در دنیای مارول، نژاد های فضایی گوناگونی وجود دارند که با توجه به تاریخچه و قدرت هایشان نقش بسیار مهمی را در سیر داستانی کمیک های این شرکت ایفا کرده اند. علاوه بر تفاوت و گستردگی این گونه ها، نیاز به شناخت بیشتر آن ها برای آشنایی با رویداد ها و جهان کیهانی مارول، ما را ترغیب کرد تا در یک مقاله به معرفی مهم ترین نژاد های فضایی دنیای مارول بپردازیم.
اسکرال ها (Skrulls)
اسکرال ها موجوداتی شبیه به انسان با پوستی سبز رنگ هستند که در کهکشان آندرومدا زندگی می کنند؛ موجوداتی که از آن ها معمولاً به عنوان کهن ترین امپراتوری تمام جهان یاد می شود.
تاریخچه اسکرال ها معمولاً به این صورت بیان می شود که آنها از آزمایشات سلستیال ها بر روی اجداد خزنده خود، به وجود آمده اند؛ آزمایشاتی که موجب پیدایش ۳ گروه اصلی از اسکرال ها شد که این گروه ها شامل اسکرال های معمولی، اسکرال های دوینت و اسکرال های اترنال بودند. هر یک از این ۳ گروه، توانایی های مخصوص خود را داشتند؛ مثلاً اسکرال های اترنال نامیرا بودند، اسکرال های دوینت توانایی تغییر ظاهر داشتند و اسکرال های معمولی موجوداتی بودند که پس از مدت زمان کوتاهی قادر بودند به موجوداتی سلستیال مانند تکامل پیدا کنند.
با این حال پس از گذشت یک دوره، اسکرال های دوینت موفق شدند نسبت به ۲ گروه دیگر اسکرال ها برتری پیدا کنند و با از میان برداشتن دو گونهی دیگر، پایه گذار امپراتوری اسکرال ها شوند. این امپراتوری به دلیل توانایی تغییر ظاهر اسکرال های دوینت به سرعت رشد کرد، چرا که این توانایی به اسکرال ها اجازه می داد تا از درون، شرایط فروپاشی حکومت ها و نژاد ها را فراهم آورند. البته نباید از این نکته غافل شد که علیرغم تمام این مسائل، امپراتوری اسکرال ها تا قبل از درگیری با کری ها یک امپراتوری امپریالیسم و جنگ طلب محسوب نمیشد.
ماجرای تغییر تاریخچه اسکرال ها هنگامی شروع شد که این امپراتوری تصمیم گرفت با انتخاب نژاد شایسته تر بین کری ها و کوتاتی ها شرایط را برای پیشرفت یک نژاد دیگر به عنوان زیر دست خود فراهم آورد. به همین دلیل، امپراتوری، مسابقه ای را میان این دو نژاد ترتیب داد و چند داور را برای قضاوت نهایی میان این دو نژاد تعیین کرد اما در پایان و پس از پیروزی کوتاتی ها، نژاد کری به دلیل اینکه تحمل شکست را نداشتند داوران امپراتوری اسکرال و مردمان نژاد کوتاتی را به قتل رساندند و سفینه فضایی امپراتوری اسکرال و تکنولوژی های درون آن را دزدیدند و با سوء استفاده از این تکنولوژی، زمینه سازِ پیشرفت خود شدند. این موضوع به دلیل اختلاف مکانی محل حادثه با مرکز امپراتوری اسکرال سال ها بعد که کار از کار گذشته بود برای اسکرال ها فاش شد یعنی زمانی که کری ها پیشرفت کردند و به تکامل رسیدند. مطلع شدن از این حادثه، نه تنها خشم اسکرال ها را برانگیخت بلکه سیاست های امپراتوری اسکرال را به جنگ طلبی سوق داد و زمینه های یکی از قدیمی ترین جنگ ها میان دو نژاد فضایی مارول را فراهم آورد.
لازم به ذکر است که این موضوع، تنها آغاز مشکلات اسکرال ها بود، چرا که بعد ها پایتخت امپراتوری اسکرال که در سیاره تارناکس-۴ قرار داشت همراه با ۹۷۸ قلمروی دیگر توسط گالاکتوس نابود شد که این موضوع اسکرال ها را دچار جنگ داخلی میان فرماندهان قلمرو های بی سرپرست کرد. هر چند به مرور زمان این مشکل حل شد اما بعدها اسکرال ها در طول رویداد آناهیلیشن در مسیر سپاه آناهیلوس قرار گرفتند و تا مرز انقراض پیش رفتند. با این حال، این نژاد سرسخت موفق شد تا دوباره از نو شروع کند و حتی بعد از بازیابی نیروهای خود توانست در طی رویداد تهاجم مخفی، مشکلات زیادی را برای گروه انتقام جویان و دیگر قهرمانان کرهی زمین از جمله ناانسان ها ایجاد کند.
کری ها (Krees)
پیش از درگیری با اسکرال ها و پیشرفت تکنولوژیک این نژاد، کری ها، گونه ای ابتدایی از موجودات فضایی بودند، که به طور مشترک، در کنار یک نژاد فضایی دیگر به نام کوتاتی ها در سیاره زادگاه خود یعنی هالا می زیستند؛ با این حال، پس از نخستین جنگ با اسکرال ها، کری ها پیشرفت زیادی کردند و به رهبری یک هوش مصنوعی به نام Supreme Intelligence که موجودی ساخته شده از حافظهی برترین افراد تاریخ کری است موفق شدند به پیشرفت های زیادی دست پیدا کنند.
در میان کری ها دو نژاد موجود است؛ یکی نژاد اصلی و والاتر که رنگ پوست آبی دارند و دیگری نژادی پر جمعیت تر و از لحاظ اجتماعی پست تر که رنگ پوست صورتی دارند. با این حال، کری ها توانایی زاد و ولد با انسان ها و حتی اسکرال ها را دارند؛ موضوعی که موجب به وجود آمدن دو رگه هایی مانند کارول دَنوِرز شد که مدت ها با نام میس مارول شناخته می شد و تقریباً حدود یک دهه است که عنوان کاپیتان مارول را به خود اختصاص داده است!
البته در طول تاریخچه نژاد کری، Supreme Intelligence موفق شد تا به کمیک کریستال ابدی، گونه ای جدید از کری ها به نام رئول را خلق کند که توانایی های بسیار بیشتری نسبت به دو گونهی پوست آبی و پوست صورتی داشتند. البته رئول ها مدت ها بعد توسط جنیس-ول که پسرِ جنگجوی بزرگِ امپراتوری کری یعنی مار-ول (Mar-Vell) بود، منقرض شدند.
لازم به ذکر است که آزمایشات کری ها بر روی انسان ها موجب به وجود آمدن ناانسان ها شد.
برود (Brood)
برود دسته ای از انگل های فضایی هستند که در سیاره های محل زندگیشان به صورت کلونی های حشره مانند زندگی می کنند. در میان نژاد برود، دو گونه اصلی وجود دارد: یکی گونهی کارگر یا خدمتکار که قهوه ای رنگ هستند و بال های شفاف دارند و گونه دوم، گونهی رهبر یا ملکه است که هر کدام، دسته ای بزرگ از گونهی زیر دست را کنترل می کنند. این گونه سبز رنگ می باشد و از گونهی کارگر جثهی بزرگ تری دارد. خود این ملکه ها نیز زیر دست امپراتریس های برود محسوب می شوند.
گفته می شود که در نژاد برود، افرادِ زیر دست، مستقیماً از لحاظ ذهنی و روانی به گونهی بالا دست خود متصل هستند و به همین دلیل امکان نافرمانی یا شورش در مقابل دستورات فرماندهانشان وجود ندارد؛ البته گونه ای بسیار کمیاب از برود وجود دارد که در طی رویداد Annihilation: Conquest توسط فایلا-ول (دختر مار-ول یا همان کاپیتان مارول سابق) و مون دراگون کشف شد؛ این گونه برخلاف دیگر گونه های برود در کلونی بزرگ نشده بود اما قهوه ای رنگ بود با جسه ای تقریباً ۳ برابر امپراتریس های برود، علاوه بر این ها از ویژگی های بارز این گونهی خاص می توان به بال های نقره ای رنگ، توانایی زندگی در فضا و اسکلت خارجی فوق العاده محکم اشاره کرد.
نژاد برود ابتدا در سری کمیک های Uncanny X-Men خلق شدند و از آن زمان همیشه جزء دشمنان اصلی افراد ایکس به شمار می روند؛ با این حال، پیشینهی این نژاد فضایی برای مدت ها نامشخص بود تا اینکه مشخص شد نژاد برود، در واقع گونه ای کوچک با پوستی نرم بوده اند که با سفر به گذشته، سعی در استفاده از میزبانان انسان برای تخم گذاری و تولید مثل داشته اند اما توسط شیلد زندانی و مورد آزمایش قرار گرفتند تا اینکه در یکی از مراکز شیلد، ولورین با یکی از گونه های اولیهی برود برخورد داشت و پس از مبارزه، با چنگال هایش آسیب زیادی را به این موجود وارد کرد. در ادامه، این برود اولیه که بخشی از یک کلونی بود با آنالیز آسیب های وارده، تکامل پیدا کرد و دارای چنگال های تیز و اسکلت خارجی محکم شد؛ چیزی که در واقع در گونهی امروزی برود دیده می شود! یعنی به عبارت دیگر، ولورین به نوعی مسئول تبدیل شدن برود به گونهی وحشی ایست که امروزه می شناسیم.
جاودانه ها (Eternals)
جاودانه ها میزبان نخستین ژن حاصل از آزمایشات سلستیال ها روی انسان ها هستند، که در کنار دوینت ها، به نخستین گونه های جدید مشتق شده از نژاد انسان تبدیل شدند. ژن ساختاریِ جاودانه ها به آن ها عمر طولانی و قدرت های فرابشری بخشید و علاوه بر این، در طول زمان، جاودانه ها همواره از گونه بشر در مقابل رقبای طبیعی خود یعنی دوینت ها محافظت کرده اند.
پس از گذشت مدت زمان کوتاهی از به وجود آمدن جاودانه ها، میان دو تن از رهبران آن ها به نام اورانوس و کرونوس اختلافی شکل گرفت که به جنگ داخلی میان این نژاد منجر شد. اختلاف این دو از جایی آغاز شد که اورانوس اعتقاد داشت جاودانه ها باید بر دیگر نژاد ها فرمانروایی کنند، در حالی که کرونوس به زندگی مصالحه آمیز در کنار دیگر نژاد ها معتقد بود؛ در نهایت این جنگ داخلی به شکست اورانوس منتهی شد و او مجبور شد که زمین را به مقصد سیاره اورانوس ترک کند، در همین سیاره بود که اورانوس و همراهانش با ساخت کشتی های جنگی، قصد بازگشت به زمین و شروع جنگ دوباره ای را داشتند که کشتی های فضایی شان توسط امپراتوریِ کری مورد حمله قرار گرفت و بازماندگان این درگیری مجبور شدند در قمر تایتان (یکی از قمر های سیاره زحل) ساکن شوند. لازم به ذکر است که امپراتوری کری با تحقیقاتی که روی اسیران نژاد جاودانه ها انجام داد تحریک شد تا با انجام آزمایشاتی روی انسان ها گونه ای مشابه به وجود آورد که نتیجهی آن منجر به تشکیل نژاد ناانسان ها شد.
از سوی دیگر کرونوس بر روی زمین در حال انجام یک سری آزمایشات بود که به دلیل اشتباه در برنامه ریزی باعث انفجاری عظیم و نابودی شهر تیتانوس شد. با این حال، موج انرژی آزاد شده توسط انفجار، منجر به فعال شدن ژن های ثانویهی جاودانه های ساکن شهر تیتانوس شد و به آن ها توانایی کنترل انرژی های کیهانی، عمر بسیار طولانی و قدرت های خدامانند داد، اما در طی آزمایش کرونوس کشته شد و ذراتش در سراسر کیهان پراکنده شدند.
پس از مرگ کرونوس، پسرانش یعنی زوراس و آلارس مجمع یونی مایند یا ذهن واحد (Uni-Mind) را تشکیل دادند که مجمعی متشکل از حالت روح جاودانه های مرده و رهبران جاودانه ها از هر زمان ممکن بود. سپس زوراس به عنوان پسر بزرگ خاندان، به رهبر جاودانه های زمین تبدیل شد و آلارس هم تصمیم گرفت با سفر در سراسر کیهان به کشف اسرار هستی بپردازد که در طی یکی از سفر های خود جاودانه های تایتان را پیدا کرد و در میان آن ها با زنی به نام سوئی سان ازدواج کرد و لقب Mentor را گرفت. پس از ازدواج، او و سوئی سان، وظیفهی رهبری کردن جاودانه های تایتان را در کنار هم به عهده گرفتند و بعدتر صاحب دو فرزند به نام های ثانوس و استارفاکس شدند.
از سوی دیگر، زوراس نیز در زمین، ۳ شهر را برای زندگی جاودانه ها ساخت که به ترتیب المپیا، پولاریا و اوشِنیا نام داشتند. وضعیت تا چندین سال به همین نحو ادامه یافت تا اینکه پس از حملهی مل استرام به جاودانه ها به قصد تصرف مجمع یونی مایند، اکثر جاودانه ها تصمیم به ترک زمین گرفتند اما تعدادی از آن ها مانند ایکاریس بر روی زمین باقی ماندند و هم چنان به زندگی خود به عنوان قهرمان در میان انسان ها ادامه می دهند.
سلستیال ها (Celestials)
سلستیال ها یا آسمانی ها شاید راز آلود ترین گونهی فضایی جهان مارول باشند که هیچگاه پیشینهی آنها به طور کامل بازگو نشد. تئوری های زیادی مبنی بر چگونگی شکل گیری سلستیال ها وجود دار؛ نخستین تئوری مبنی بر این است که سلستیال ها بازماندگان یونیورس قبلی (پیش از بیگ بنگ) می باشند. دومین تئوری به این اشاره دارد که سلستیال ها از ابدیت منشا گرفته اند و به اهداف او خدمت می کنند. سومین و پرطرفدار ترین تئوری به این اشاره دارد که سلستیال ها برای یک ماهیت (Entity) به نام فالکرام کار می کنند و برای برقراری تعادل در یونیورس و تساوی میان نظم و بحران اعمال متفاوتی را انجام می دهند.
چیزی که مشخص است، این است که سلستیال ها موجوداتی مهندس و محقق هستند که با انجام آزمایشات متفاوت روی گونه های مختلف، موجب پیدایش ژن های جدید، تکامل گونه ها و شکل گیری نژاد های نو می شوند؛ گفته می شود دلیل انجام این کار توسط سلستیال ها فراهم کردن زمینه برای به وجود آمدن مفاهیم (یا Entity) بعدی است.
البته سلستیال ها گونه ای آرام و عاری از جنگ محسوب می شوند و معمولاً هنگامی وارد جنگ با دیگر گونه ها شده اند که منافع یا نتایج آزمایشات شان در خطر بوده است.
چیتاوری ها (Chitauri)
چیتاوری ها نژادی در کمیک های مارول هستند که در ابتدا توسط مارک میلار و برایان هیچ در سری کمیک های Ultimates خلق شدند؛ هر چند که در این کمیک گفته شد چیتاوری ها گونه ای با قدرت های مشابه اسکرال ها (تغییر شکل) هستند که فقط در زمین-۱۶۱۰ (دنیای التیمیت) یافت می شوند اما بعدها و پس از اینکه این نژاد در دنیای سینمایی مارول استفاده شد، محبوبیت شان افزایش یافت و با حضور آنها در زمین-۶۱۶ (دنیای اصلی کمیک های مارول) رسماً تایید شد که چیتاوری ها گونه ای از اسکرال ها نیستند.
چیتاوری ها، یک امپراتوری فاشیسم/امپریالیسم هستند که تنها هدفشان نابودی و از بین بردن گونه های متفاوت، تسخیر قلمرو ها و از دم تیغ گذراندن حکومت هاست. آنها در دنیای مارول به عنوان یک گروه افراطی شناخته می شوند؛ به همین دلیل است که حتی اسکرال ها هم با وجود قدرت های مشابه سعی می کنند حضور چنین نژادی را نادیده بگیرند.
لازم به ذکر است که توانایی تغییر ظاهر چیتاوری ها بسیار پیشرفته تر از اسکرال هاست و آن ها نه تنها به صورت فیزیکی بلکه از لحاظ مسائل روانی نیز می توانند خاطرات فرد مذکور را شبیه سازی کنند.
واچر ها (Watchers)
واچر ها یا ناظران گونه ای هستند که در ابتدا مسئولیت محافظت از یونیورس را در برابر آسیب ها و خطرات احتمالی بر عهده داشتند، نژادی که از همان ابتدای خلقت شان، تکنولوژی های بسیار پیشرفته تری نسبت به دیگر نژاد ها و گونه ها در اختیار داشته اند تا بتوانند به سادگی آن ها را کنترل کنند؛ در همین راستا، واچر ها تصمیم گرفتند که انرژی اتمی و نحوهی استفاده از آن را برای کمک به بقای یک نژاد فضایی به نام پروسیلیکان ها (Prosilicans) آموزش دهند.
در ابتدا پروسیلیکان ها از این انرژی به درستی استفاده کردند اما در نهایت تعدادی از افراد این گونه تصمیم به ساخت سلاح های اتمی گرفتند که موجب نابودی و کشته شدن افراد زیادی شد، همین موضوع واچر ها را به سمت بستن پیمانی ابدی سوق داد که در آن، افرادِ نژادِ واچر ها سوگند یاد کردند تا هرگز در کار های یونیورس مداخله نکنند و فقط به تماشا و ضبط اتفاقات بپردازند؛ نام این نژاد نیز از همین جا گرفته شده است که به معنی نظاره گر می باشد.
درگیری واچر ها بیشتر با سلستیال ها است که باور دارند افراد با ژن ضعیف تر و یا آزمایشات شکست خورده، باید به کلی از پهنهی گیتی پاک شوند، این در حالیست که واچر ها باور دارند هر موجودی، حق زندگی و حیات در این یونیورس را به نوبهی خود داراست؛ همین موضوع، بار ها سلستیال ها و واچر ها را به صورت مستقیم و غیر مستقیم مقابل هم قرار داده است.
واچر ها، حالتی مانند خواب موقتی نیز دارند که هر ۳ سال یکبار اتفاق میفتد و ۴۲ دقیقه به طول می انجامد؛ در این حالت، واچر ها نمی توانند از اطلاعات محیط اطراف خود آگاه شوند و تنها به بارگذاری داده های مشاهده شده می پردازند، به همین دلیل تعدادی اعتقاد دارند که واچر ها در واقع بخشی از یک مفهوم جاودانه و ناشناس هستند که به دنبال جمع آوری اطلاعاتِ سراسر جهان است.
بادون ها (The Badoons)
بادون ها نژادی دو شاخه محسوب می شوند که میان دو جنس زن و مرد خود، جنگ هایی طولانی را تجربه کرده اند؛ جنگی که باعث شد نژاد آن ها به دو دستهی بادون های برادری (مجتمع مردان) و بادون های خواهری (مجتمع زنان) تقسیم شود.
بادون های برادری در سیاره موورد زندگی می کنند و در واقع اربابان بادون های خواهری محسوب می شوند، چرا که در آخرین جنگ با آن ها پیروز شده اند. بادون های خواهری در سیاره زادگاه خود لوتیارا زندگی می کنند. در این میان، گونهی مذکر بادون ها یا همان بادون های برادری به عنوان فاتحان جهان شناخته شدند که از هر نژادی به جز نژاد بادون نفرت دارند و در مقابل، بادون های خواهری به گونه ای صلح طلب تبدیل شدند که از صلح و آرامش در جهان حمایت می کنند.
بادون های برادری معمولاً به عنوان گونه ای ستیزه جو شناخته می شوند که از هیچ روشی برای نابودی دشمنانشان فروگذار نیستند، آن ها سلاح های کشتار جمعی خود را روی موجودات زندهی سیارات بی طرف امتحان می کنند و بار ها با ایجاد اختلاف میان دو نژاد متفاوت به قصد تضعیف آنها، آتشِ جنگ های زیادی را شعله ور کرده اند که از میان آن ها می توان به دومین جنگ کری ها و اسکرال ها اشاره کرد. هم چنین بادون ها اعتقاد دارند که هیچ کاری از کشتار دشمنان نژادشان بزرگتر نیست و به همین دلیل مانند جنگجویان کامیکازهی ژاپنی، سلاح های منفجره حساسی را به خود وصل می کنند که پس از مرگ شان منفجر می شوند و تمام سربازان دشمن در نزدیکی جسد بادون مذکور را به کام مرگ می کشانند.
سَنت اوریان ها (Centaurians)
سَنت اوریان ها گونه ای قدرتمند با توانایی های ذاتی در دنیای مارول هستند که به دلیل سرکوب و نسل کشی رخ داده توسط دیگر گونه ها از پیشرفت باز مانده اند. سیاره زادگاه سنت اوریان ها، سنتاوری وی نام دارد. سنت اوریان ها موجوداتی به رنگ پوست آبی با تاجی قرمز و پهن روی سرشان هستند که به آن ها توانایی کنترل سلاح هایشان را به وسیله امواج صوتی می دهد که البته به دلیل مبتدی بودن تکنولوژی شان، اغلب سلاح های آن ها به شکل تیر و کمان است.
شناخته شده ترین سنت اوریان در دنیای مارول، یاندو اودونتا می باشد، فردی که پس از قتل عام سنت اوریان ها توسط بادون ها، آخرین بازمانده از نژاد خود محسوب می شود؛ او کسی بود که در دنیای کمیک به همراه مارتینکس و چارلی ۲۷، گروه محافظین کهکشانِ کلاسیکِ دنیای مارول را به وجود آورد تا با نژاد بادون ها و یاغی گری هایشان مبارزه کند که دیگر، اتفاقی مانند قتل عام عمومی سنت اوریان ها هرگز تکرار نشود.
کلنتار ها/سیمبیوت ها (Symbiotes)
کلنتار ها یا سیمبیوت ها در ابتدا یک نژاد فضایی صلح طلب بودند که از قدرت های خود برای پیوند خوردن با میزبانان مختلف استفاده می کردند و سعی داشتند طبق آیین ها و سنت های اجدادی خود، جنگجویی شکست ناپذیر را به وجود آورند؛ به همین دلیل، بار ها با افراد مختلف از نژاد های مختلف پیوند خوردند تا بتوانند چنین جنگجویی را به وجود آورند. اوضاع برای مدت ها به همین منوال ادامه داشت تا زمانی که گالاکتوس، سیاره زادگاه کلنتار ها را نابود کرد، اما به دلیل فیزیولوژی خاص سیمبیوت ها نتوانست انرژی زندگی آن ها را جذب کند و سیمبیوت ها در سراسر نقاط جهان پراکنده شدند.
از این میان، تعدادی از آن ها که اکثریت را تشکیل می دادند به نقطه نامعلومی از فضا سفر کردند تا به ادامهی ماموریت اجداد خود بپردازند اما تعدادی نیز تصمیم گرفتند که سنت های کهن خود را بشکنند و در سراسر کیهان برای پیدا کردن میزبانان مناسب خود سفر کنند.
سیمبیوت ها معمولاً موجوداتی هستند که به میزبانان خود قدرت هایی فراتر از حالت عادی می دهند، اما این بخشش سیمبیوت ها رایگان نیست و آن ها برای جبران از ماده ای شیمیایی به نام «فنتیل آمین» که در مغز تولید می شود تغذیه می کنند. کاهش «فنتیل آمین» به تدریج موجب بروز رفتار های خشونت آمیز در بدن میزبان می شود و او را به سمت عدم تعادل روانی پیش می برد؛ به همین دلیل بود که پیتر پارکر پس از مدتی تصمیم گرفت سیمبیوت ونوم را از خود جدا کند! علاوه بر این، تصور می شود که سیمبیوت ها قادرند قابلیت های ذاتی میزبانان قبلی خود را به ارث ببرند، همانطور که سیمبیوت های ونوم پس از اسپایدرمن همگی توانایی بالا رفتن از دیوار را پیدا کرده اند!
الدر ها (The Elders Of The Universe)
الدر ها یا باستانی ها در یونیورس مارول پس از گالاکتوس، از قدیمی ترین موجودات محسوب می شوند؛ آن ها موجوداتی هستند که میلیون ها سال در یونیورس مارول زندگی کرده اند. بعضی از آن ها تکنولوژی های متفاوتی را در اختیار دارند و برخی نیز قدرت های ماورایی دارند و چیزی که بین آن ها مشترک است این است که همهی آن ها عمر جاودانه دارند اما به شرطی که هدفی برای دستیابی داشته باشند؛ در واقع یک الدر بی هدف، دلیل زندگی و جاودانگی خود را از دست می دهد.
الدر ها معمولاً در پی دستیابی به قدرت مطلق یونیورس مارول هستند و به همین دلیل، بار ها نقشه های زیادی کشیده اند تا به قدرت مطلق جهان تبدیل شوند که از میان معروف ترین آن ها می توان به نقشهی نابودی گالاکتوس اشاره کرد؛ دلیل این نقشه این بود که الدر ها میدانستند گالاکتوس آخرین بازماندهی مجسم از یونیورس قبلی است و همین موضوع این باور را تلقین می کرد که در صورت نابودی گالاکتوس، یونیورس فعلی نیز همراه او نابود خواهد شد و الدر ها در یونیورس بعدی به موجوداتی مانند گالاکتوس تبدیل می شوند؛ نقشه ای که الدر ها، بار ها برای انجامش تلاش کرده اند اما در محقق کردن آن شکست خورده اند؛ لازم به ذکر است که میان اعضای مختلفِ نژاد الدر ها پیوند خونی وجود ندارد اما آن ها یکدیگر را برادر و خواهر صدا می زنند.
الدر ها در یونیورس مارول نخستین حاملان سنگ های بی نهایت بودند که بعدها یکی پس از دیگری از ثانوس شکست خوردند و سنگ های بی نهایت خود را به او تقدیم کردند.
نوشته معرفی مهم ترین نژاد های فضایی دنیای مارول اولین بار در کمیک اسکواد. پدیدار شد.