این بار میخواهیم در پاراگراف فارسی متمم جملاتی درباره تنهایی را بخوانیم و مرور کنیم.
این جملات را از کتاب فلسفه تنهایی نوشته لارس اسوندسن با ترجمهی خشایار دیهیمی انتخاب کردهایم.
کتاب فلسفه تنهایی هم از مجموعهی تجربه و هنر زندگی (با سرپرستی خشایار دیهیمی) است که پیش از این هنگام معرفی کتاب دیگری از اسوندسن، یعنی کتاب کار با آن آشنا شدهایم (البته ظاهراً خشایار دیهیمی تصمیم گرفته سری دوم کتابهای این مجموعه را، به جای نشر گمان با همکاری فرهنگ نشر نو منتشر کند).
این کتاب هم مانند سایر کارهای اسوندسن، از منظر فلسفی – و البته با زبانی نسبتاً ساده – نوشته شده و نویسنده در آن کوشیده است، جنبههای مختلف تنهایی را بررسی کند.
بد نیست این را هم بگوییم که با وجود سادگی و روان بودن متن – نسبت به پیچیدگی فلسفی موضوع تنهایی – همچنان این کتاب را نمیتوانید پیوسته و به سرعت بخوانید. بهنظر میرسد که خواندن آرام هر فصل، و اختصاص زمان به فکر کردن دربارهی آن، در مورد این کتاب میتواند اثربخشتر باشد.
در ادامه جملاتی از کتاب تنهایی را با هم میخوانیم.
احساس تنهایی را نمیتوان از روی شمار افرادی که فرد را احاطه کردهاند حدس زد، بلکه بیشتر باید در این زمینه توجه را معطوفِ این مسئله کرد که آیا تعاملات اجتماعی شخص، نیاز او به پیوند با دیگران را ارضاء میکند یا نه _ یعنی آیا شخص تعاملات اجتماعیاش را معنادار میپندارد یا نه.
فقط کسی که قدرت دوست داشتن و عشق ورزیدن دارد میتواند احساس تنهایی کند. از سوی دیگر، شاید پربیراه نباشد که بگوییم فقط کسی که میتواند احساس تنهایی کند میتواند عشق بورزد یا دوست کسی باشد.
تنهایی در هر گوشهوکنار فضای اجتماعی جای گرفته است. حتی وقتی تجربهای را با دیگران در میان میگذارید، فقط میتوانید جنبههایی از تجربهای را که منحصراً متعلق به شماست با آنها در میان بگذارید و هرگز نمیتوانید بهطور کامل آن را به دیگران منتقل کنید.
وقتی احساس یأس میکنیم و میگوییم بهتنگ آمدهایم، همیشه این ماییم که بهتنگ آمدهایم اما اینکه دقیقاً وقتی که بهتنگ آمدهایم چه حسی داریم، هرگز قابل انتقال بهشکل کامل به دیگران نیست.
… ما رابطهای با خودمان داریم که نمیتوانیم با دیگران داشته باشیم… اما آنچه عشق و دوستی نزدیک را چنین خیالانگیز میکند، دقیقاً همین رابطه با «دیگری» است، آن «دیگری» که متمایز از خودِ ماست و نه صرفاً رونوشتی یا سایهای از خودمان، بلکه شخصی که خویشتن ما را گسترش میدهد و امکان نگاهی از بیرون به این خویشتن را فراهم میآورد، و بدینترتیب، ارزش و اعتباری به ما میدهد که نمیتوانیم هرگز آن را از خودمان دریافت کنیم.
این واقعیت که شخصی دیگر یک «دیگری» است همان چیزی است که به عشق و دوستی معنا میدهد.
شکل دیگری هم از تنهایی هست، شکلی مثبت، که ما مشتاقانه به دنبالش هستیم چون بر ارزشهای زندگی ما میافزاید.
اکثر توصیفات از تنهایی، سوگوارانه هستند، اما در میان جمعی از شاعر و فیلسوفان، ستایشهایی هم دربارهی این پدیده مییابیم. البته این تنهایی، تنهایی نیست، بلکه خلوت است که آنها میستایند.
تعریفی که از تنهایی بهدست داده شده است روشنتر از تعریفی است که از خلوت و خلوتگزینی بهدست داده میشود.
آنچه در بُنِ تنهایی نهفته است نوعی نقص و عیب است، حال آنکه خلوت و خلوتگزینی نوعی گشودگی نامعین دربرابر انواعی از تجارب، اندیشهها و احساسات است.
تنهایی لزوماً با احساس درد یا ناراحتی توأم است، حال آنکه خلوت و خلوتگزینی لزوماً با هیچ احساس خاصی همراه نیست _ هرچند غالباً تجربهای مثبت بهحساب میآید، اما در ضمن میتواند از نظر احساسی خنثی باشد.
[ لینک مرتبط: خرید کتاب فلسفه تنهایی (سایت شهر کتاب آنلاین) ]
مطالب مرتبط
معرفی کتابهای مدیریتی
پاراگراف فارسی
معرفی کتابهای روانشناسی
کتابخوانی و توصیههایی درباره آن
دانشمندان کلاسیک مدیریت و اقتصاد و روانشناسی
پیشنهاد عضویت در متمم
دوست عزیز.
شما با عضویت رایگان به عنوان کاربر آزاد متمم (صرفاً با تعیین نام کاربری و کلمهی عبور) میتوانید به حدود نیمی از چند هزار درس متمم دسترسی داشته باشید.
ثبتنام به عنوان کاربر آزاد متمم
همچنین در صورت تمایل، با پرداخت هزینه عضویت، به همهی درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. فهرست برخی از درسهای مختص کاربران ویژه متمم را نیز میتوانید در اینجا ببینید:
فهرست درسهای مختص کاربران ویژه متمم
البته از میان درسهای مطرح شده، شاید بهتر باشد ابتدا مطالعه و بررسی مباحث زیر را در اولویت قرار دهید:
دوره MBA
فنون مذاکره | تصمیم گیری
تحلیل رفتار متقابل | پرورش تسلط کلامی
افزایش عزت نفس | چگونه شاد باشیم
اطلاعات بیشتر در مورد ثبت نام سری مطالب حوزه حمایت اجتماعی
The post جملاتی درباره تنهایی | کتاب فلسفه تنهایی appeared first on متمم.