شخصیت شناسی

Read more
  • جولای 29, 2019
  • 0

می‌دانید که ما در متمم، نسخه‌ی اصلی بعضی از مقالات را که به صورت مکرر در درس‌های مختلف به آن‌ها اشاره شده است، در قالب آرشیو مقالات در اختیار دوستان متممی قرار می‌دهیم. البته این کار، برای همه‌ی مقاله‌ها انجام نمی‌شود و صرفاً به مقالاتی محدود است که محدودیت حقوقی برای انتشار آن‌ها وجود ندارد.
در همین راستا، برخی از مهم‌ترین مقالات مربوط به نظریه پنج عاملی شخصیت (Big-Five) را انتخاب کرده و در این‌جا آورده‌ایم.
پیش از معرفی مقاله‌ها، ذکر سه نکته ضروری است:
مطالعه‌ی این مقاله‌ها برای دوستانی مفید است که قصد دارند نظریه پنج عاملی شخصیت و حواشی آن را در سطح آکادمیک، بخوانند، بشناسند و بیاموزند. در غیر این صورت، مجموعه درس‌های خودشناسی و شخصیت شناسی متمم برای کاربردهای متعارف (مثلاً زندگی شخصی، مذاکره، مدیریت منابع انسانی و بهبود مهارت ارتباطی در محیط کار) کافی است و لازم نیست برای مطالعه‌ی جزئیات این تحقیقات وقت بگذارید.
این مقاله‌ها با دقت و حساسیت ویژه‌ای از بین بیش از سی مقاله‌ی مرتبط با بحث‌های ما، انتخاب شده‌اند. بنابراین اگر ارزیابی متمم را معیار قرار می‌دهید، پیشنهاد ما این است ک..

Read more
  • آوریل 6, 2019
  • 0

شخصیت شناسی و شناخت صفات شخصیتی از سرفصل‌های مهم آموزشی ما در متمم محسوب می‌شوند.
حتی مروری گذرا به درس‌های دوره MBA و اساساً هر نوع دوره آموزش مدیریتی نشان می‌دهد که به سختی می‌توان مباحث رفتارشناسی و شخصیت شناسی را از آموزش‌های مدیریتی تفکیک کرد.
از جمله درس‌ها و بحث‌های مدیریتی که عمیقاً با بحث شخصیت شناسی گره خورده‌اند می‌توان به مدیریت رفتار سازمانی، مدیریت منابع انسانی، اصول و فنون مذاکره، مهارت ارتباطی و مهارت فروش اشاره کرد. اما در سایر زمینه‌های مدیریتی هم دانش شخصیت شناسی نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند.
در ادامه‌ی این مطلب به پاسخ پرسش‌های زیر می‌پردازیم:
در درس شخصیت شناسی چه هدفی دنبال می‌شود؟ یادگیری شخصیت شناسی به چه کسانی توصیه می‌شود؟ آیا مطالعه درس های شخصیت شناسی پیش‌نیاز دارد؟ چه دام‌هایی در مسیر یادگیری شخصیت شناسی افراد وجود دارد؟ فهرست درس‌های شخصیت شناسی متمم برخی از منابع کتابهای مورد استفاده در تدوین درس شخصیت شناسی متمم در بحث‌های شخصیت شناسی چه هدفی را دنبال می‌کند؟ اگر کمی در وب جستجو کنید، احتمالاً به نتیجه می‌رسید که محتوای آموزشی فراوان و مطالب متنوعی در ..

Read more
  • آوریل 5, 2019
  • 0

امروز اگر کتابی با عنوانِ شدن (Becoming) به‌ گوش‌تان بخورد، قریب به یقین می‌توانید فرض کنید که منظور گوینده، کتاب خاطرات میشل اوباما است که از کتابهای پرفروش سال‌های اخیر نیز بوده است (Becoming).
اما اگر چند دهه قبل در دانشگاه هاروارد، به کتابی با عنوان Becoming اشاره می‌شد، بیشتر دانشجویان علوم انسانی می‌دانستند که موضوع بحث، کتاب گوردون آلپورت است:
Becoming – Basic Considerations for a Psychology of Personality
گوردون آلپورت را یکی از بنیان‌گذاران روانشناسی انسان گرا می‌دانند. حتی گفته می‌شود او نخستین کسی است که اصطلاح روانشناسی انسان گرا را درست کرد و به‌کار برد (+).

برای این‌که اهمیت اصطلاح روانشناسی انسان گرا و جایگاه اندیشه‌ی آلپورت را در میانه‌ی قرن بیستم بدانید، کافی است به مفهومِ شدن توجه کنید:
در میانه‌ی قرن بیستم، مکتب فکری روانکاوهایی مانند یونگ و فروید، طرفداران فراوان داشت و آن‌ها، انسان را حاصل تعامل نیروها و انرژی‌های درونی متنوعی می‌دانستند که اغلب، خود فرد از آن‌ها آگاهی ندارد. ضمن این‌که روانکاوان از روش علمی استفاده نمی‌کردند و قضاوت‌ها، تحلیل‌ها و مداخله‌های..

Read more
  • آوریل 2, 2019
  • 0

به نظر می‌رسد وقتی از شخصیت شناسی حرف می‌زنیم، یا درباره‌ی شخصیت کسی اظهارنظر می‌کنیم، تا حد خوبی می‌دانیم درباره‌ی چه چیزی صحبت می‌کنیم.
هم‌چنین اگر کسی به شما بگوید که از نظر شخصیتی با همکارش تفاوت دارد و به همین علت، تعارض‌های فراوانی را در محیط کار تجربه می‌کند، احتمالاً فکر می‌کند منظور خود را به صورت واضح و شفاف بیان کرده است.
وجود تقاضای قابل‌توجه برای کتابهای شخصیت شناسی و نیز انواع کلاس‌ها و دوره‌های آموزشی درباره‌ی شخصیت، مورد دیگری است که ممکن است باعث شود فکر کنیم شخصیت و شخصیت شناسی برای اغلب انسان‌ها، اصطلاحاتی شفاف و دارای تعریف مشخص هستند.
این در حالی است که تقریباً هیچ تعریفی از شخصیت وجود ندارد که همه‌ی روانشناسان بر روی آن، اتفاق‌نظر داشته باشند.
اجازه بدهید ابتدا چند تعریف شخصیت را با هم بخوانیم و مرور کنیم (لازم نیست این تعریف‌ها را به خاطر بسپارید. صرفاً به تنوع آن‌ها توجه کنید):
تعریف شخصیت شناسی از نگاه Rychlak
دغدغه‌ی ما در شخصیت شناسی این است که سبک‌های مختلف رفتار را که ارگانیسم‌های مختلف [از جمله انسان] بر حسب عادت از خود بروز می‌دهند، مطالعه کنیم.
من..

Read more
  • مارس 29, 2019
  • 0

بعید است کتاب معتبری را در زمینه‌ی شخصیت شناسی پیدا کنید که در آن، اثری از هانس آیزنک (Hans Eysenk) نبوده و اشاره‌ای به نظریه صفات شخصیتی او نشده باشد.
اما اگر می‌توانستید این را به آیزنک بگویید، یقین داشته باشید که خوشحال نمی‌شد. او همیشه از این‌که کتابهای شخصیت شناسی، فهرستی بلند از نظریه های شخصیت شناسی را تنظیم می‌کنند و یک فصل را به هر کدام اختصاص می‌دهند، گلایه داشت.
آیزنک در نخستین صفحات کتاب یک مدل برای شخصیت (A Model for Personality) می‌گوید:
چرا هیچ‌کس نمی‌خواهد نظریه های شخصیت را در کنار یکدیگر بگذارد و با هم مقایسه کند و اجازه دهد که یکی از آن‌ها به عنوان نظریه‌ی غالب، جایگاه خود را پیدا کند؟
چرا چنین جرأتی وجود ندارد و همه می‌خواهند یک نگاه ترکیبی و التقاطی داشته باشند؟ چرا همه ترجیح می‌دهند تنبلی کنند و بگویند: بالاخره هر نظریه‌‌ای، نقاط ضعف و قوت ویژه‌ی خود را دارد و هر کدام از یک زاویه به انسان پرداخته‌اند؟
با این شکل از نگاه به نظریه‌ها، با بی‌توجهی به نگاه علمی، با تلاش نکردن برای سنجش آن‌ها، هیچ‌وقت یک پارادایم واقعی با تعریفی که توماس کوهن می‌گوید، در موضوع شخص..

Read more
  • مارس 25, 2019
  • 0

کمال طلبی و کمال طلب بودن (به انگلیسی: Perfectionism) از جمله اصطلاحاتی هستند که این روزها به صورت گسترده در زبان فارسی به‌کار برده می‌شوند.
ما هم در متمم در درس‌های مختلف از جمله مدیریت زمان، انضباط شخصی و عزت نفس، به کمال طلبی اشاره کرده‌ایم و توضیح داده‌ایم که ریشه‌‌ی بخشی از مشکلات در مدیریت زمان و نیز کاهش عزت نفس را می‌توان در کمال طلبی جستجو کرد.
معمولاً هر واژه و اصطلاحی که به شکل گسترده مورد استفاده قرار می‌گیرد، از معنا و مفهوم اصلی‌اش هم دورتر می‌شود و به تدریج به یک واژه‌ی چتری برای پوشش انواع مفاهیم تبدیل می‌شود.
این وضعیت برای کمال طلبی هم اتفاق افتاده است. به این معنا که بسیاری از ما کمال طلبی را برای انواع رفتارها و مشکلات خود – حتی اگر واقعاً ارتباطی با این مفهوم نداشته باشند – به‌کار می‌بریم.
به همین علت، درس حاضر از سلسله درس‌های خودشناسی را به مفهوم کمال طلبی، انواع کمال طلبی، نشانه های کمال طلبی و سایر موضوعات حاشیه‌ای مربوط به کمال طلبی اختصاص داده‌ایم.
آن‌چه در ادامه می‌خوانید:
تعریف کمال طلبی چیست؟ کمال طلبی منفی و کمال طلبی مثبت چند مورد از ویژگی های افرا..

Read more
  • نوامبر 4, 2018
  • 0

کارن هورنای (Karen Horney) را می‌توان روانشناس آلمانی نیمه‌ی اول قرن بیستم دانست. با وجودی که کارن هورنای در رشته‌ی پزشکی تحصیل کرد، تقریباً هیچ‌کس او را عضوی از جامعه‌ی پزشکان محسوب نمی‌کند و عنوان روانشناس و روان‌درمان‌گر بسیار برای او مناسب‌تر است.
هورنای در اواخر قرن نوزدهم (۱۸۵۵) به دنیا آمد. اما بخش مهمی از کارها و مطالعات و نوشته‌هایش، در سال‌های بعد از ۱۹۳۰ (تا سال مرگش در ۱۹۵۲) تألیف و تدوین و منتشر شده‌اند و به همین علت، ما او را با عنوان روانشناس نیمه‌ی قرن بیستم توصیف کردیم.
هنگام حرف زدن درباره‌ی کارن هورنای باید به خاطر داشته باشیم که در زمان درگذشت فروید، هورنای ۵۴ ساله بود و به بیان دیگر، بخش مهمی از دوران شکوفایی هورنای، با دوران اوج فعالیت‌های فروید، همزمان بوده است.
هورنای هم از پیروان اندیشه‌ی فروید بود و تا آخر عمر هم، بر همین عقیده باقی ماند. اما در صدد بود بخش‌هایی از نظرات فروید را اصلاح یا تکمیل کند و از این رو، بسیاری از فرویدی‌ها او را در دهه‌های آخر عمرش، پیرو مکتب فروید نمی‌دانستند.
هورنای، از این منظر با فروید هم‌فکر بود که:
انرژی‌های متعددی در درون م..

Read more
  • نوامبر 1, 2018
  • 0

پیش نیاز مطالعه درس آبراهام مازلو
روانشناسی انسان گرا چیست؟ معرفی کارل راجرز (ضروری نیست؛ اما مفید است) از دوستان عزیز متممی انتظار می‌رود پس از مطالعه این درس:
بتوانند مولفه‌های اصلی روانشناسی انسان گرا را از دید آبراهام مزلو بیان کنند. پنج سطح سلسله مراتب نیازهای انسان بر اساس الگوی مزلو (اصطلاحاً: هرم مازلو) را فهرست کنند. بتوانند توضیح دهند که نیازهای دسته‌ی D و نیازهای دسته‌ی B از نگاه مزلو چه تفاوتی با یکدیگر دارند. بتوانند برخی از ویژگی‌های انسان در وضعیت خودشکوفایی (Self-actualization) را از نگاه مزلو شرح داده و توصیف کنند. فشار ذهنی هنگام مطالعه نیاز به مشارکت شما کسب و کار زندگی£ آبراهام مزلو (Abraham Maslow) و کارل راجرز، دو نام بزرگ روانشناسی انسان گرا هستند.
روانشناسی انسان گرا، الگویی فکری است که پس از اوج گرفتن روانکاوی فرویدی و روانشناسی رفتارگرا – و به نوعی در پاسخ به آن‌ها – شکل گرفت.
مزلو این اقبال را داشته است که علاوه بر فضای روانشناسی، جایگاه والایی در کتاب‌ها و آموزش‌های مدیریتی به دست آورد. البته این را هم باید بگوییم که از میان حجم گسترده‌ی حرف‌ها و ایده‌ها..

Read more
  • اکتبر 31, 2018
  • 0

ویلیام گلاسر (William Glasser) و کارها و کتاب‌هایش را می‌توان جزیره‌ای در دنیای روانشناسان و روانپزشکان دانست.
او که خود درس‌خوانده‌ی روانپزشکی است، از منتقدان جدی روانپزشکی و الگوهای رایج درمان با دارو توسط روانپزشکان است.
گلاسر همچنین معتقد است روانپزشکان با فاصله گرفتن از الگوهای درمان مبتنی بر مشاوره و تأکید بر درمان شیمیایی از درمان ریشه‌ای بیماری‌ها فرار کرده و صرفاً به مدیریت عوارض بیماری‌ها می‌پردازند.
طبیعتاً می‌توانید حدس بزنید وقتی فردی، بخش عمده‌ای از جامعه‌ی حرفه‌ای را که خود به آن تعلق دارد، نقد و نفی می‌کند، جامعه‌ی حرفه‌ای هم به او روی خوش نشان نمی‌دهد.
ویلیام گلاسر و تئوری انتخاب گلاسر از سال ۱۹۶۲ با نوشتن مقاله‌های جدی، دیدگاه‌های خود را در زمینه‌ی مشاوره، روانشناسی و روانپزشکی مطرح کرد و تا سال ۲۰۱۳ که در ۸۸ سالگی فوت کرد، به نوشتن و آموزش ادامه داد.
معروف‌ترین کتاب او، نظریه انتخاب یا Choice Theory نام دارد که به شهرتی جهانی دست یافته است. سایر کتاب‌ها و مقاله‌هایش هم که قبل از این کتاب یا پس از آن نوشته شده‌اند، از نظر مفهوم و پیام، به بحث تئوری انتخاب بسیار ن..

Read more
  • اکتبر 31, 2018
  • 0

کتاب نظریه انتخاب (Choice Theory) ویلیام گلاسر، اگر چه نخستین کتاب او نیست؛ اما بی‌تردید مهم‌ترین کتاب اوست.
کتابی که از نخستین انتشار آن در سال ۱۹۹۸ تا کنون، هم‌چنان مورد توجه علاقه‌مندان به روانشناسی و بهبود کیفیت زندگی فردی قرار گرفته است.
ویلیام گلاسر، روانپزشکی است که از چارچوب‌های متعارف روانپزشکی فاصله گرفته است. او اصرار دارد که راهکار بسیاری از مشکلات ما انسان‌ها، در اصلاح رفتارها و انتخاب‌هایمان نهفته است و نه استفاده از داروهای شیمیایی.
او معتقد است که هر چه مرکز کنترل درونی در انسان‌ها بیشتر تقویت و تثبیت شود، مشکلات و چالش‌هایشان در زندگی کمتر خواهد شد.
گلاسر نگرش روانشناسی رایج را روانشناسی کنترل بیرونی (External Control Psychology) یا روانشناسی برون‌نگر می‌نامد.
نوعی نگاه که به فرد می‌آموزد ریشه و راهکار مشکلاتش را در بیرون از خود جستجو کند:
آن کارمند من را عصبانی کرد و من سرش فریاد زدم. همسرم از من حمایت کرد و من انگیزه بیشتر پیدا کردم. شرایط اقتصادی نامساعد است و من امید برای فعالیت اقتصادی ندارم. همه‌ی جمله‌های بالا یک ساختار مشترک دارند: اتفاقی در دنیای بیرون ر..