نکته‌ای در استعدادسنجی | تفاوت تعیین، تعریف، اندازه گیری و ارزیابی استعدادها

نکته‌ای که در این درس مطرح می‌شود، ساده است و ممکن است برای شما، کاملاً واضح باشد.

اما به علت اهمیت زیاد آن، تصمیم گرفتیم درسی مستقل را – هر چقدر هم کوتاه و مختصر – به آن اختصاص دهیم.

نکته‌ای که این‌جا درباره‌ی استعدادیابی مطرح می‌شود، به مدل استعدادیابی جانسون اوکانر محدود نیست و حتی فراتر از استعدادیابی، در بسیاری از درس‌ها و مباحث دیگر که به شاخص‌های مختلف و اندازه‌گیری آن‌ها مربوط می‌شوند، حائز اهمیت است.

ما در این‌جا می‌خواهیم به تفاوت این چهارم مفهوم بپردازیم:

  • تعیین استعدادها و فاکتورهای توانمندی
  • تعریف استعدادها
  • اندازه گیری استعدادها
  • ارزیابی استعدادها

تعیین استعدادها و فاکتورهای توانمندی

آیا این‌که یک نفر می‌تواند معادلات ریاضی را سریع‌تر از فرد دیگری حل کند، یک استعداد است؟
آیا می‌توانیم – یا لازم است – تسلط بر انگشتان را یک استعداد و توانمندی در نظر بگیریم؟
آیا هنگام سنجش استعدادها، باید به استعداد تجسم فضایی هم توجه کنیم؟
آیا هوش کلامی، یکی از انواع استعدادهاست؟

برای چنین سوال‌هایی، پاسخ قطعی و نهایی وجود ندارد.

چون پاسخ این سوال‌ها تا حدی تابع سلیقه‌ی محققان و تا حدی نیز، تابع نیازهاست.

هوارد گاردنر که مدل هوش چندگانه را مطرح کرد، هرگز تأکید نکرد که تعداد این مولفه‌ها باید ده عدد باشد. چنان‌که در ابتدا هم ده عدد نبود و به تدریج مواردی به آن افزوده شد.

امروز هم ممکن است فردی پیشنهاد کند مولفه‌های دیگری به آن افزوده شود.

از سوی دیگر، در الگوی استعدادیابی جانسون اوکانر، قرار بوده خروجی استعدادیابی برای شرکت جنرال الکتریک استفاده شود. بنابراین طبیعتاً در تعریف مولفه‌های استعداد، نیم‌نگاهی هم به نیازهای کارخانه وجود داشته است. اگر جنرال الکتریک خط مونتاژ نداشت، شاید استعداد تسلط بر انگشتان، در مدل اوکانر مطرح نمی‌شد.

چنان‌که می‌بینیم در مدل سنجش توانمندی کلیفتون، رقابت‌جو بودن هم به عنوان یک توانمندی مطرح می‌شود. در حالی که شاید محققان حوزه‌ی شخصیت شناسی ترجیح بدهند این ویژگی را به عنوان یکی از صفات شخصیتی در نظر بگیرند.

بنابراین، هرگز نمی‌توان ادعا کرد یک فهرست جامع و مانع از استعدادهای انسان به دست آمده و می‌توان آن را فهرست نهایی و مورد قبول همگان در نظر گرفت.

تعریف استعدادها

بسیاری از کلماتی که ما برای بیان استعدادها به‌کار می‌بریم، کلمات ذهنی هستند و در ذهن افراد مختلف، به شکل‌های متفاوتی معنا می‌شوند.

نمی‌توانید به سادگی کسی را پیدا کنید که بگوید استعداد تجسم فضایی هیچ کارکرد مثبتی ندارد؛ یا این‌که توانایی کار با اعداد یک توانمندی بی‌فایده است.

اما در عین این‌که بسیاری از ما، ارزشمند بودن این استعداد را می‌پذیریم، اگر در یک جمع بپرسند که «استعداد تجسم فضایی دقیقاً یعنی چه؟ یا این‌که منظور از توانایی کار با اعداد چیست؟» نمی‌توان به سادگی به پاسخی مشترک و مورد قبول همگان، دست یافت.

بنابراین، مسئله‌ی مهم دیگر در استعدادیابی، تعریف استعدادهاست. اگر بخواهیم دقیق‌تر بگوییم، مفهوم پردازی هر یک از استعدادها مهم است. این‌که مشخص کنیم به چه چیزی استعداد تجسم فضایی یا استعداد تسلط بر انگشتان، یا استعداد تحلیلی می‌گوییم.

[ درس مرتبط: منظور از مفهوم پردازی چیست؟ ]

اندازه گیری استعدادها

حتی اگر مفهوم پردازی را به درستی انجام دهیم و همگی مطمئن شویم که با شنیدن عنوان هر یک از استعدادها، مفهوم یکسانی در ذهن‌مان شکل می‌گیرد، هنوز تمام مسئله حل نشده است.

باید به کمک چه شیوه‌ای و با استفاده از چه آزمونی این استعداد را بسنجیم؟

به فرض این‌که توانایی محاسبات سریع ریاضی را به عنوان یک استعداد بپذیریم، روش اندازه گیری این استعداد چیست؟

آیا باید تعدادی ضرب و تقسیم به فرد بدهیم و زمان محاسبه‌ی آن‌ها را در نظر بگیریم؟

باید از اعداد کوچک استفاده کنیم و تعداد محاسبه‌ها را افزایش دهیم یا بهتر است از اعداد بزرگ استفاده کنیم؟

برای محاسبه، فرد باید فقط به ذهن خود متکی باشد یا می‌تواند از قلم و کاغذ هم استفاده کند؟

طبیعتاً در این‌جا هم پاسخ قطعی وجود ندارد.

هم در مدل اوکانر و هم در بسیاری از مدل‌های استعدادسنجی دیگر، می‌بینیم که به مرور زمان، با وجودی که تعریف استعداد ثابت بوده است، روش اندازه گیری آن، تغییر کرده و شیوه‌های جدید، جایگزین روش‌های قدیمی شده‌اند.

ارزیابی استعداد

ارزیابی (Evaluation) مقوله‌ای متفاوت از اندازه گیری (Measurement) است.

برای این‌که بتوانیم یک فاکتور استعداد را به درستی ارزیابی کنیم، لازم است در یک جامعه‌ی آماری بزرگ، این فاکتور را اندازه‌گیری کنیم و متوسط آن و نیز توزیع و پراکندگی‌اش را بسنجیم.

پس از این‌کار و پاره‌ای فعالیت‌های دیگر، می‌توانیم بگوییم به استانداردسازی رسیده‌ایم و می‌توانیم به درستی و دقت در مورد استعداد یک فرد در یک زمینه‌ی خاص، قضاوت کنیم.

البته باید به خاطر داشته باشیم که این آخرین مرحله نیست.

محققان حوزه‌ی استعدادیابی، تازه در این نقطه، باید رابطه‌ی استعداد با موفقیت شغلی، عملکرد شغلی و کارایی در فعالیت‌های مختلف را بسنجند تا مشخص شود که واقعاً یک فاکتور استعداد مشخص، برای هدفی که مد نظر ماست، ارزشمند است.

گاهی اوقات، حدس زدن این رابطه‌ها و پذیرفتن‌شان دشوار نیست. مثلاً این‌که یک نقاش، باید از استعداد بالایی در تشخیص و تفکیک رنگ‌ها برخوردار باشد.

اما گاهی اوقات، مسئله دشوارتر می‌شود و جز با مطالعات میدانی دقیق، نمی‌توان در مورد آن قضاوت کرد.

مثلاً این‌که برای یک جراح، سه استعداد تسلط بر انگشتان، قدرت تحلیل و تجسم فضایی، چه جایگاهی دارند و سهم هر یک از این‌ها را در موفقیت فرد، چگونه می‌توان ارزیابی و برآورد کرد.

هدف از این درس، نگران کردن شما هنگام مطالعه‌ی مباحث استعدادیابی نیست.

بلکه تأکید بر این نکته است که به خاطر داشته باشیم، این شاخه از دانش هم، مانند سایر شاخه‌های دانش، از زیر و بم‌های بسیاری برخوردار است و آن‌چه ما درباره‌ی استعدادیابی می‌خوانیم و می‌آموزیم، صرفاً نگاهی گذرا به گوشه‌ای از دستاوردهای کسانی است که چندین دهه، برای درک بهتر مفهوم استعداد، تلاش کرده‌اند.

پیشنهاد عضویت در متمم

دوست عزیز.

شما با عضویت رایگان به عنوان کاربر آزاد متمم (صرفاً با تعیین نام کاربری و کلمه‌ی عبور) می‌توانید به حدود نیمی از چند هزار درس متمم دسترسی داشته باشید.

ثبت‌نام به عنوان کاربر آزاد متمم

همچنین در صورت تمایل، با پرداخت هزینه عضویت، به همه‌ی درس‌های متمم دسترسی خواهید داشت. فهرست برخی از درس‌های مختص کاربران ویژه متمم را نیز می‌توانید در اینجا ببینید:

فهرست درس‌های مختص کاربران ویژه متمم

البته از میان درس‌های مطرح شده، شاید بهتر باشد ابتدا مطالعه‌ و بررسی مباحث زیر را در اولویت قرار دهید:

دوره MBA فنون مذاکره | تصمیم گیری تحلیل رفتار متقابل | پرورش تسلط کلامی افزایش عزت نفس | چگونه شاد باشیم

اطلاعات بیشتر در مورد ثبت نام سری مطالب حوزه استعدادیابی و شناخت توانمندی ها

The post نکته‌ای در استعدادسنجی | تفاوت تعیین، تعریف، اندازه گیری و ارزیابی استعدادها appeared first on متمم.