«کدام ویرانگری را میشناسیم که خود ویران نشده باشد؟»
این جمله یکی از صدها جملهی تفکربرانگیزی است که محمود دولت آبادی، در میانهی روایت زندگی دوستان و آشنایانِ اهلِ ادب و هنر خود، بر کاغذ آورده است.
میم و آن دیگران مجموعه روایتهای ساده و صمیمی دولت آبادی از نامآشنایان هنر و ادبیات است. روایتهایی که از جلال و جمال زاده تا بیضایی و براهنی را در برمیگیرد و کسانی مانند ناصر تقوایی و آرتور میلر را در کنار محمدرضا لطفی و جیمز جویس، در یک مجلد در کنار یکدیگر مینشاند.
برای کسانی که شوق نوشتن دارند و میخواهند بازی با کلمات را تمرین کنند، کتاب میم و آن دیگران میتواند غنیمتی ارزشمند باشد.
چرا که آن را یکی از نویسندگان بزرگ معاصر ما نوشته است و چون قید داستان و رعایت خط داستانی در آن نبوده، قلم کامل به اختیار نویسنده بر کاغذ راه رفته است. پس فرصتی دست میدهد تا جملهها را نه از زبان شخصیتهای داستانهایش، بلکه یکراست از ذهن و زبانِ او دریابیم و بخوانیم.
علت دیگری که این کتاب را در فهرست #کتابهای پیشنهادی برای مطالعه قرار دادهایم این است که در آن، به نویسندگان و شاعران متعددی اشاره شده و روایت شیرین زندگیشان، میتواند شوق و رغبت خواندن آثار آنان را نیز برانگیزد و نقطهی آغازی برای خواندن کارهای دیگر بزرگان باشد.
نکتهی دیگری هم کتاب را خواندنی میکند و آن، روایت بخشهایی از دوران جوانی نویسنده است. آشنایی با آن دوره، میتواند انگیزهی نویسندگان کمتجربه را برای تمرین نوشتن بیشتر کند. بهویژه اینکه دولت آبادی، ماجراها را ساده و بیآلایش تعریف کرده است.
چه آن زمان که کارت دعوت نمایشی را به جلال آل احمد و ابراهیم گلستان میدهد و در مقابل هیچ یک از آن دو، نمیتواند بر زبان آورد که خود نیز گهگاه، چیزی مینویسد.
و چه آن موقع که پیش روی آرتور میلر، نویسندهی نامدار مرگ فروشنده، مینشیند و هر چه میکند نمیتواند سوال خود را نپرسد که: «در این مقطع عمر، از آرتور میلر بودنتان چه درک و احساسی دارید؟»
سبک نگارش دولت آبادی، و تنوعی که در طول و ساختار جملاتش بهکار میگیرد، و نیز بهکارگیری کلماتی که گاه، از دایرهی واژگان فعال ما خارجاند، اما با آنها بیگانه نیستیم، از جمله ویژگیهای شاخص این کتاب محسوب میشود.
با توجه به این توضیحات، کتاب میم و آن دیگران میتواند برای تمرین درسِ چگونه مانند یک نویسنده بخوانیم، انتخابی مناسب باشد.
با هم چند سطری از روایت دیدارش با آل احمد را میخوانیم. جایی که به خوبی از ظرفیت زبان فارسی برای بیان حس آن لحظه (بیخود بودن و در خود نبودن) استفاده کرده است:
… وقتی وارد کافهی فیروز شدم، اگر هم شلوغ میبود که نبود، میتوانستم دقیق بروم طرف یکی از آن میزها که آل احمد نشسته بود و بایستم کنار یکی از آن صندلیهای لهستانی با رنگ قهوهای سوخته؛ و رفتم و سلام کردم و اجازه داد که بنشینم، و نشستم. بله…
باید سربرآورده باشد و نگاه از صفحات مجلدات برگرفته و حال مرا پرسیده باشد؛ یقین دارم.
هم بهانهی خوبی بودند آن چندین مجلهی جلوِ دست آل احمد برای باز کردن سر حرف؛ از آنکه خودش لقب «رنگیننامه» به مجلات داده بود. پس میتوانستم بپرسم به طعنه از وی که شما چهطور از این رنگیننامهها میخوانید؟
… کارت دعوت را گذاشتم روی میز و باید گفته باشم آقای والی سلام رساند. نمیدانم ماندم به نوشیدن یک فنجان چای یا نه؟
اما قطعاً قهوه ننوشیدم، چون اگر قهوه نوشیده بودم در حافظهام باقی مانده بود.
حرف و گپی هم نزدم. پیلهای نبودم، اگر چه جوان بودم. داوری داشتم دربارهی آثارش حتی، اگر چه جوان بودم؛
و … این جوانی هم مقولهای پیچیده است در کشور و جامعهی ما! شخص نمیداند تا کی جوان است، یا تا کی حق دارد جوان باشد؛ و علیالاصول جوانی چه هست و از همین حرفها.
برای نمونهای دیگر از سبک نگارش و روایت دولت آبادی در این کتاب، چند سطر نخست نوشتهاش دربارهی محمدرضا لطفی را هم بخوانیم:
بازگشت محمدرضا لطفی، نوازندهی چیرهدست و استاد موسیقی ملی به ایران اتفاقی خجسته است و عمیقاً نُمادین.
او قریب سی سال به دوری از اصل خود تن سپرد و به سیر آفاق و انفس درآمد که بیگمان تجربههایی در خود داشته است آن سیر و سیاحتها.
یک سال پیش، شنیدم به خنیاگری پرداخته در باغ نیاوران و خوب دریافته نشده است. از آنکه جامعهی هنرپذیر کمگذشت و بیشخواه است و این در جای خود مفید نیز هست، اما درک موقعیت هنرمند و کوشش او برای بازیافت خود بعد از یک عمر، امری است که از جانب ارباب هنر باید به تشخیص درمیآمد که در واکنشها و داوریها، شنیدم چنین تأملی رخ نداده است.
ویژه آنکه ما مردم اصولاً کمبین هستیم و در دورههای اخیر بهنظر میرسد کمبینتر هم شدهایم، و چون هنروری در مقام لطفی از چارچوب های پیشساختهی ذهن ما بیرون بزند، کم میماند که به وی القاب دلخواه خود را هم بدهیم. دور از من باد چنان و چنین داوریها؛ اما شنیدم که گفتند و من فقط سکوت کردم.
توضیح پایانی اینکه میم و آن دیگران که برای نخستین بار، در سال ۱۳۹۰ به همت #نشر چشمه در اختیار علاقهمندان ادبیات قرار گرفت و تا کنون چند مرتبه تجدید چاپ شده است.
پیشنهاد عضویت در متمم
دوست عزیز.
شما با عضویت رایگان به عنوان کاربر آزاد متمم (صرفاً با تعیین نام کاربری و کلمهی عبور) میتوانید به حدود نیمی از چند هزار درس متمم دسترسی داشته باشید.
ثبتنام به عنوان کاربر آزاد متمم
همچنین در صورت تمایل، با پرداخت هزینه عضویت، به همهی درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. فهرست برخی از درسهای مختص کاربران ویژه متمم را نیز میتوانید در اینجا ببینید:
فهرست درسهای مختص کاربران ویژه متمم
البته از میان درسهای مطرح شده، شاید بهتر باشد ابتدا مطالعه و بررسی مباحث زیر را در اولویت قرار دهید:
دوره MBA
فنون مذاکره | تصمیم گیری
تحلیل رفتار متقابل | پرورش تسلط کلامی
افزایش عزت نفس | چگونه شاد باشیم
اطلاعات بیشتر در مورد ثبت نام سری مطالب حوزه چالش نوشتن
The post پیشنهاد مطالعه | کتاب میم و آن دیگران – محمود دولت آبادی appeared first on متمم.