در دنیای وسیع رمان های گرافیکی، شخصیت هلبوی (Hellboy) همیشه یکی از خاص ترین ها بوده است. شخصیتی که با پرداخت بسیار عمیق به نماد توصیفِ انسانیت درون، در عینِ داشتن تضاد ظاهری بارز با ویژگی های انسانی، تبدیل شده است.
شایسته ذکر است که شخصیت هلبوی، همواره در کنار روایت زیبا و دوست داشتنیاش، یکی از سنت شکن ترین و جسور ترین شخصیت های موجود در صنعت کمیک بوده است. دلیل این موضوع را می توان در حقِ مالکیت تمامِ مایک میگنولا بر روی شخصیت هلبویو داستان هایی که حول محور این شخصیت نوشته می شود جستجو کرد؛ موضوعی که باعث می شود تا خالق اثر مجبور نباشد با حق مالکیت انتشارات، محدودیت ها و قوانین نشر مذکور سر و کله بزند. به عبارت دیگر به سبب این ویژگی، افکار و قلم نویسنده به بهترین نحو ممکن آزاد است.
به صراحت می توان گفت که موفقیت هلبویبه دلیل آزادی موجود در خلق داستان های جدید و متنوع، حاصل شده و این آزادی توانسته است در موارد متعددی، تمایز خاصی را بین این شخصیت و دیگر شخصیت های حاضر در دنیای کمیک، به وجود آورد. اکنون، قبل از این که به فلسفهی شخصیت هلبوی بپردازیم، بهتر است نگاهی به پیشینهی این ش..
نظریه فروید
Read more