او از موقعیتی که در سازمان داشت، سقوط کرد.
همه میدانستند که سقوط اخلاقی او، نهایتاً به سقوط از نردبان سازمان هم منتهی میشود.
اگر آن دستگاه از دست تو [زمین] بیفتد، دیگر کار نخواهد کرد.
اگر همکاران را بر اساس میزان توانمندی به پنچ گروه تقسیم کنیم، مطمئن هستم مرجان، در گروه آخر قرار خواهد گرفت.
Fall به معنای سقوط و پایین آمدن و افتادن و دهها معنای مشابه دیگر، در زبان انگلیسی به کار میرود. به سختی میتوانید یک گفتگوی طولانی داشته باشید یا یک گزارش و مطلب طولانی تهیه و تدوین کنید و نیازمند این فعل یا کلمات همخانوادهی آن نشوید.
با وجودی که همهی ما فعل Fall و بسیاری از کلمات همخانوادهی آن را میشناسیم و هنگام خواندن یا شنیدن درک میکنیم، معمولاً این واژه آنقدر که باید در دایره واژگان فعال ما، جایگاه بالایی ندارد.
اگر به جملههایی که از این واژه استفاده میکنند حساس شوید، دستتان (در واقع زبانتان) برای استفاده از آن بسیار بازتر خواهد شد.
به همین علت، این درس از سلسله درسهای افعال پرکاربرد زبان انگلیسی را به خانوادهی Fall اختصاص دادهایم.
Fall
برخی از کالوکیشنهای Fall [..
افعال پرکاربرد انگلیسی
Lead و سایر کلمات همخانوادهی آن مانند Leader و Leadership، از جمله واژههای بسیار رایج در حوزهی مدیریت و کسب و کار هستند.
پیشتاز بودن، هدایت کردن و جلوتر بودن از دیگران بودن، از جمله مفاهیمی هستند که با استفاده از این کلمه و سایر همخانوادههایش بیان میشوند.
با توجه به کاربرد گستردهی Lead در گفتگوها و نوشتهها، این درس از مجموعهی افعال پرکاربرد زبان انگلیسی را به این فعل اختصاص دادهایم.
Lead
برخی از کالوکیشنهای Lead [ درس مرتبط: کالوکیشن چیست؟ ]
lead to problems lead by example can/could lead to a situation leading an organization leading a group/team leading an industry leading the way taking the lead leading into … lead to success/failure توضیح و یادآوری اصطلاح Lead (سرنخ) در تبلیغات و نیز Lead در بحث مشتری یابی نیز بر پایهی همین مفهومی که در درس حاضر خواندیم، شکل گرفتهاند.
وقتی برای اطلاعات تماس جمعآوریشده در یک نمایشگاه، عنوان Lead یا سرنخ را بهکار میبریم، منظورمان این است که پیگیری ارتباط با آن افراد (و اطلاعاتشان) میتواند به شکلگیری معاملهی واقعی منجر شود..
برای انجام هر کاری یا خریدن هر چیزی، منابعی لازم است.
پول، زمان، حوصله و دوست متخصص، از جملهی این منابع هستند.
Afford کمک میکند که به دیگران بگوییم آیا میتوانیم از عهدهی تامین منابع برآییم یا نه.
آیا شرکت ما میتواند هزینههای یک مشاور گرانقیمت را تامین کند؟
آیا ما از لحاظ مالی میتوانیم هزینهی حضور در یک نمایشگاه را تامین کنیم؟
آیا وقت من اجازه میدهد که به همکاری با یک موسسهی خیریه بپردازم؟
آیا تامین هزینههای یک لپ تاپ جدید برای من امکانپذیر است؟
همانطور که میبینید Afford و واژههای هم خانوادهی آن، میتوانند کاربردهای زیادی در گفتگوهای شفاهی و گزارشهای مکتوب ما داشته باشند.
به همین علت، این فعل را هم در فهرست افعال پرکاربرد در محیط کسب و کار در نظر گرفتهایم:
Afford
برخی از کالوکیشنهای afford [ درس مرتبط: کالوکیشن چیست؟ ]
afford to buy … afford to pay for … can no longer afford can’t afford to lose … can’t afford to ignore … afford to spend afford an investment can’t afford to fail محدودیت در دسترسی کامل به این مطلب نمایش کامل این مطلب برای کاربران آزاد متمم ا..
شاید اولین معنایی که از extend و واژههای همخانوادهی آن (مثلاً extension) به ذهن ما میرسد، تمدید کردن زمان باشد.
مثل تمدید کردن مهلت ویزا؛ یا زمان یک برنامه.
اما extend و همخانوادههایش، میتوانند کاربردهای بسیار متنوعی در مذاکرهها و جلسات کاری و در یک کلام، محیط کسب و کار داشته باشند.
این درس از سلسله درسهای افعال پرکاربرد انگلیسی را به بررسی extend و برخی مثالهای استفاده از آن در فضای کسب و کار اختصاص دادهایم:
Extend
Extension
تمدید کردن و افزایش زمان یک برنامه .Finally we decided to extend our stay
در نهایت، تصمیم گرفتیم که اقامت خود را طولانیتر کنیم.
Our manager, extended the deadline for the project.
مدیر ما، مهلت انجام پروژه را تمدید کرد.
I am going to extend my visa.
قصد دارم که ویزای خودم را تمدید کنم.
The marketing department decided to extend campaigns for an extra 12 months.
دپارتمان بازاریابی تصمیم گرفت کمپینها را برای ۱۲ ماه، تمدید کند.
افزودن به طول هر چیز You should extend this paragraph by adding more details
تو باید طول این پاراگراف را با افزو..
برای یادگیری بهتر زبان انگلیسی در فضای کار و جلسات، فهرستی از افعال کاربردی برای مدیران را ارائه کردیم و قرار شد به تدریج، هر یک از آنها را بخوانیم و بررسی کنیم.
این درس به فعل convince اختصاص یافته است.
این فعل از ریشهی لاتین vincere، به معنای غلبهکردن و پیروز شدن گرفته شده و به همراه سایر واژههای همخانواده، برای بیان مفاهیم متقاعد کردن، مجاب کردن و قانع کردن (غلبه کردن بر طرف مقابل در بحث و گفتگو) بهکار میرود.
Convince
برخی از کالوکیشنهای Convince [ درس مرتبط: کالوکیشن چیست؟ ]
trying to convince hard for … to convince … failed to convince using … to convince someone difficult to convince convince myself hard-pressed to convince able to convince managed to convince someone hard / easy to convince محدودیت در دسترسی کامل به این مطلب نمایش کامل این مطلب برای کاربران آزاد متمم انجام میشود.
ثبت نام به عنوان کاربر آزاد متمم، سریع و رایگان است و کافی است برای خودتان نام کاربری و رمز عبور تعریف کنید.
شما با ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، به درسهای مختلفی (از جمله: استعدادیابی، ..