کارآفرینی، مورد توجه قرار میگیرند.
این دو اصطلاح معمولاً به عنوان معادلِ Feasibility Study بهکار میروند. حتی گاهی برخی از فارسیزبانها این عبارت را به شکل مخففشده به کار میبریم و مثلاً میگوییم: «برای اجرای این پروژه یا راهاندازی آن کسب و کار، هنوز FS انجام نشده است.»
در این درس میخواهیم به اهمیت طرح توجیهی و انجام امکان سنجی بپردازیم و با برخی از زوایای این فعالیت آشنا شویم.
بحثِ ما در اینجا به سه بخش تقسیم شده است:
ترجمهی مناسب فارسی برای Feasibility Study چیست؟ اصطلاحهای طرح توجیهی و امکان سنجی در گفتگوهای روزمره تفاوت طرح توجیهی با طرح کسب و کار چیست؟ در یک نمونه طرح توجیهی، چه موضوعاتی مورد توجه قرار میگیرند؟ معنی Feasibility Study چیست؟ نقطهی شروع مناسب برای آشنایی با این مفهوم، این است که به سراغ کتابهای ریشه شناسی برویم و ریشهی واژهی Feasible را بررسی کنیم.
..
آیا واقعاً چیزی به نام فرایند کارآفرینی (Entrepreneurial Process) وجود دارد؟
یعنی آیا میتوان مانند هر فرایند دیگر، مراحل کارآفرینی را به ترتیب، تعیین و اعلام کرد؟
حدس زدنِ پاسخ این پرسش، دشوار نیست: کارآفرینها همگی مراحل یکسانی را طی نمیکنند و کارآفرینی – مانند هر فعالیت دیگری که با خلق و خلاقیت رابطه دارد – چندان چارچوبپذیر نیست.
با این حال، تعریف فرایند کارآفرینی در کتابهای کارآفرینی و آموزش آن در دورههای کارآفرینی بسیار رایج است. موارد زیر، از جمله مزایای آشنایی با فرایند کارآفرینی محسوب میشوند:
مدرس کارآفرینی میتواند با تعریف فرایند، به مطالب و نکات خود، نظم بدهد و به این شیوه، ساختار مناسبی برای آموزش کارآفرینی تعریف و ترسیم کند. کسی که در کلاس کارآفرینی حاضر شده یا قصد دارد به شکلی رسمیتر با کارآفرینی آشنا شود، میتواند از فرایند کارآفرینی الهام بگیرد و ارتباط سرفصلهای مختلف در درس کارآفرینی را بیشتر بهتر درک کند. فرایند کارآفرینی میتواند مانند یک چک لیست عمل کند. یعنی کسی که با کارآفرینی به شکل آکادمیک یا تجربی آشنا شده است، میتواند به این شیوه، نواقص خود را بیابد..
چند سالی از انتشار کتاب با چرا شروع کنید (Start with Why) میگذرد و هنوز این کتاب سایمون سینک (Simon Sinek) را – که نخستین نوشتهی او نیز هست – میتوانید در بخش کتابهای پرفروش بسیاری از کتابفروشیها ببینید.
اینکه بیش از ۲۰۰۰ نفر در سایت آمازون امتیاز Review مربوط به این کتاب را ثبت کردهاند، نشانهی دیگری از پرطرفدار بودن این کتاب است.
سایمون سینک در این کتاب، نکتهای را مطرح میکند که در جمع آشنایان با استراتژی، یک اصل بنیادی است: تا ندانید چرا میخواهید کاری را انجام دهید، بهتر است دست به انجام آن کار نزنید.
نکتهای که پانزده سال قبل از سایمون سینک، کالینز و پوراس در کتاب ساختن برای ماندن مطرح کردند. آنها گفته بودند که Core Purpose و چرایی کسب و کار مهمترین سوال هر کسب و کار است و اگر پاسخ مناسبی برای آن نداشته باشیم، کسب و کار هرگز نمیتواند پایدار و ماندگار باشد (عنوان کتاب یعنی ساختن برای ماندن هم به همین ماندگاری اشاره دارد).
اما علت مطرح شدن و موفقیت کتاب با چرا شروع کنید شاید در سادگی متن، مثال از شرکتهای شناخته شده (مثل اپل) و نیز تمرکز آن روی یک کلمه (چرا) باشد.
ضم..
میدانید که هر روز، جملهی کوتاهی را در پیام اختصاصی متمم برای شما نمایش میدهیم.
همواره گفتهایم که جملههای کوتاه را معمولاً نمیتوان به عنوان توصیهای قطعی یا گزارهای علمی و حتی یک موضعگیری مشخص در نظر گرفت.
اما همین جملهها، میتوانند ما را به فکر کردن وادار کرده یا فضایی برای بحث و گفتگو و تبادل نظر ایجاد کنند.
جملهای که اینبار انتخاب کردهایم، از شریل سندبرگ (Sheryl Sandberg)، مدیر ارشد اجرایی (COO) شرکت فیسبوکاست. نام او را میتوانید در اغلب فهرستهایی که از زنان قدرتمند جهان منتشر میشود، ببینید.
جالب است که سندبرگ، علاوه بر فعالیت شغلی در یکی از بالاترین نقاط هرم تکنولوژی در جهان، به صورت گسترده برای تشویق زنان به مشارکت در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی تلاش میکند و منتقد نگاه آن دسته از افراد سنتی است که میگویند اگر زن، غیر از در خانه ماندن و پرورش فرزند، به فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی نیز بپردازد، بخشی از زندگی و روح زنانهی خود را باخته است (یا خواهد باخت).
او بنیادی به نام Lean In هم تأسیس کرده که میکوشد به زنان کمک کند در محیطهای شغلی با سوگیری مردانه، بهتر ع..
آموزش مهارتهایی ضروری برای شروع کارآفرینی هوش کارآفرینی مجموعه ای ست از مهارتهای نرم و ذهنی که افراد کارآفرین می توانند آنها را بیاموزند.
این عادت ها می توانند در ذهن نهادینه شوند تا در مسیر ناهموار کارآفرینی بر موانع پیروز شوند.
این نوع توانمندی می تواند در هر فردی ایجاد شود. اما افرادی که تمایل به ورود در دنیای کارآفرینی دارند، ملزم به ایجاد این توانایی در خود هستند.
برای پایدار بودن این هوش نیاز به تمرین و ممارست فردی ست.
در واقع اعمال انسان نتیجه ی فرآیندی ست که از تفکر آغاز شده و به رفتار منتهی می شود.
به این معنی که اول فکر و تجسم می کنیم، سپس اقدام می کنیم و با تکرار آنرا تبدیل به یک عادت و رفتار می کنیم. هوش کارآفرینی باعث تغییر سبک زندگی انسان معمولی به یک انسان کارآفرین میشود. هوش کارآفرینی باعث رشد و ارتقاء سطح زندگی افرادی است که دوست دارند زندگی متفاوتی نسبت به گذشته خود داشته باشند.
مغز انسان به دو نیمکره چپ و راست تقسیم شده.
محققان دریافته اند که نیمکره راست که به اصطلاح شهودی نامیده می شود، مواردی مانند خلاقیت فکری، تصویرسازی، احساسات و خیال پردازی را بر عهده دا..