در این درس قرار است با سیستم یک و سیستم دو در تصمیم گیری آشنا شویم.
این تقسیم بندی را نخستین بار دنیل کانمن در کتاب تفکر کند و سریع مطرح کرد و پس از آن، توسط نویسندگان و صاحبنظران متعددی بهکار گرفته شد.
امروز بحثِ سیستم یک و دو در اغلب دورههای آموزشی تصمیم گیری در سراسر جهان تدریس میشود و میتوان گفت بدون آشنایی با آن، نمیتوانید ادعا کنید که مبانی علمی دانش تصمیم گیری را به اندازهی کافی میشناسید.
سیستم یک و دو، یک مدل برای شناخت بهتر فرایند تصمیم گیری است پیش از اینکه وارد اصل بحث بشویم، لازم است بر روی یک نکتهی مهم تأکید کنیم و آن این است که سیستم یک و دو، صرفاً یک مدل است.
دنیل کانمن در حرفها و مقالات خود، بارها عباراتی نظیر اینها را بهکار میبرد:
در آن تصمیم، سیستم یک مغز شما فعال شده است. سیستم دو مغز شما در این نوع تصمیم گیری، دخالت میکند. مغز ترجیح میدهد مسئلهها را تا حد امکان با سیستم یک حل کند. نباید فراموش کنیم که کانمن دربارهی آناتومی مغز انسان صحبت نمیکند.
او ادعا نمیکند که اگر مغز انسان را بررسی کنید، بخشی به نام سیستم یک یا سیستم دو خواهید دید؛ بلکه..
تصمیم گیری شهودی
پیش از این به معرفی گری کلین (Gary Klein) پرداختهایم و توضیح دادهایم که او از افراد صاحبنام در حوزهی تصمیم گیری است.
همچنین به این نکته اشاره کردهایم که نگاه او به تصمیم گیری، نوعی نگاهِ تجربهگرایانه است.
به بیان دیگر، در مقابل کسانی چون دنیل کانمن که به سراغ روش علمی میروند و اعتبار نظریههای خود را با طراحی تجربههای آزمایشگاهی میسنجند، او معتقد است که بسیاری از تجربههای دنیای واقعی، در لابراتوارها قابل شبیهسازی نیستند.
به همین علت، میکوشد با بررسی تجربههای واقعی، نظریههای خود را توسعه دهد و در عین، میپذیرد که حرفهایش را نمیتوان به صورت آزمایشگاهی سنجید.
البته این را هم باید بگوییم که کسانی مانند دنیل کانمن هم که تصمیم گیری را به سیستم یک و دو تقسیم میکنند، بیشتر بر روی مطالعهی سیستم دو متمرکز شدهاند.
بنابراین به هر حال باید کسانی باشند که بارِ بررسیِ سیستم یک را – حتی به فرض اینکه به روش آزمایشگاهی قابل مطالعه نباشد – بر دوش بگیرند.
گری کلین کتاب Seeing What Others Don’t را نیز بر مبنای همین نگرش و مدل ذهنی نوشته است.
کلین کتاب خود را با چنین داستانی آغاز..