در این درس به یکی از پرسشهای مطرح شده با دن اریلی در نشریهی وال استریت ژورنال میپردازیم که در کتاب Irrationally Yours بازنشر شده است.
از آنجا که هدف ما از طرح این مطلب، شرحِ یک مثال از نظریه دورنما (یا نظریه پراسپکت) است، مطالعهی درس نظریه پراسپکت میتواند برای درک بهتر این مطلب، مفید باشد.
با این حال، مطالعهی مستقل این پرسش و پاسخ نیز، همچنان مفید و آموزنده خواهد بود.£
سوالی که در اینجا از دن اریلی پرسیده شده، به سایت Netflix مربوط میشود. منبع اصلی درآمد نتفلیکس، حق اشتراکی است که از کاربران خود دریافت میکند و به ازاء آن، حق دسترسی به آرشیو بزرگی از فیلمها و سریالها را در اختیار آنها قرار میدهد (نتفلیکس حق پخش بخشی از این فیلمها را خریده و بخشی دیگر را نیز، خود تولید کرده است).
با وجودی که نتفلیکس در ایران فعال نیست، به علت فعالیت سرویسهای مشابه (مانند فیلیمو و نماوا و لنز) در ایران، درکِ صورت مسئله و احساسی که مطرحکنندهی پرسش به آن اشاره کرده است، دشوار نیست. ضمن اینکه اگر در آنالوژی قوی باشید، میتوانید مصداقهای متنوع دیگری هم برای این مسئله بیابید:
دن عز..
تصمیم گیری پیشرفته
پیش نیاز مطالعه درس نظریه چشم انداز (Prospect Theory)
مطالعه معرفی دنیل کانمن مطالعه درس تفاوت ریسک و ابهام از دوستان عزیز متممی انتظار میرود پس از مطالعه این درس:
بتوانند مفهوم Prospect را توضیح دهند. بتوانند مفروضات و نتایج اصلی نظریه چشم انداز کانمن و تورسکی را شرح دهند. به خاطر بسپارند که لذت به دست آوردن، به تدریج کاهش پیدا کرده و رنج از دست دادن هم در نهایت، برای انسان عادی میشود. آمادهشوند تا در آینده، بر اساس این نظریه، حرفها و پیشنهادهای خود را در مذاکرهها و قراردادها و گفتگوها، به شکل موثرتری تنظیم کنند. فشار ذهنی هنگام مطالعه نیاز به مشارکت شما کسب و کار زندگی£ Prospect Theory را میتوان از جملهی مهمترین دستاوردهای دنیل کانمن و همکارش آموس تورسکی دانست.
این نظریه که در فارسی به نظریه چشم انداز و گاه نظریه دورنما نیز ترجمه میشود، به بررسی تصمیم گیری انسانها تحت ریسک میپردازد.
کانمن و تورسکی نظریه چشم انداز را در سال ۱۹۷۹ در مقالهای با همین عنوان در نشریهی Econometrica مطرح کردند و پس از آن در نوشتهها، مقالات و تحقیقات خود، بارها به بحث و بررسی بیشتر در مورد ..
همانطور که در معرفی ماکس بیزرمن اشاره کردیم، بخش مهمی از فعالیتهای او در مرز مشترک مذاکره و تصمیم گیری متمرکز است و معمولاً میکوشد این دو حوزه را در ارتباط با یکدیگر بررسی کند.
شناختهشدهترین کتاب او یعنی Judgment and Managerial Decision Making (قضاوت در تصمیم گیری های مدیریتی) از این ویژگی مستثنی نیست. کتابی که در ایران با عنوان مدیران و چالش های تصمیم گیری به فارسی ترجمه و منتشر شده است.
ماکس بیزرمن نخستین ویرایش کتاب مدیران و چالش های تصمیم گیری را در سال ۱۹۸۷ با هدف معرفی بیشتر ایدههای دنیل کانمن و آموس تورسکی نوشت و اکنون ویرایش هشتم آن، به عنوان یک مرجع معتبر، هم در آموزش مذاکره و هم تصمیم گیری مورد استناد و استفاده قرار میگیرد.
باز هم سیستم یک و دو برای شما که در متمم با روایت دنیل کانمن از تصمیم گیری آشنا هستید، احتمالاً چندان عجیب نخواهد بود که فصل اول کتاب بیزرمن با بحث سیستم یک و دو در تصمیم گیری آغاز میشود.
بیزرمن هم معتقد است این نوع مدلسازی تصمیمها، میتواند برای شناسایی و تحلیل بهتر تصمیمهای مدیریتی مفید و کارآمد باشد.
او بلافاصله پس از کانمن، به سراغ هربر..
اگر لازم شد جایی محقق یا نویسندهای را معرفی کنید که در هر دو حوزهی تصمیم گیری و مذاکره فعالیت میکند و در هر دوی آنها هم، بزرگ و صاحبنام است، بهتر است به سراغ ماکس بیزرمن (Max H. Bazerman) بروید؛ چون هیچکس با انتخاب شما مخالفت نخواهد کرد.
ماکس اچ بیزرمن در رشتهی مدیریت و کسب و کار در دانشگاه هاروارد تدریس میکند و بسیاری از مدیران کسب و کارها و مقامات ارشد سیاسی و اجتماعی از مشورتهای او استفاده میکنند.
مقالهها و کتابهای او، مرجع مهمی در آموزش تصمیم گیری و مذاکره و اخلاق کسب و کار محسوب میشوند و دیدگاهها و مطالعاتش، به طور گسترده در میان صاحبنظران و تحلیلگران، مورد اشاره و استناد قرار میگیرد.
خطاها و چالش های تصمیم گیری بیزرمن ابتدا با انتشار کتاب قضاوت در تصمیم گیریهای مدیریتی (Judgement In Managerial Decision Making)در سال ۱۹۸۷، جایگاه خود را در جامعهی علمی جهانی باز کرد.
این کتاب با عنوان مدیران و چالش های تصمیم گیری به زبان فارسی نیز ترجمه شده و از جمله کتابهای مدیریتی معتبر در آموزش تصمیم گیری محسوب میشود.
خودش معتقد است که چون کارهای دنیل کانمن و همکار او آم..
پیش از این به معرفی گری کلین (Gary Klein) پرداختهایم و توضیح دادهایم که او از افراد صاحبنام در حوزهی تصمیم گیری است.
همچنین به این نکته اشاره کردهایم که نگاه او به تصمیم گیری، نوعی نگاهِ تجربهگرایانه است.
به بیان دیگر، در مقابل کسانی چون دنیل کانمن که به سراغ روش علمی میروند و اعتبار نظریههای خود را با طراحی تجربههای آزمایشگاهی میسنجند، او معتقد است که بسیاری از تجربههای دنیای واقعی، در لابراتوارها قابل شبیهسازی نیستند.
به همین علت، میکوشد با بررسی تجربههای واقعی، نظریههای خود را توسعه دهد و در عین، میپذیرد که حرفهایش را نمیتوان به صورت آزمایشگاهی سنجید.
البته این را هم باید بگوییم که کسانی مانند دنیل کانمن هم که تصمیم گیری را به سیستم یک و دو تقسیم میکنند، بیشتر بر روی مطالعهی سیستم دو متمرکز شدهاند.
بنابراین به هر حال باید کسانی باشند که بارِ بررسیِ سیستم یک را – حتی به فرض اینکه به روش آزمایشگاهی قابل مطالعه نباشد – بر دوش بگیرند.
گری کلین کتاب Seeing What Others Don’t را نیز بر مبنای همین نگرش و مدل ذهنی نوشته است.
کلین کتاب خود را با چنین داستانی آغاز..