دعوت به گفتگو

Read more
  • ژانویه 3, 2019
  • 0

مثل همیشه، این بار هم در #دعوت به گفتگو می‌خواهیم به سراغ یکی از جمله‌های کوتاهی برویم که در پیام اختصاصی برایتان نمایش می‌دهیم.
این بار جمله‌ای از والت ویتمن (Walt Whitman) را در زمینه‌ی خودشناسی انتخاب کرده‌ایم. البته او شاعر و ژورنالیست است و نه روانشناس و فیلسوف. بنابراین طبیعی است که وزن گوینده در چنین موضوعی، چندان بر وزنِ گزاره‌ی مطرح شده نمی‌افزاید و عملاً باید به حرفِ گفته شده و نه گوینده‌ی آن بپردازیم:

این حرف والت ویتمن را به شکل‌های مختلف، از افراد متفاوتی شنیده‌ایم.
گاهی از روانشناسان می‌شنویم که می‌گویند هر یک از ما، ایفای نقش مشخصی را به خوبی یاد گرفته‌ایم و در داستان‌های مختلف زندگی، فضایی برای ایفای همان نقش همیشگی را جستجو می‌کنیم.
به همین علت، گاهی گفته می‌شود که اگر در چند رابطه‌ی مختلف، یک رویداد نامطلوب مشابه برای تو اتفاق افتاد، منطقی است ریشه را در خودت جستجو کنی و نه طرف مقابل.
در مدیریت هم، چنین بحثی با عنوان متفاوتی مطرح می‌شود و معمولاً هنگام صحبت از تصمیم گیری و خطاهای آن، می‌گویند که بسیاری از انسان‌ها، الگوی مشخصی در خطاهای تصمیم گیری خود دارند.
حت..

Read more
  • دسامبر 22, 2018
  • 0

ما در متمم، هر از چندگاهی به بهانه‌های مختلف، به سراغ سیر و سفر می‌رویم.
گاهی این بحث را در قالب سفرهای تصویری تعقیب کرده‌ایم و گاهی، در قالب دعوت به گفتگو (چه چیزی انگیزه سفر را ایجاد کرده است).
در عادتهای کوچک زندگی هم، یک مرتبه درباره‌ی عادتها و تجربه های مربوط به سفر کردن حرف زده‌ایم.
این بار نیز می‌خواهیم در قالب دعوت به گفتگو از زاویه‌‌ی دیگری به سفر و مسافرت بپردازیم.
نقطه‌ی آغاز بحث را این‌بار، جمله‌ای از آلدوس هاکسلی انتخاب کرده‌ایم. یکی از جملاتی که در پیام اختصاصی متمم در قالب جملات روزانه برای شما نمایش داده می‌شود:

در میان افرادِ سفرکرده و دنیادیده، انسان‌های فراوانی را می‌توانید بیابید که با هاکسلی هم‌عقیده باشند.
بسیاری از ما بر اساس پیش‌فرض‌هایی که از رسانه‌ها، خانواده و محیط خود کسب کرده‌ایم، تصویری از کشورهای دیگر در ذهن خود ترسیم می‌کنیم و هنگام حضور در آن کشورها، از این‌که تا این حد با واقعیت بیگانه بوده‌ایم، شگفت‌زده می‌شویم.
به همین خاطر، چه بسا تا مدت‌ها پس از سفر، بخشی از وقت ما به حرف زدن و توضیح دادن تجربیات‌مان برای دیگران بگذرد؛ تا شاید بتوانیم تصویر..

Read more
  • دسامبر 11, 2018
  • 0

مثل همیشه، این بار هم #دعوت به گفتگو می‌خواهیم به سراغ یکی از جمله‌های کوتاهی برویم که در پیام اختصاصی برایتان نمایش می‌دهیم.
جمله را از آبراهام مزلو انتخاب کرده‌ایم و چون حرف مزلو، می‌تواند بحثی کلیدی در انگیزش باشد، آن را به عنوان بخشی از سلسله مباحث مدیریت انگیزه مطرح می‌کنیم.
بسیاری از ما بر این باور هستیم که می‌دانیم چه می‌خواهیم و انگیزه‌ی کافی برای رسیدن به آن نداریم؛ یا این‌که ترجیح می‌دهیم انگیزه‌ی خود را برای رسیدن به آن هدف افزایش دهیم.
قاعدتاً یکی از علت‌های مراجعه‌ی دوستان متممی به درس‌های انگیزش هم، همین مسئله است.
اما مزلو به این نکته اشاره می‌کند که دانستنِ آن‌چه می‌خواهیم آن‌قدرها هم که در نگاه نخست به نظر می‌رسد، ساده و واضح نیست.
در واقع مزلو یکی از ویژگی‌های افرادی را که به خودشکوفایی رسیده‌اند، توانایی شناخت خواسته‌ها می‌داند و معتقد است که هر کسی نمی‌تواند به سادگی به این سطح از درک برسد:

مزلو برای بحث خود، علت و شرح علمی خاصی ارائه نمی‌کند و در واقع می‌توان گفت این حرف، دیدگاهی است که از دانش و تجربه‌ی شخصی مزلو (و نه مطالعه و بررسی علمی و آزمایشگاهی) برخا..

Read more
  • دسامبر 3, 2018
  • 0

می‌دانید که مجموعه‌ی دعوت به گفتگو در متمم، به عنوان فضایی برای بحث بیشتر درباره‌ی جمله‌های روزانه در پیام اختصاصی در نظر گرفته شده است.
در #دعوت به گفتگو جمله‌های کوتاه را بهانه می‌کنیم تا درباره‌ی موضوعات مختلف، فارغ از چارچوب رسمیِ درس و تمرین، به بحث و گفتگو بنشینیم.
این بار جمله‌ای از گری لینگ (Gary Ling) را انتخاب کرده‌ایم. او در حد سایر نویسندگان و متفکرانی که معمولاً در متمم به آن‌ها ارجاع می‌دهیم، سرشناس نیست. بلکه یک مشاور در زمینه‌ی دیجیتال و فناوری اطلاعات است که البته سابقه‌ی همکاری با شرکت‌های مشاوره‌ی بزرگ مانند آرتور اندرسن (که این‌ روزها به نام Accenture فعالیت می‌کند) را داشته است.
اما مستقل از گوینده، اصل جمله و دیدگاهی که مطرح کرده، نکته‌ی مهمی است که فرصت ارزشمندی را برای بحث و گفتگو فراهم می‌کند:

چالش از بین رفتن بستر برای برخی از انواع سبکهای زندگی، از زوایای مختلفی قابل بحث است. بنابراین موارد زیر، تنها نمونه‌هایی از موضوعات قابل بحث در این زمینه محسوب می‌شوند:
همه‌ی ما مثال‌هایی از سبک‌های زندگی که امروز غیرممکن شده‌اند در ذهن داریم (شما نمی‌توانید از خان..

Read more
  • نوامبر 24, 2018
  • 0

ما در پیام اختصاصی متمم، هر روز جمله‌ی کوتاهی را برای شما نمایش می‌دهیم.
جمله‌های کوتاه را معمولاً نمی‌توان به عنوان توصیه‌ای قطعی یا مفهومی علمی یا حتی یک موضع‌گیری مشخص در نظر گرفت.
به همین علت، ترجیح می‌دهیم به جای این‌که از آن‌ها در متن درس‌ها استفاده استفاده کنیم، فضای جداگانه‌ای را – در قالب دعوت به گفتگو – به این جمله‌ها اختصاص دهیم تا بحث و گفتگو، نقد کردن و نیز مصداق‌یابی برای آن‌ها ساده‌تر باشد.
جمله‌ای که این بار انتخاب کرده‌ایم از یک گلف‌باز (والتر هاگن) و درباره‌ی یادگیری مهارت‌هاست:

ساده‌ترین تفسیری که می‌توان از این جمله (اجازه بدهید بگوییم: از این ادعا) برداشت کرد این است که یاد گرفتن اصول اصلاً مفید نیست و در نهایت، حرفه‌ای شدن، با فراموش کردن و کنار گذاشتن اصول رایج معنا پیدا می‌کند.
اما تفسیر دیگری هم از این جمله می‌تواند وجود داشته باشد. آن تفسیر این است که یادگیری یک مهارت سه مرحله دارد:
یادگیری اصول و قوانین مسلط شدن به استفاده از این قوانین انتخاب برخی از این قوانین و کنار گذاشتن برخی دیگر و رسیدن به یک سبک شخصی به بیان دیگر، می‌توان گفت: کسی که اصول یک مه..

Read more
  • نوامبر 11, 2018
  • 0

می‌دانید که هر روز، جمله‌ی کوتاهی را در پیام اختصاصی متمم برای شما نمایش می‌دهیم.
همواره گفته‌ایم که جمله‌های کوتاه را معمولاً نمی‌توان به عنوان توصیه‌ای قطعی یا گزاره‌ای علمی و حتی یک موضع‌گیری مشخص در نظر گرفت.
اما همین جمله‌ها، می‌توانند ما را به فکر کردن وادار کرده یا فضایی برای بحث و گفتگو و تبادل نظر ایجاد کنند.
جمله‌ای که این‌بار انتخاب کرده‌ایم، از شریل سندبرگ (Sheryl Sandberg)، مدیر ارشد اجرایی (COO) شرکت فیسبوکاست. نام او را می‌توانید در اغلب فهرست‌هایی که از زنان قدرتمند جهان منتشر می‌شود، ببینید.
جالب است که سندبرگ، علاوه بر فعالیت شغلی در یکی از بالاترین نقاط هرم تکنولوژی در جهان، به صورت گسترده برای تشویق زنان به مشارکت در فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی تلاش می‌کند و منتقد نگاه آن دسته از افراد سنتی است که می‌گویند اگر زن، غیر از در خانه ماندن و پرورش فرزند، به فعالیت‌های اجتماعی و اقتصادی نیز بپردازد، بخشی از زندگی و روح زنانه‌ی خود را باخته است (یا خواهد باخت).
او بنیادی به نام Lean In هم تأسیس کرده که می‌کوشد به زنان کمک کند در محیط‌های شغلی با سوگیری مردانه، بهتر ع..

Read more
  • نوامبر 2, 2018
  • 0

می‌دانید که مجموعه‌ی دعوت به گفتگو در متمم، به عنوان فضایی برای بحث بیشتر درباره‌ی جمله‌های روزانه در پیام اختصاصی در نظر گرفته شده است.
در دعوت به گفتگو جمله‌های کوتاه را بهانه می‌کنیم تا درباره‌ی موضوعات مختلف، فارغ از چارچوب رسمیِ درس و تمرین، به بحث و گفتگو بنشینیم.
این بار جمله‌ای از زین العابدین عبدالکلام را انتخاب کرده‌ایم:

اگر این جمله را با منطق خشک ریاضی بخوانید، آن را پوچ یا حتی نادرست خواهید دانست؛ چون گزاره‌ای از این جنس است:
مهم نیست که A از B بزرگ‌تر باشد؛ بلکه مهم است که B از A کوچک‌تر باشد.
اما اگر جمله را به گزاره‌ی منطقی ترجمه نکنیم و به زبان روزمره‌ی خود بخوانیم، معنای آن کاملاً شفاف است. همان مفهومی که با رقابت سازنده در مقابل رقابت مخرب تعریف می‌شود:
فرض کنید چند شرکت، مشغول عرضه‌ی محصول تقریباً مشابهی در یک بازار هستند.
برای این‌که یکی از این شرکت‌ها به برند پیشتاز بازار تبدیل شود، دو راه قابل تصور است.
راه نخست این است که با پرونده‌سازی برای شرکت‌های دیگر و تبلیغات منفی برای آن‌ها، شرکت‌های رقیب را شکست دهد.
روش دوم هم این‌که بکوشد با ارتقاء کیفیت محصو..

Read more
  • اکتبر 22, 2018
  • 0

ما در پیام اختصاصی متمم هر روز جمله‌ی کوتاهی را برای شما نمایش می‌دهیم.
بسیاری از این جمله‌ها می‌توانند نقطه‌ی آغاز بحث‌های مختلف در زمینه‌ی مدیریت، زندگی شخصی و کسب و کار باشند.
اما از آن‌جا که در پیام اختصاصی فضایی برای بحث و گفتگو در نظر گرفته نشده است، به تدریج به هر یک از این جمله‌ها فضایی را اختصاص می‌دهیم تا بتوانیم بیشتر و بهتر درباره‌ی آن‌ها صحبت کنیم.
همواره گفته‌ایم که بحث‌هایی که به این شکل و تحت عنوان دعوت به گفتگو مطرح می‌شوند صرفاً تلنگری برای اندیشیدن، برای ساماندهی بهتر به دانسته‌ها و خاطرات و نیز بهانه‌ای برای حرف زدن با دوستان‌مان هستند.
این بار جمله‌ای از گوستاو ایفل را انتخاب کرده‌ایم که ممکن است در نخستین رویارویی با آن، به‌ سادگی از کنارش عبور کنیم:
اما این جمله، بیانی از دغدغه‌ی بسیاری از مدیران و کارآفرینان است.
مدیرانی که برند محصول یا برند کسب و کارشان، بسیار بزرگ و شناخته شده است، اما از این‌که نام خودشان آن‌قدر که انتظار دارند شنیده نمی‌شود، احساس خوبی ندارند.
تلاش برای پرسونال برندینگ در کنار برندسازی برای کسب و کار در میان بسیاری از مدیران کشورمان ..

Read more
  • اکتبر 17, 2018
  • 0

قاعدتاً فضای مجموعه‌ی دعوت به گفتگو را در متمم به خوبی می‌شناسید.
هر چند روز یک‌بار، یکی از جمله‌های روزانه‌ی پیام اختصاصی را انتخاب می‌کنیم و به بحث می‌گذاریم.
بر خلاف سایر بخش‌های متمم که معمولاً به رابطه‌ی بین گفته‌ها و گویندگان توجه فراوان داریم، در دعوت به گفتگو جمله‌های بزرگان را صرفاً بهانه‌ای می‌کنیم تا به موضوعاتی بپردازیم که در بخش‌های دیگر متمم، فرصت و فضایی برای پرداختن به آن‌ها وجود ندارد.
به قول انگلیسی‌زبان‌ها، این جمله‌ها را در حد Discussion prompt و به تعبیر خودمان، جرقه‌ی آغاز گفتگو در نظر می‌گیریم.
جمله‌هایی که قرار است تلنگری برای اندیشیدن و فرصتی برای ساماندهی بهتر به دانسته‌ها و تجربه‌ها و نیز بهانه‌ای برای حرف زدن و تبادل نظر با دوستان‌مان هستند.
این بار جمله‌ای از الکساندر پوشین، نویسنده و شاعر نامدار روسی را درباره‌ی ترجمه انتخاب کرده‌ایم:

بحث درباره‌ی این جمله، می‌تواند فرصتی ارزشمند برای صحبت درباره‌ی نکاتی باشد که همه کمابیش در ذهن خود داشته و داریم، اما کمتر در گفتگوها به آن‌ها می‌پردازیم:
تا چه حد با این جایگاه ویژه‌ای که پوشکین به مترجمان داده همف..

Read more
  • اکتبر 11, 2018
  • 0

ما در پیام اختصاصی متمم، هر روز جمله‌ی کوتاهی را برای شما نمایش می‌دهیم.
جمله‌های کوتاه را معمولاً نمی‌توان به عنوان توصیه‌ای قطعی یا مفهومی علمی یا حتی یک موضع‌گیری مشخص در نظر گرفت.
این نوع جمله‌ها، صرفاً تلنگری برای اندیشیدن، برای ساماندهی بهتر به دانسته‌ها و خاطرات و نیز بهانه‌ای برای حرف زدن با دوستان‌مان هستند.
اما تجربه نشان داده که مطرح کردن این جمله‌ها در قالب #دعوت به گفتگو، فرصت ارزشمندی ایجاد می‌کند تا با نظرها و دیدگاه‌ها و تجربه‌های دوستان متممی خود آشنا شویم و کمی فارغ از چارچوب رسمی درس‌ها و حل تمرین‌ها، با یکدیگر به گفتگو بنشینیم.
جمله‌ای که این بار از چارچوب پیام اختصاصی بیرون کشیده‌ایم تا درباره‌اش حرف بزنیم، یکی از مشهورترین جمله‌های مارتین لوتر کینگ است.
حتی با گذری کوتاه به تلگرام و اینستاگرام، به احتمال زیاد با این جمله روبرو می‌شوید:

البته مارتین لوتر کینگ این مفهوم را علاوه بر شکل بالا، در سخنرانی‌ها و نوشته‌های دیگرش، به شکل‌های متفاوتی نیز به کار برده است.
مثلاً در نامه‌‌ از زندان بیرمنگام، رفتار و اقدام‌های آدم‌های بد را با سکوت انسان‌های خوب مقایسه ..