پیشنیازهای مطالعهی درس تجزیه و تحلیل شغل:
مطالعه درس تعریف شغل مطالعه درس طراحی شغل و ویژگی های شغلی از دوستان عزیز متممی انتظار میرود پس از مطالعهی این درس بتوانند:
اهمیت تجزیه و تحلیل مشاغل را شرح دهند. توضیح دهند که خروجی های تجزیه و تحلیل شغل در کدامیک از فعالیتهای مدیریت منابع انسانی بهکار میآید. بتوانند توضیح دهند که مراجعه به گزارشهای تجزیه و تحلیل شغل چگونه میتواند به برنامه ریزی برای توسعه فردی کمک کند. فشار ذهنی هنگام مطالعه نیاز به مشارکت شما کسب و کار زندگی£ تجزیه و تحلیل شغل (Job Analysis) زیرمجموعهای از دانش مدیریت منابع انسانی است که معمولاً اهمیت آن کمتر از ارزش و جایگاه واقعیاش به چشم میآید (حتی اگر اهمیت تجزیه و تحلیل شغل را باور داشته باشید، هنوز هم ممکن است برخی از کاربردها و دستاوردهای تجزیه و تحلیل شغل از چشمتان پنهان مانده باشد و باز هم، در برآورد اهمیت این موضوع، آن را کوچکتر و سادهتر از آنچه واقعاً هست، در نظر بگیرید).
همچنین زیاد پیش میآید که مدرسان و مراکز آموزشی، هنگام آموزش روش های تجزیه و تحلیل شغل، آنقدر درگیر جزئیات اجرایی و مراحل ..
مدیریت منابع انسانی
پیش نیاز مطالعه درس طراحی شغل
مطالعه درس وظایف مدیر منابع انسانی (ضروری نیست؛ اما توصیه میشود) مطالعهی درس تعریف شغل از دوستان عزیز متممی انتظار میرود پس از مطالعه این درس:
بتوانند اهمیت طراحی شغل را شرح دهند. سه بخش اصلی مدل ویژگی های شغلی (هاکمن و اولهام) را نام برده و شرح دهند. در بررسی شغل خود و موقعیت های شغلی اطرافشان، بتوانند فرصتهای غنی سازی شغلی را تشخیص دهند. فشار ذهنی هنگام مطالعه نیاز به مشارکت شما کسب و کار زندگی£ فردی را در نظر بگیرید که در واحد خدمات پس از فروش یک شرکت تولید لوازم خانگی فعالیت میکند.
کار او این است که وقتی مشتریان، محصولات خود را برای خدمات گارانتی میآورند، برگهی گارانتی را میگیرد. تاریخ گارانتی را چک میکند و اگر هنوز محصول در دورهی گارانتی خود بود، برگهی درخواست خدمت را مُهر میکند و مشتری را برای طی کردن فرایند دریافت خدمات گارانتی، به اتاق یا باجهی مجاور هدایت میکند.
میتوان حدس زد که چنین کسی پس از چند سال، به ماشینِ مُهر کردنِ برگهها تبدیل میشود و تصویر محیط کار در ذهن او، به ساعت زدن ورود و خروج و پُر کردن موردی برگهی مرخصی و ا..
درس مدیریت منابع انسانی یا Human Resource Management، همانگونه که از عنوانش پیداست، به جنبههای انسانی در محیط کار و فعالیتهای مرتبط با انسانها – به عنوان یکی از ارزشمندترین منابع سازمانی – میپردازد.
اصطلاح منبع در ترکیبِ منابع انسانی آگاهانه و کاملاً با دقت انتخاب شده است و ترکیبی نسبتاً جدید است. چند دهه قبل، اصطلاحاتی مانند مدیریت نیروی انسانی و مدیریت نیروی کار (Workforce Management) رواج داشتند.
اما وقتی از اصطلاح منبع (Resource) برای توصیف انسانهای فعال در یک سازمان یا کسب و کار صحبت میکنیم، مشخصاً تأکید داریم که همهی موضوعات و نکاتی که در مدیریت منابع مطرح میشود، باید در اینجا هم مورد توجه قرار بگیرد.
قطعاً برای دوستان عزیز متممی واضح است که در اینجا تأکید ما بر مفهوم منبع و تثبیت جایگاه آن در مدل ذهنی مدیران است؛ و گرنه صرفاً با حذف اصطلاح نیروی انسانی و جایگزینی آن با منابع انسانی، اتفاق خاصی نمیافتد.
چه بسا مدیرانی که هنوز اصطلاح نیروی انسانی یا کارمندان را بهکار میبرند، اما نگاهشان به انسانها واقعاً از جنس منبع محور (Resource-based) است؛ و نیز کم نیستند مد..
مدیریت منابع انسانی، همانگونه که از اصطلاح آن مشخص است، به انسانها به عنوان یکی از منابع سازمانی میپردازد.
اما برای همکاری انسانها با سازمانها، معمولاً بستری به نام شغل به وجود میآید. شغل، هم تعهدات فرد به نسبت به یک سازمان را مشخص میکند و هم در مقابل، میتواند مبنای تعریف تعهدات سازمان نسبت به فرد باشد.
به علت اهمیت شغل به عنوان چارچوب رابطهی فرد با سازمان، بخش قابل توجهی از وظایف مدیریت منابع انسانی به مدیریت شغل و مشاغل و فرصتهای شغلی و نیز مدیریت انسانها با جایگاه شغلیشان اختصاص یافته است.
با توجه به اینکه واژههایی مثل شغل و موقعیت شغلی و پست و فرصت شغلی بارها در درسهای مختلف مدیریت منابع انسانی بهکار گرفته خواهد شد، مناسب است ابتدا کمی دربارهی این واژهها صحبت کنیم تا درک پیام و محتوای درسهای آتی سادهتر شود.
تعریف شغل چیست؟ به چه کسی شاغل میگوییم؟ پاسخ این پرسش، بسته به اینکه چه کسی با چه هدفی آن را مطرح میکند، میتواند بسیار متفاوت باشد.
مثلاً مرکز آمار کشور، در آمارگیریهای خود، فردی با ویژگیهای زیر را شاغل میداند (+):
افراد ۱۰ ساله و بیشتر (حداقل سن..
مثل همیشه، این بار هم دعوت به گفتگو میخواهیم به سراغ یکی از جملههای کوتاهی برویم که در پیام اختصاصی برایتان نمایش میدهیم.
جملهای که اینبار برای دعوت به گفتگو انتخاب کردهایم، از پاول گتی (Jean Paul Getty) نقل شده است که از جمله مدیران خصوصی صنعت نفت در نیمهی اول قرن بیستم محسوب میشود.
البته ما جملهی او را مستقل از سوابق و اعتبارش، مورد بحث و بررسی قرار میدهیم؛ اما چون جملهی مورد بحث، دربارهی کار کردن در شرکتهای بزرگ است، بد نیست اشاره کنیم که او خود، مدیر و مالک یک شرکت بسیار بزرگ بوده و برخی منابع، او را در مقطعی از زندگیاش، ثروتمندترین فرد زنده در آمریکا دانستهاند (+).
جملهی گتی، توجه ما را به دیدگاهی جلب میکند که سالها، مورد بحث و اختلافنظر بوده و هنوز هم چنین است:
جملهی گتی را با وجود ظاهر منتقدانهاش، نمیتوان به صورت مطلق، به عنوان یک دیدگاه منفی تفسیر کرد. اما این جمله به نکتهی مهمی که در ذهن بسیاری از ما وجود دارد اشاره میکند: مزایا و معایب کار کردن برای شرکتهای بزرگ چیست؟
به نظر میرسد که کارهای ما در شرکتهای کوچک، سریعتر و بهتر دیده میشوند؛ اما ..