تمسکیرا

Read more
  • آگوست 18, 2018
  • 0

خانم گیل سیمون، نویسنده‌ی معروف شخصیت‌های مونث، به همراه آقای تری دادسون داستانی را خلق کردند که بسیاری آن را جزء بهترین داستان‌های شخصیت واندرومن می‌دانند. داستانی که به گذشته‌ی دایانا و درگیری های امروز او می‌پردازد و با پرده برداری از رازی تاریک در مورد شب تولد دایانا این دو مقطع را به هم پیوند می‌دهد. رازی که دایانا، تا به حال از آن خبر نداشته است.
در این کمیک، دایانا پرنس، مأمور سازمان .D.M.A (سازمان امور فراانسان‌ها) شده و در شهر واشنگتن زندگی می‌کند. دایانا و همکارش تام ترسر (ملقب به Nemesis) از طرف سازمان امور فراانسان‌ها مأمور می‌شوند که به پایگاه انجمن مخفی ابرشرورها حمله کنند، اما در حین انجام این مأموریت، دایانا با یک دشمن قدیمی به نام کاپیتان نازی (Captain Nazi) روبرو می‌شود و پی می‌برد که جزیره‌ی تمیسکیرا و هم چنین ملکه هیپولیتا در خطر هستند. در ادامه‌ داستان، دایانا در حالی که از جزیره تمیسکیرا تبعید شده و اجازه ورود ندارد، باید راهی را برای برگشتن به تمیسکیرا و نجات مادرش پیدا کند.
قسمت اول عنـوان: واندرومن: ..