از دوستان عزیز متممی انتظار میرود پس از مطالعه این درس بتوانند:
شوک محتوا را تعریف کرده و روندهای اصلی را که به شکلگیری این شوک کمک میکنند، فهرست کنند. نظریه شوک محتوا را ارزیابی کرده و برآورد کنند که این تحلیل، چقدر به آنچه واقعاً در دنیای محتوا روی میدهد، نزدیک است. پیشنهادهای مارک شفر را در زمینهی اصول تولید محتوای الکترونیکی (با هدف فاصله گرفتن از فشار شوک محتوا) فهرست کرده و شرح دهند. مفهوم شوک محتوا را با آموختههای خود در استراتژی محتوا و بازاریابی محتوایی ترکیب کرده و در تولید محتوا بهکار بگیرند. فشار ذهنی هنگام مطالعه نیاز به مشارکت شما کسب و کار زندگی£ در سال ۲۰۱۵ مارک شافر (Mark Schaefer) در کتابی که با عنوان Content Code منتشر کرد، به روندهای موجود در تولید محتوا (Content Production) و مصرف محتوا (Content Consumption) پرداخت.
البته مفهوم شوک محتوا که در این کتاب گفته شده، پیش از این در سال ۲۰۱۴ در یک مقاله در وبلاگ او منتشر شده بود و در واقع این کتاب، مجموعهای از راهکارهای پیشنهادی شافر برای موفقیت و پیروزی در دوران شوک محتواست (فایل PDF مقالهی شافر).
شافر با تو..
تولید محتوا
محتوای همیشه سبز یا Evergreen Content که گاهی هم از آن به شکلِ خلاصهی محتوای سبز نام برده میشود، یکی از اصطلاحات رایج و شناختهشده در دنیای تولید محتوا است.
همانطور که از مفهوم صفت همیشه سبز میتوانید حدس بزنید، این اصطلاح در مورد محتواهایی به کار میرود که به سرعت قدیمی نمیشوند و برای مدت طولانی، معنا و مفهوم و کاربرد خود را حفظ میکنند.
این درس را به بررسی ویژگیهای محتوای همیشه سبز و نیز بررسی جایگاه آن در فعالیتهای تولید محتوا اختصاص دادهایم.
آنچه در ادامه میخوانید: مثال برای محتوای همیشه سبز
مزیت تولید محتوای همیشه سبز چیست؟
آیا همه باید همیشه و همهجا محتوای همیشه سبز تولید کنند؟
برخی از انواع شناختهشده و رایج محتواهای سبز
مثال برای محتوای همیشه سبز برای درک بهتر تعریف محتوای همیشه سبز، به چهار متن زیر توجه کنید:
متن اول
اختراع چاپ، دنیای رسانه را متحول کرد. چون نخستین ابزاری بود که امکان ارتباط یک نفر با چندهزار و حتی چندصدهزار نفر را فراهم میکرد.
به همین علت، هنوز گاهی در مرور تاریخ رسانه، از اصطلاح انقلاب گوتنبرگ برای اشاره به ظهور تکنولوژی چاپ استفاده میک..
شاید بحث هدف تولید محتوا ساده و بدیهی به نظر برسد.
اما اگر بخواهیم درک بهتری از تفاوت استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا داشته باشیم، لازم است ابتدا کمی به هدف از تولید محتوا فکر کنیم.
در این درس، چهار هدف مختلف از تولید محتوا را بررسی میکنیم و با این کار، آمادگی ذهنی بهتری برای ورود به بحثهای تخصصی استراتژی و بازاریابی محتوا پیدا خواهیم کرد.
نمیتوانیم بگوییم این تقسیمبندی چهارگانه، الزاماً بهترین شیوهی تقسیمبندی است. اما میتواند نقطهی شروع خوبی برای ورود به بحثهای تخصصی مربوط به محتوا باشد.
پیش نیاز مطالعهی این درس:
تعریف محتوا چیست؟ تعریف پروژه چیست؟ تفاوت پروژه با عملیات£ نخستین شکل از تولید محتوا، همان چیزی است که بسیاری از ما در شبکه های اجتماعی تجربه کردهایم: «تولید محتوا به صورت کاملاً شخصی و بدون انگیزههای تجاری و اقتصادی.»
بسیاری از اکانتهای شخصی و خانوادگی در شبکه های اجتماعی و نیز تعداد قابل توجهی از وبلاگها، در این گروه قرار میگیرند.
هدف از این نوع تولید محتوا معمولاً بیانِ خودمان و دغدغههایمان است.
ممکن است این مطالب تولید و منتشر شده، به دفترچهی خاط..
منطقی است هر بحثی با تعریف کلیدواژههای آن آغاز شود و طبیعی است برای صحبت از استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا هم، ابتدا به تعریف محتوا (و به طور خاص: محتوای دیجیتال) بپردازیم.
اما مشکل اینجاست که تقریباً هیچ توصیف مشخص و شفافی به عنوان تعریف محتوا یا تعریف محتوای دیجیتال وجود ندارد که بتوانید ادعا کنید صاحبنظران بر سر آن اتفاقنظر دارند.
کافی است به فهرستی که TopRank منتشر کرده نگاه کنید و تنوع تعریفها را ببینید تا مطمئن شوید نمیشود به یک جمعبندی مشخص از تعریف محتوا رسید.
این نکتهای است که CMI هم در یکی از مطالب خود با عنوان Content Definition به آن اشاره میکند.
البته اگر اهل مطالعات دانشگاهی هستید و بخواهید در مقالات و پایاننامههای خود، توضیحاتی «دانشگاهپسند» دربارهی محتوا مطرح کنید، کتاب باب بویکو (Bob Boiko) با عنوان The Content Management Bible میتواند منبع مناسبی باشد (درست است که کتاب در سال ۲۰۰۴ منتشر شده؛ اما طی این سالها صرفاً بسترهای ارائهی محتوا تغییر کردهاند و نه خود محتوا).
بویکو اصطلاحات داده (Data)، اطلاعات (Information)، محتوا (Content) و دانش (Know..