برای باری دیگر، امسال نیز همانند سنت پارسالِ کمیک اسکواد، قصد داریم با آغاز ماه فوریه، به معرفی بهترین های سال گذشته یعنی سال ۲۰۱۸ بپردازیم. پس سلسله مقالات ۲۰۱۸ را آغاز می کنیم که اولین مقالهی آن مربوط به برترین کمیک ها یا رمان های گرافیکی انتشارات دی سی در سال گذشته می باشد.
انتشارات دی سی در سال ۲۰۱۸ با عناوین متنوع و با کیفیت خود، عملاً کولاک کرد و سالی پر بار را برای آثار کمیک بوکی رقم زد. اگر چه خیلی از عناوین این کمپانی، در واقع مقدمه یا پیش زمینهای بر عناوین امسال یعنی ۲۰۱۹ بودند اما در بسیاری از همین عناوین، آثاری پیدا می شوند که مسیر دنیای کمیک های دی سی را عوض کردهاند و با قدرت تمام دارند مسیر پیشرفت را بواسطهی نویسندگان و طراحانشان ادامه می دهند.
متاسفانه از آنجایی که بسیاری از عناوین سال ۲۰۱۸، تکمیل شده یا به حد نصاب رسیده نبودند، بنابراین این لیست فاقد بسیاری از آن ها، از جمله رویداد قهرمانان در بحران، سری جدید Young Justice، سری فانوس سبز از گرنت موریسون، رمان گرافیکیِ بتمن: نفرین شده و… می باشد. اما هنوز هم در این مقاله، لیستی از مهم ترین و تاثیرگذار ترین عناوین سال دی سی را مشاهده خواهید کرد که مطمئناً شکی در عالی بودن و البته برترین بودن آن ها وارد نیست.
۵ – Superman/Action Comics
سوپرمن (جلد اول: The Unity Saga: Phantom Earth) | کمیک های اکشن (جلد اول: Invisible Mafia)
نویسنده: برایان مایکل بندیس
طراحان: ایوان ریس (سریِ سوپرمن)، پاتریک گلیسون و رایان سوک (سریِ کمیک های اکشن)
منتقد اسکواد: آرمان صفا
«Bendis is coming»، جملهای که بسیاری از طرفداران دی سی را به وجد آورد. برایان مایکل بندیس، نویسندهی افسانهای مارول کامیکس، سال گذشته به دی سی کوچ کرد و این امکان را پیدا کرد تا در کمپانی رقیب ایده هایش را پیاده کند. او کار خود را با قهرمانی که بیشتر از همه مجذوبش می کرد آغاز کرد؛ یعنی سوپرمن! به لطف کسانی که در دو سال ابتدایی سری تولدی دوباره، نویسندگی کمیک های Superman و Action Comics را بر عهده داشتند (یعنی توماسی، گلیسون و جورگنز)، سوپرمن یکی از طلایی ترین دوران خود را سپری کرد؛ دورانی که تحسین طرفداران و منتقدین را به همراه داشت. توقع بالای هواداران که از موفقیت این دوره ناشی می شد، کار را برای بندیس بسیار سخت تر کرد، اما او تا به اینجا نشان داده است که به خوبی می تواند از عهدهی این مسئولیت سنگین بر آید.
با وجود این که هر دو عنوان ذکر شده، داستان های یک ابرقهرمان را بیان می کنند، اما بندیس با تمایز وجه سوپرمن از کلارک کنت، موفق به ایجاد تفاوت بسیار آشکاری بین این دو عنوان شده است. برخلاف داستان های سریِ سوپرمن که تنها به زندگی ابرقهرمانی کلارک کنت می پردازند، سریِ کمیک های اکشن بر زندگی شغلی و شخصی کلارک کنت در شهر متروپلیس تمرکز دارد. بندیس با این کار به نگرانی هواداران پایان داد و نشان داد که ادامه دهندهی میراثِ نویسندگان قبلی است.
اما کماکان مهم ترین دستاورد بندیس، در خلق شخصیت های جدید برای دنیای سوپرمن نهفته است. برای مثال، دو ویلن جدیدی که او خلق کرده است، یعنی روگول زار و ابر قرمز، برخلاف بسیاری از شخصیت های خلق شده در سال های اخیر، نه کلیشهای هستند و نه تک بعدی؛ بلکه شخصیت های مکملی هستند که پا به پای قهرمان اصلی داستان پیش می روند و اهمیت خود را در داستان ثابت می کنند. خلق آن ها، راه را برای گسترش دنیای سوپرمن و خلق داستان های موفق برای او هموار تر می کند. ضمن این که بندیس در این دو سری توانست با ظرافت و هنرمندی تمام از اکثر شخصیت های همراه کمیک های سوپرمن از جمله لوییز لین، پری وایت، جیمی اولسن و اعضای لیگ عدالت به درستی استفاده کند.
با این حال، تنها دلیلی که این رتبه را به این دو سری اختصاص دادهایم این است که تا پایان سال ۲۰۱۸، تنها شش کمیک از هر دو عنوان منتشر شده و هیچ کدام از دو آرک داستانی که برای این دو سری ذکر شدهاند، به طور کامل به پایان نرسیدهاند. هنوز سوال های بسیاری وجود دارند که به آن ها جوابی داده نشده است، از جمله: سرانجام خانوادهی کنت چه می شود؟ دلیل اساسی نفرت روگول زار از اهالی کریپتون چیست؟ و گروه Invisible Mafia (مافیای مخفی) با خرید روزنامهی دیلی پلنت چه هدفی را دنبال می کنند؟
به هر حال با روندی که این دو سری در حال طی کردن هستند، بعید نیست که سال دیگر رتبهی بهتری را به خود اختصاص دهند.
۴ – Swamp-Thing: Winter Special
سوامپ ثینگ – ویژهنامه فصل زمستان (تک جلدی: گفتگوی قدیسان)
نویسنده: تام کینگ
طراح: جیسون فابوک
منتقد اسکواد: ارشیا بشیری
تام کینگ، نویسندهایست که بارها ثابت کرده است در داستان سرایی و روایت های باطن گرایانه، حرف های زیادی برای گفتن دارد. این نویسنده، به مناسبت بزرگداشتِ مرگ لن وین که خالق سوامپ ثینگ و تعداد بسیاری از شخصیت های معروف دیگر از جمله ولورین می باشد، فرصت را غنیمت دانست و در کنار جیسون فابوک، داستانی را خلق کرد که با روایت تاثیرگذارش توانست منطق هیولا بودن را طور دیگری شرح دهد.
داستان با گفتگوی قدیسان شروع می شود. دو قدیس، منسوب به ماهیت هایی که از بدو تولد متضاد یکدیگر بودهاند اما این بار همسفرِ هم هستند. قدیسی منسوب به سبزیِ طبیعت، قدیسی دیگر منسوب به سفیدیِ برف، که اولی خود را هیولا می پندارد اما دومی می خواهد که هم خود و هم همراه خود را از منطق هیولا بودن تبرئه کند.
ترکیب تام کینگ با جیسون فابوک، یعنی این دیالوگ های آمیخته با آگراماتیسم (اختلال دستورپریشی) و آلزایمر با آن طراحی های نافذ و چهره های گیرا، داستانِ دو هیولایی را بیان می کند که یکی با یقین و یکی با انکار، این منطق را باور یا رد می کنند اما در حین این گفتگو درصدد اند تا ماورای این منطق، انسانیتی که ممکن است وجود داشته باشد را پیدا کنند. درصدد اند بفهمند آیا هیولایی می تواند یک پدر باشد و پدری کند؟ یا هیولایی می تواند یک پسر باشد و پسری کند؟ و آیا اثبات این موضوع می تواند باطن را بر منطق دلالت می دهد؟ اما شاید هم نه، زیرا این فقط برای یک هیولا صدق کند، برای انسان ها، هیولا بودن در ظاهر بیان می شود.
تام کینگ و جیسون فابوک با این داستان اثبات می کنند که منطقِ هیولا در ظاهر و عمل وجود خارجی ندارد، زیرا هیولایی مانند سوامپ ثینگ هم می تواند برای انسانیتش تلاش کند و بجنگد، اما این را هم ثابت می کنند که در نهایت، تنها چیزی که انسانیت را شکست می دهد، خود انسانیت است. بعد از خواندن این داستان، دیگر نیازی نیست برای بهانه یا انکاری چیزی به دنبال هیولای پایین تخت یا داخل کمدتان بگردید، صرفا لازم است برای مدتی به آیینه خیره شوید.
۳ – Doomsday Clock
ساعت قیامت (سری محدود: شماره ۳-۸)
نویسنده: جف جانز
طراح: گری فرانک
منتقد اسکواد: آرمان صفا
دوسال پیش در عنوان تک قسمتی جهان دی سی: تولدی دوباره مشخص شد که دکتر منهتن مسئول خلق دنیای New 52 و تغییر تاریخچهی دی سی است. در رویداد ساعت قیامت نیز مشخص شد که او پس از حوادث داستان نگهبانان به دنیای دی سی آمده است و به دلایلی سعی در تغییر این دنیا دارد؛ اما زمانی که به اتفاقات آینده می نگرد، سوپرمن را می بیند که با خشم و عصبانیت به سمت او حملهور می شود و بعد از آن دیگر هیچ چیزی برای او قابل رویت نیست. ترس و کنجکاوی او از این مسئله این سوال را مطرح می کند که آیا سوپرمن او را از بین می برد و یا این خود اوست که کل جهان دی سی را به نابودی می کشاند؟ از طرفی دیگر در این داستان، آمریکا متهم به خلق ارتشی از فراانسان ها شده است؛ فرضیهای که به تئوری سوپرمن شهرت دارد و کل دنیای دی سی را در آستانهی جنگ قرار داده است. اینکه هدف منتهن از تغییر تاریخ دی سی چه بوده یا اینکه سرانجام دنیای دی سی چه می شود؛ پرسش های مهمی هستند که برای رسیدن به پاسخ شان باید تا تابستان سال آینده و انتشار چهار شمارهی پایانی این رویداد صبر کنیم.
با این حال ساعت قیامت تا به اینجا کمتر از انتظار طرفداران ظاهر شده است. گردهمایی شخصیت های فوق العادهی دنیای واچمن و دی سی یونیورس و البته استفاده از دیالوگ های سنگین، تضمینی بر خلق یک رویداد یا داستان شاهکار نیست. رویدادی که قرار بود احیا کننده و روایت گر تاریخ دی سی باشد، از کمبود اشارات و نپرداختن به گذشتهی از دست رفتهاش، رنج می برد. از دیگر ایراد هایی که می توان به این رویداد دوازده قسمتی گرفت، پیشروی بسیار کند داستان اصلی و خلق شخصیت های جدیدی (مانند مایم و ماریونت) می باشد که هیچ شباهتی با دنیای واقع گرایانهی واچمن ندارند.
با این حال اشتباه برداشت نکنید. ساعت قیامت داستان بسیار خوبی را روایت می کند و بی شک مهم ترین رویداد در حال انتشار دی سی و یکی از با کیفیت ترین کمیک های در حال انتشار هست. اما ایرادات ذکر شده، مقام او را از یک شاهکار به یک داستان خوب و عامه پسند تقلیل دادهاند. تنها بخشِ این کمیک که می توان آن را لایق واژهی شاهکار دانست، طراحی استثنایی گری فرانک است که به خوبی توانسته حال و هوای دنیای تاریک واچمن و فضای سنگینِ کمیک ساعت قیامت را به خواننده منتقل کند.
هنوز چهار شماره از این رویداد حیاتیِ دنیای دی سی باقی مانده و بهتر است قضاوت کلی در مورد آن را به سال آینده موکول کنیم.
۲ – Justice League
لیگ عدالت (جلد اول: The Totality) + لیگ عدالت (شماره ۹)
نویسنده: اسکات اسنایدر
طراح: جیم چانگ و جورج خیمنز
منتقد اسکواد: آرمان صفا
لیگ عدالت از جمله کمیک های دورهی New 52 بود که به لطف نویسندگی جف جانز، نیاز خاصی به احیا شدن یا به عبارتی تولدی دوباره (Rebirth) نداشت. انتظار می رفت پس از تولدی دوباره، که نوید بازگشت دی سی به سال های درخشانش را می داد، داستان های این گروه دوست داشتنی نیز به روند رو به رشد خود ادامه دهند؛ اما هر دو نویسندهای که پس از رخ دادن ریبرث، نوشتنِ داستان های این تیم را به عهده گرفتند (برایان هیچ و کریستوفر پریست) نتوانستند داستان در خوری را برای این گروه بنویسند و کمیک های لیگ عدالت را وارد یک بحران تازه کردند؛ طوری که داستان های این گروه، یکی از ضعیف ترین دوره های خود را سپری کرد.
اسکات اسنایدر که پس از نوشتن داستان های فوق العادهاش برای بتمن (در New 52)، تبدیل به یکی از مهم ترین و پرفروش ترین نویسنده های حاضر در دی سی کامیکس شده بود، سال پیش با رویداد متال، تسلط خود را در نوشتن داستان های تیمی نیز ثابت کرد. اسنایدر پس از رویداد متال، سکان هدایت لیگ عدالت را به عهده گرفت و بالاخره پس از دو سال، سری کمیکِ مهم ترین گروه دی سی به روز های خوبش بازگشت.
در پایان رویداد متال دیدیم که اعضای لیگ برای خارج کردن زمین از مالتی ورس تاریک، از فلز دهم استفاده کردند و با این کار در دیوار منبع (Source Wall) که یک دیوار مرموز در مرز مالتی ورس است، شکاف ایجاد شد؛ شکافی که راه دنیای دی سی را به جهانی از نیروهای ناشناخته که پشت این دیوار قرار دارند، باز کرد و مالتی ورس را در خطر نابودی قرار داد.
در نخستین آرک این سری Justice League، یک منبع نیروی ناشناخته که اعضای لیگ آن را توتالیتی (کلیّت) می نامند، از رخنهی ایجاد شده در دیوار منبع وارد دنیای دی سی می شود و به زمین برخورد می کند؛ نیروی ناشناختهای که هر کس با آن را لمس می کرد، تبدیل به موجود دیگری می شد. قهرمانانِ لیگ عدالت سعی دارند با کنترل و دسترسی مستقیم به این نیروی ناشناخته، راهی را پیدا کنند که بتوان به کمک آن، مالتی ورس را از خطر نابودی نجات داد. از طرف دیگر، لکس لوثر با جمع کردن دشمنان اصلی قهرمانان لیگ و تشکیل گروه Legion of Doom (لژیون نابودی) قصد دارد تا زودتر از لیگ عدالت به این منبع دست پیدا کند و از آن برای اهداف خود استفاده کند.
با وجود تعددِ شخصیت های داستان در این آرک زیبا، اسنایدر به خوبی توانست از این ترکیب استفاده کند؛ به طوری که خواننده به هیچ وجه، قادر به پیدا کردن شخصیتی نخواهد بود که حضورش در این آرک اضافه باشد. هم چنین ایده های جدیدی که او در این آرک، وارد دنیای دی سی کرد، راه را برای خلق داستان های جدید باز کرد. ایده هایی که نه تنها برای کمیک های لیگ عدالت، بلکه برای کمیک های سولو (تکی) برخی شخصیت ها نیز سودمند هستند.
لازم به ذکر است با این که ۲ طراح مختلف وظیفهی خلق این آرک را به عهده داشتند، اما اصلاً احساس ناهماهنگی را به مخاطب القا نمی کنند. سری جدید لیگ عدالت یکی از زیباترین کمیک های در حال انتشار دی سی است و دور از انتظار نیست که با همین روند به موفقیت خود ادامه دهد.
۱ – Mister Miracle
مستر میراکل (سری محدود: شماره ۶-۱۲)
نویسنده: تام کینگ
طراح: میچ جرادز
منتقد اسکواد: شایان محمودی
فرار، کاری که روزانه بدون این که حتی متوجهاش بشویم انجام می دهیم! با این وجود، نکتهی جالب اینجاست که در زندگی انسان ها، فرار صرفاً به معنی لغویاش به کار نمی رود. در جامعهی پر استرس امروز، فرار روانی از مشکلات، بیشتر از فرار جسمی از خطری خارجی مطرح است؛ به عبارتی دیگر می توان گفت، بزرگ ترین خطری که جامعهی امروزی به طور مداوم در حال فرار از آن است، موجودیت خود جامعه است!
مینی سری ۱۲ قسمتی مستر میراکل به قلم نویسندهی نام آشنای این روز های صنعت کمیک یعنی تام کینگ، داستانی است که به گفتهی خود نویسنده، از تجربیات زندگی واقعیاش به عنوان یک مامور CIA نشأت می گیرد؛ داستانی در مورد تلاش های استاد فرار، یعنی اسکات فری، برای رهایی از مشکلاتی که روزانه با آن ها دست و پنجه نرم می کند.
هم چنین در این داستان همانند سری Sheriff of Babylon، طراح دوست داشتنی و صاحب سبک یعنی میچ جرادز، تام کینگ را همراهی می کند؛ طراحی که برندهی چندین جایزهی آیزنر بوده و از سبک خاص خود برای عمق بخشی بیشتر به این داستان استفاده کرده است. او با فضاسازی های متنوع خود، اعم از به کاری گیری صحنه های شادی با رنگ های روشن، و صحنه های غمگین با رنگ های تیره، به خوبی تاثیر خود را بر ذهن مخاطبان می گذارد. هر چند نمی توان منکر این شد که ۹ پانلی بودن تمام صفحات این ۱۲ شماره، به جز ۶ صفحه در کل سری، ایرادی بود که در شماره های انتهایی بیشتر به چشم می آمد.
داستان سری مستر میراکل، سراسر علامت سوال است و نشان دادن راه های فراری که در نهایت به جایی ختم نمی شوند، نشان دهندهی زندگی اسکات فری است که حتی نمی داند می خواهد اسکات فری باشد یا فقط می خواهد زندگیاش را بگذراند؟
در نهایت، آن سوالی که او را به سمت شکل دادن این داستان پیش می بَرد، در ذهن او ایجاد می شود؛ این که آیا او می خواهد از «زندگی» فرار کند (خودکشی) یا از «مرگ» (تلاش برای زنده ماندن)؟ دو مسیری که مخاطبان این کمیک در طول داستان، با توجه به عقاید خود، یکی را به عنوان راه حل اسکات مناسب می دانند و این هنرِ تام کینگ است که عقاید و ایده هایش را به هیچ عنوان به مخاطبانش تحمیل نمی کند و با ظرافت قلم خود و طراحی های میچ جرادز، تمام زیر و بم زندگی اسکات فری را با تمام جزئیات، به خوانندگان کمیک نشان می دهد؛ از گیر افتادن در ترافیک های روزانه گرفته تا دعوا های خانوادگی و استرسی که توسط جامعه به او تحمیل می شود.
و تام کینگ این مطلب را با ذهنیتی باز بیان می کند تا در نهایت این مخاطب باشد که با تفکر و عقیدهاش تصمیم بگیرد کدام مسیر، راه رستگاری واقعی اسکات فری است، فردی که تمام زندگیاش را بر پایهی فرار هایش بنا کرده است.
نوشته پروژه ۲۰۱۸: برترین عناوین دی سی در سالی که گذشت اولین بار در کمیک اسکواد. پدیدار شد.