در درسهای پیش، با تعریف و معنی مدیریت از نگاه مینتزبرگ آشنا شدیم. همچنین از زبان مینتزبرگ، با شرایط کاری مدیران آشنا شدیم.
او برایمان توضیح داد که تصویری که ما از سبک رفتار و زندگی روزمرهی مدیران داریم، با شرایط آنها در دنیای واقعی تفاوتهای بسیاری دارد:
مدیران زیر فشار فعالیتها، سطحی میشوند؛ خیلی وقتها نمیتوانند به برنامهریزیهای خود وفادار بمانند؛ اطلاعات غیررسمی را بیشتر از اطلاعات رسمی جدی میگیرند و بخش زیادی از وقتشان در ارتباطات افقی (و نه با زیردست و بالادست) صرف میشود.
میتوانیم بگوییم حرفهای مینتزبرگ از جنس توصیفی (Descriptive) بود. او نمیگوید که مدیران باید چگونه باشند و چگونه رفتار کنند؛ بلکه توضیح میدهد که مدیران اینگونه و آنگونه هستند و چنین و چنان رفتار میکنند.
اما از میان غولهای مدیریتی، کسانی هستند که ترجیح دادهاند تجویزی (Prescriptive) برخورد کنند.
به عنوان مثال، دراکر در این زمینه تجویزی عمل کرده و مشخصاً گفته اصولی هست که برای مدیریت اثربخش، باید رعایت شوند. البته او هم تأکید میکند که تجویزهایش بر چند دهه تجربه و گفتگو و تعامل با مدیران اس..
مدیر
Read more