general

Read more
  • آگوست 18, 2018
  • 0

«شاید از قدیم‌الایام که حرف حق را تلخ می‌انگاشتند و حقیقت‌گویان را تلخک و مجنون نما، گریزگاهی می‌جسته‌اند که هر کس حرف حقی زد درازش نکنند؛ چرا که بر مجنون حرجی نبود!»
این جمله‌ها، نخستین جمله‌‌های مقدمه‌ی کتاب شوکران شیرین هستند. مجموعه‌ای از آثار طنزپردازان جهان که هر کدام، به شیوه‌ی خاص خود، شکل ویژه‌ای از آثار طنز را خلق کرده‌اند.
مقدمه، توسط اسدالله امرایی نوشته شده. البته، هر داستان، مترجم خود را دارد و ایشان، زحمت گردآوری کتاب را برعهده داشته‌اند.
کتاب شوکران شیرین به همت نشر مروارید، از ناشران قدیمی کشورمان منتشر شده و هم‌اکنون چاپ پنجم آن در بازار موجود است (شهر کتاب آنلاین).
این بار، در پاراگراف فارسی متمم، به سراغ یکی از داستان‌های این کتاب با عنوان سوزن‌بان، رفته‌ایم. این داستان، توسط خوان خوزه آرئولا (Juan Jose Arreola) نوشته شده و آقای عبدالله کوثری از مترجمان پرکار و نیز ویراستاران نامی کشورمان، آن را ترجمه کرده‌اند.
بخش‌هایی از داستان سوزن‌بان در داستان کوتاه سوزن‌بان، روایت مردی را می‌شنویم که خود را به موقع به ایستگاه قطار می‌رساند تا به شهری که نویسنده آن را شهر ..