ارلینگ کاگه (Erling Kagge) نویسندهی نروژی در رزومهاش، بسیاری از افتخارات و دستاوردهای متعارف را – که اغلب انسانها آنها را بزرگ میشمارند – دارد.
او حقوقدان است و برای شرکتهای بزرگی کار کرده است. چند ترم فلسفه خوانده و رها کرده و این هم به جذابیت او – در دورانی که رها کردن دانشگاه جزو افتخارات مدیران بزرگ است – میافزاید.
همچنین یک شرکت انتشاراتی موفق دارد و میتواند با افتخار خودش را کارآفرین بنامد.
اما او خود را کاوشگر و جهانگرد میداند. کاگه معتقد است که انسانها همگی کاوشگر به دنیا میآیند و سپس، با تضعیف تدریجی این میل، به سراغ بقیهی گزینههای موجود برای زندگی میروند (+).
او دربارهی سکوت و پیاده روی و موضوعاتی از این دست حرف میزند؛ مخاطبان خود را به تمرین سکوت و دانستن قدر لحظات ساکت تشویق میکند و تأکید دارد که «در سکوت، ذهن شما و آنچه در درونتان میگذرد، از آنچه در آسمان میبینید و در جهان بیرونی شما جریان دارد، بزرگتر است» (+).
حرف زدن از کشف جهان درون، تازه نیست. اندیشمندان بسیاری از قرنها پیش، در ستایش سکوت و کشف درون نوشتهاند و هر روز هم، در شبکه های..
سکوت
وقتی به سراغ یادگیری مذاکره میرویم، اغلب انتظار داریم روش صحبت کردن را بیاموزیم و تسلط کلامیمان افزایش پیدا کند.
در این میان، کمتر به تکنیکهای صحبت نکردن و مهارت سکوت توجه میکنیم.
این در حالی است که سکوت در مذاکره ابزار ارزشمندی است که اگر به درستی استفاده شود، دستاوردهایش گاه میتواند از ساعتها سخن گفتن بیشتر باشد.
به خاطر داشته باشید که حرف زدن در مذاکره یک هدف نیست؛ بلکه یک وسیله است. هدف اصلی شما، ارسال پیام است و اگر سکوت، بهتر از حرف زدن میتواند پیام شما را به طرف مقابل ارسال کند، حتماً باید از آن استفاده کنید.
سکوت کردن در مذاکره چه اثراتی دارد؟ ممکن است وقتی بحث سکوت در مذاکره را میشنوید، در لحظهی نخست سکوت را نشانهای از ضعف و ناتوانی در نظر بگیرید.
اما کافی است چند دقیقه به تجربهها و مشاهدات خود از سکوت کردن در مذاکره فکر کنید. خواهید دید که اتفاقاً سکوت، معمولاً یکی از ابزارهای نمایش قدرت و کسب قدرت در مذاکره بوده است.
سکوت به عنوان نمایش قدرت سکوت میتواند نشانهای از اختلاف قدرت در مذاکره باشد.
سناریوهای بسیاری را میتوانید تصور کنید که در آن، فردِ قدرتمندت..