مختص کاربر ویژه

Read more
  • ژانویه 6, 2019
  • 0

«مدیرتان از شما می‌خواهد که بسته‌ای را به اداره‌ی پست ببرید و ظرف یک‌ساعت به شرکت بازگردید.
شما هم همین کار را انجام می‌دهید و حتی زودتر از ساعتی که مد نظر مدیر بوده، به شرکت می‌رسید. مدیرتان درباره‌ی مسیری که برای رفتن به اداره‌ی پست انتخاب کرده‌اید می‌پرسد و سپس، توضیح می‌دهد که مسیر بهتری هم وجود داشته است.
با وجودی که کارتان را به خوبی و با رعایت انتظارات مدیر انجام داده‌اید، اکنون باید در مورد مسئله‌ای بسیار جزئی – که به نظر می‌رسد اهمیت چندانی ندارد – بحث و گفتگو کنید.»
اجازه بدهید داستان دیگری را هم مرور کنیم:
«شرکت تصمیم دارد در آغاز سال جدید، یک جلد کتاب مدیریتی را به همراه یک کارت تبریک، برای مشتریان خود ارسال کند. کتاب انتخاب می‌شود و بسته‌بندی‌ها هم آماده می‌شود. همکاران واحد تبلیغات هم، آدرس‌ها رو روی بسته‌ها می‌چسبانند تا تحویل‌شان ساده‌تر باشد. مدیر در تک تک مراحل، جزئیات را بررسی کرده و اظهار نظر می‌کند. در نهایت، محل چسباندن آدرس‌ روی بسته‌ها هم دقیقاً بر حسب واحد سانتی‌متر توسط مدیر ابلاغ می‌شود و به این شیوه، تمام شرکت درگیر پروژه‌ای می‌شود که به سادگی می‌توانست ..

Read more
  • ژانویه 4, 2019
  • 0

پیش نیاز مطالعه درس امید و امیدواری
مرور و بررسی پرسشنامه امید اسنایدر مطالعه‌ی درس خوش بینی (مطالعه‌ی دقیق آن ضروری نیست؛ اما مرور کلی آن توصیه می‌شود) از دوستان عزیز متممی انتظار می‌رود پس از مطالعه این درس
بتوانند امید و امیدواری را تعریف کنند و تفاوت امید و خوش بینی را شرح دهند. بتوانند در زندگی شخصی و محیط شغلی، اقدام‌هایی را که می‌توانند به افزایش امید یا ترویج ناامیدی کمک می‌کنند، تشخیص دهند. فشار ذهنی هنگام مطالعه نیاز به مشارکت شما کسب و کار زندگی£ وقتی اصطلاح امید و امیدواری را در صحبت‌های خود به‌کار می‌برید، دقیقاً منظورتان چیست؟
امیدواری چه تفاوتی با خوش بینی دارد؟
تفاوتِ دو جمله‌ی «من به آینده‌ی این پروژه امیدوارم» و «من نسبت به آینده‌ی این پروژه خوش بین هستم» چیست؟
در فهرست #ویژگی های افراد کاریزماتیک معمولاً امیدواری را هم در کنار خوش بینی قرار می‌دهند. یک فرد کاریزماتیک چگونه این امیدواری را بروز می‌دهد و اظهار می‌کند؟ (اگر امیدواری را چیزی جدای از خوش بینی می‌دانیم؛ باید نشانه‌های ویژه‌ی آن را هم تعریف کنیم).
لطفاً پیش از این‌که ادامه‌ی این درس را بخوانید، در حد ..

Read more
  • ژانویه 3, 2019
  • 0

گاهی اوقات در آموزش و یادگیری مهارت های مذاکره آن‌قدر بر روی اهمیت توافق و دستیابی به آن و الگوهای مثبت مانند مذاکره برد-برد تأکید می‌شود که فراموش می‌کنیم به خاطر بسپاریم که تشخیص زمان نامناسب برای مذاکره و به عبارت دیگر تصمیم گیری درباره‌ی مذاکره نکردن هم از جمله مهارت‌های استراتژیک یک مذاکره کننده محسوب می‌شود.
کم نیستند کسانی که پس از آشنایی با مذاکره و تکنیک های آن دچار یک خطای ذهنی مهم می‌شود و به این باور می‌رسند که:
«همه چیز قابل مذاکره است و ذات مذاکره هرگز بد نیست. همواره مذاکره کردن از مذاکره نکردن بهتر است و این‌که وادار به ترک مذاکره شویم به این معناست که در مهارت مذاکره چندان قوی نبوده‌ایم.»
در این زمینه مثال کم نیست و به سادگی می‌توانید مصداق این حرف را در زمینه‌های مختلف بیابید:
تنها هنر مدیر مالی، تامین و تزریق منابع مالی ارزان‌قیمت نیست. هنر مهم‌ دیگر او، تشخیص شرایطی است که نباید منابع جدید – هر چقدر هر ارزان و در دسترس – به شرکت تزریق شود.
وظیفه‌ی یک مدیر پروژه، به پایان رساندن پروژه به هر قیمت نیست. او باید هم‌چنین بتواند شرایطی را که توقف پروژه از ادامه دادن ..

Read more
  • ژانویه 1, 2019
  • 0

کتاب شکوفایی (Flourish)را می‌توان یکی از صمیمانه‌ترین کتاب‌های مارتین سلیگمن دانست.
شکوفایی هم مانند سایر کتابهای سلیگمن، کتابی علمی و متکی بر مجموعه‌ی گسترده‌ای از مطالعات و تحقیقات است. بنابراین، از این زاویه، تفاوتی با سایر کارها و کتاب‌های او ندارد.
اما لحن ساده و صمیمی، چیزی است که به خوبی از نخستین صفحات کتاب آن را حس می‌کنید.
اجازه بدهید چند سطرِ نخست مقدمه‌ی کتاب را با هم بخوانیم:
این کتاب به شما کمک می‌کند شکوفا شوید.
بالاخره این را گفتم.
من در تمام زندگی حرفه‌ای‌ام، از مطرح کردن این جنس از وعده‌ها اجتناب کرده‌ام.
من یک دانشمند اهل تحقیق و محافظه‌کار هستم و جذابیت نوشته‌هایم هم به این است که در علم ریشه دارند: آزمون‌های آماری، پرسشنامه‌های اعتبارسنجی‌شده، تمرین‌هایی که به خوبی روی اثرات آن‌ها مطالعه شده و مطالعه بر روی نمونه‌های آماری بزرگ.
برخلافِ روانشناسی عامه‌پسند و انبوه کتاب‌های خودیاری، باورپذیری نوشته‌های من به علت زیربنای علمی‌شان است.
در اوایل این کتاب، روند شکل‌گیری بحثِ روانشناسی مثبت گرا و حتی خاطرات شخصی سلیگمن در زمینه‌ی تأمین مالی پروژه‌های مطالعاتی‌اش..

Read more
  • ژانویه 1, 2019
  • 0

شاید عنوان این درس کمی برای شما عجیب باشد.
ما معمولاً وقتی از تحمل کردن حرف می‌زنیم، به رنج‌ها و دردها و مشکلات فکر می‌کنیم.
وقتی هم در تعریف حمایت اجتماعی می‌گوییم که یکی از مولفه‌های حمایت اجتماعی، حمایت احساسی است،‌ احتمالاً این تفسیر در ذهن شما شکل می‌گیرد که دوست، به تعبیر سعدی، باید در پریشان‌حالی و درماندگی، دست دوست خود را بگیرد و به این شکل، حمایت احساسی‌اش را ابراز کند.
اما واقعیت این است که تحمل خبرهای خوب و افکار مثبت هم چندان ساده نیست.
آیا برایتان پیش نیامده که در شرکت، ارتقاء شغلی پیدا کنید و در به در، دنبال کسی باشید که این خبر خوب را به او اطلاع دهید تا بار آن از دوش‌تان برداشته شود؟
آیا نشده که ایده‌ی یک کسب و کار جدید به ذهن‌تان برسد و دوست داشته باشید در نخستین فرصت، آن را با یکی از دوستان نزدیک‌تان در میان بگذارید؟
اگر پدر یا مادر هستید، زمانی که فرزندتان را برای نخستین بار پس از تولد دیدید، دوست نداشتید این حس خوب را با هر کسی که در دسترس بود، به اشتراک بگذارید؟
اصلاً شیرینی دادن به دیگران، وقتی رویداد خوبی اتفاق می‌افتد، چگونه و چرا حس ما را بهتر می‌کند؟
..

Read more
  • دسامبر 30, 2018
  • 0

مارتین سلیگمن زمانی که در کتاب شکوفایی خود، می‌خواهد پنج ستون برای بهزیستی (Well-being) تعریف کند، یکی از این پنج ستون را Flow (تجربه‌ی غرق شدن در لحظه) در نظر می‌گیرد (+).
چهار ستون دیگر، هم‌چنان‌که در معرفی روانشناسی مثبت گرا گفته‌ایم، تجربه‌ی احساسات مثبت، رابطه‌ی موفق، معنا در زندگی، و موفقیت هستند.
جالب این‌جاست که درباره‌ی هر یک از چهار ستون دیگر (غیر از Flow)، صدها نویسنده مطلب نوشته‌اند و مقاله‌ها و کتاب‌های فراوانی درباره‌ی آن‌ها وجود دارد.
اما آن‌چه درباره‌ی Flow منتشر شده، اغلب حول یک نفر و مطالعات و تحقیقات اوست: میهای چیک سنت میهایی.
در واقع می‌توان گفت هر یک از چهار ستون دیگر بهزیستی بر روی شانه‌های صدها نفر قرار گرفته‌اند، اما بخش اصلیِ بارِ پنجمین ستون، بر شانه‌های یک نفر متمرکز شده است.
مقاله‌ها و مطالعات چیک سنت میهایی در زمینه‌ی Flow متعدد هستند. اما شناخته‌شده‌ترین کار او، کتاب Flow است که منحصراً به این موضوع اختصاص یافته است.
نام کامل این کتاب چنین است:
Flow: The Psychology of Optimal Experience
پیش از این‌که به سراغ کتاب Flow برویم، مناسب است توضیحات سلیگ..

Read more
  • دسامبر 29, 2018
  • 0

مذاکره حقوق، دغدغه‌ی مشترک بسیاری از کسانی است که به کار و فعالیت مشغولند.
از کسی که برای نخستین بار وارد یک محیط کار می‌شود تا کسی که سال‌ها در یک شرکت کار کرده و اکنون می‌خواهد برای افزایش حقوق خود مذاکره کند.
کم نیستند کسانی که مذاکره درباره‌ی حقوق را یکی از دشوارترین و پرتنش‌ترین مذاکره‌های دوران کار خود می‌دانند. به سادگی می‌توانید تصور کنید که حتی مدیر ارشد یک سازمان بزرگ هم – که روزانه با ده‌ها فرد و سازمان مذاکره می‌کند – زمانی که روبروی هیات مدیره قرار می‌گیرد و باید درباره‌ی منافع خودش صحبت کرده و امتیازخواهی کند، لحظات راحتی نخواهد داشت.
بسیاری از ما برای گرفتن و مطالبه کردن حق دیگران راحت‌تر مذاکره می‌کنیم تا حق و حقوق خود. شاید یکی از دلایل دشواری مذاکره برای حقوق هم همین باشد.

با توجه به همه‌ی نکات و ظرافت‌هایی که در مذاکره حقوق وجود دارد، این درس را به مذاکره درباره‌ی حقوق اختصاص داده‌ایم.
البته بخش عمده‌ی آن‌چه مطرح می‌شود به مذاکره برای افزایش حقوق مربوط است. بحث مذاکره حقوق برای کسانی که به تازگی وارد یک سازمان شده‌اند، می‌تواند موضوع یک درس مستقل باشد.
آن‌چه د..

Read more
  • دسامبر 28, 2018
  • 0

از دوستان عزیز متممی انتظار می‌رود پس از مطالعه این درس:
با مفهوم صفت Brief آشنا شوند. صفت Brief را بهدامنه‌ی واژگان فعال خود بیفزایند. معنای Brief را در جایگاه فعل نیز به خاطر بسپارند. £ او در پایان جلسه، صرفاً اشاره‌ی مختصری به رویدادهای اخیر داشت.
یک گزارش مختصر (اجمالی) برای او کافی است.
اجازه بدهید معرفی مختصری از خودم ارائه کنم.
برای لحظه‌ی کوتاهی به فکر فرو رفت. سپس به سوالات پاسخ داد.
کوتاه و گذرا بودن و نیز مختصر و فشرده بودن، از جمله مفاهیمی هستند که با واژه‌ی brief توصیف می‌شوند.
این بار در مجموعه صفات پرکاربرد انگلیسی در محیط کسب و کار به سراغ صفت Brief رفته‌ایم.
برخی از کالوکیشن‌های ‌Brief [ درس مرتبط: کالوکیشن چیست؟ ]
a brief discussion a brief introduction a brief article a brief look a brief message a brief comparison a brief moment a brief period of time a brief explanation a brief description سری مطالب حوزه صفات انگلیسی پرکاربرد
The post صفات پرکاربرد انگلیسی در محیط کار: Brief appeared first on متمم.

Read more
  • دسامبر 27, 2018
  • 0

پیش نیازهای مطالعه این درس:
تفاوت توافق نامه و تفاهم نامه چیست؟ تفاوت کالا و خدمت چیست؟ ویژگی‌های اختصاصی خدمت (که کالا فاقد آن است) چیست؟ از دوستان عزیز متممی انتظار می‌رود پس از مطالعه این درس:
بتوانند مفهوم توافق نامه سطح خدمات یا قرارداد SLA را توضیح دهند. بتوانند علت نیاز به توافق های SLA را شرح دهند. بتوانند توافق نامه‌های سطح خدمات (SLA) را ساده‌تر مطالعه و درک کنند. برای مذاکره قراردادهای Service Level بیشتر و بهتر آماده شوند.£ معمولاً فکر می‌کنند توافق نامه سطح خدمات یا SLA که گاهی به آن قرارداد SLA هم می‌گویند، در صنعت مخابرات و به طور خاص در دوران دیجیتال به وجود آمده است.
اما واقعیت این است که توافق نامه سطح خدمات یا SLA از چند دهه قبل در کارخانجات و صنایع مختلف وجود داشته و قبلاً به اسم قرارداد در دسترس بودن یا Availability Contract شناخته می‌شده است.
بنابراین، لطفاً آنچه در ادامه می‌خوانید را صرفاً به یک صنعت خاص یعنی مخابرات یا اینترنت یا وب محدود ندانید و این درس را به عنوان آموزشی برای مذاکره در مورد انواع همکاری‌های مبتنی بر خدمات در نظر بگیرید.
تاریخچه شکل گیری ..

Read more
  • دسامبر 26, 2018
  • 0

استراتژی کالباسی را می‌توان یکی از قدیمی‌ترین ترفندهای مذاکره دانست.
در حدی که حتی بسیاری از کتابهای معتبر مذاکره که اساساً سرفصلی را به تکنیک‌ها و ترفندهای مذاکره اختصاص نداده‌اند، باز هم به استراتژی کالباسی در مذاکره پرداخته‌اند و ترجیح داده‌اند از کنار آن عبور نکنند.
در این درس به تعریف استراتژی کالباسی، کاربرد آن و نحوه مقابله با استراتژی کالباسی می‌پردازیم.
استراتژی کالباسی به انگلیسی استراتژی کالباسی معمولاً به عنوان معادلِ Salami Strategy در انگلیسی به کار می‌رود. اما شاید برایتان جالب باشد که Salami Strategy بیش از این‌که اصطلاحی مربوط به #مذاکره تجاری باشد، در کتابها و مقالات مربوط به مذاکرات سیاسی به کار می‌رود.
در کتابها و مقالات حوزه‌ی مذاکره، استفاده از اصطلاح Nibbling یا Nibble Strategy رایج‌تر است. Nibbling به معنای جویدن و دندان زدن (مثلاً دندان زدن موش به پنیر یا دندان زدن انسان به غذا برای آزمودن طعم یا مزه‌مزه کردن) به کار می‌رود.
بنابراین می‌توان گفت اصطلاح Nibble استعاره‌ای است که برای امتیازخواهی کوچک در مذاکره به کار می‌رود.

اصطلاح سومی هم رایج است که کمتر..