ما در متمم در مجموعه درسهای مدل ذهنی، به اندازهی کافی از جنبههای مختلف به بحث ذهنیت و مدل ذهنی پرداختهایم.
اما در کنار مفاهیم زیربنایی و متنوعی که در درس مدل ذهنی مطرح شده، وقتی به موضوعات روزمرهتر – مثل مذاکره – میرسیم، لازم است مصداقهای سادهتر مدل ذهنی را هم بشناسیم و مرور کنیم.
در اینجا نیاز نیست مدل ذهنی به ما کمک کند تا جنبههای مختلف دانش مدیریت را بهتر و عمیقتر بفهمیم؛ بلکه قرار است در حد گفتگوها و تعاملات روزمره، به شناخت بهتر خودمان و طرف مقابل کمک کند.
این شناخت باعث میشود که درک بهتری از دیدگاهها، انگیزهها و نحوهی اندیشیدن و تحلیلکردن طرف مقابل داشته باشیم و مذاکرهی پیش رو را بهتر بفهمیم و مدیریت کنیم.£
آنچه در مذاکره، بیش از هر چیز دیگر به چشم میآید، رفتار انسانهاست.
هر یک از ما رفتار طرف مقابل را میبینیم و بر اساس آن، دربارهی رفتارها و پاسخهای خود تصمیم میگیریم.
در زمان مذاکره، معمولاً آنقدر تنشها و دغدغهها زیاد است و بر روی منافع و مواضع متمرکز هستیم که مدل ذهنی مذاکره کننده طرف مقابل و حتی الگوی نگاه خودمان به مذاکره از چشممان دور میماند..
ارزش
Read more