امروز اگر کتابی با عنوانِ شدن (Becoming) به گوشتان بخورد، قریب به یقین میتوانید فرض کنید که منظور گوینده، کتاب خاطرات میشل اوباما است که از کتابهای پرفروش سالهای اخیر نیز بوده است (Becoming).
اما اگر چند دهه قبل در دانشگاه هاروارد، به کتابی با عنوان Becoming اشاره میشد، بیشتر دانشجویان علوم انسانی میدانستند که موضوع بحث، کتاب گوردون آلپورت است:
Becoming – Basic Considerations for a Psychology of Personality
گوردون آلپورت را یکی از بنیانگذاران روانشناسی انسان گرا میدانند. حتی گفته میشود او نخستین کسی است که اصطلاح روانشناسی انسان گرا را درست کرد و بهکار برد (+).
برای اینکه اهمیت اصطلاح روانشناسی انسان گرا و جایگاه اندیشهی آلپورت را در میانهی قرن بیستم بدانید، کافی است به مفهومِ شدن توجه کنید:
در میانهی قرن بیستم، مکتب فکری روانکاوهایی مانند یونگ و فروید، طرفداران فراوان داشت و آنها، انسان را حاصل تعامل نیروها و انرژیهای درونی متنوعی میدانستند که اغلب، خود فرد از آنها آگاهی ندارد. ضمن اینکه روانکاوان از روش علمی استفاده نمیکردند و قضاوتها، تحلیلها و مداخلههای..